مسعود فروزنده: عقل حکم میکند فشارها به حداقل برسند
سرویس اجتماعی، انصاف نیوز: یک تاریخپژوه و تحلیلگر سیاسی گفت که پزشکیان وارث گسست اجتماعی از سالهای قبل است و مشکلات اقتصادی در شرایط کنونی و بحرانهای انباشت شده و پمپاژ سیاسی مخالفان پزشکیان به این شکاف دامن زده است.
مسعود فروزنده، در گفتوگو با انصاف نیوز، دربارهی شکلگیری شکاف اجتماعی گفت: «جوامع در حال گذار، اصولا حاوی تضادها و شکافهای متنوع نسلی، طبقاتی، ارزشی هستند و ایران نیز از آن مستثتی نیست.
بحرانها و شکافهای نوپدید شکل تهاجمی پیدا کردهاند و معلوم نیست در چه موقعیتی به انفجار میرسند! لزوما عامل سازماندهی به اینرسی آنها نمیانجامد، چون در دوران شبکهها زیست میکنیم، شبکهها جایگزین سازماندهی قدیم شدهاند.
وظیفهی دولت، نخبگان و احزاب و انجمنها آن است که با آگاهی از کیفیت تضادها و روند فزایندهی آنها موضعی را انتخاب کنند که تحولات رنگ و بوی خشونت نگیرد.
اگر شکاف اجتماعی را نوعی گسستگی جامعه از دولت و گسست قدرت سیاسی از جامعه بدانیم، میتوانیم با نگاهی عینیتگرا طبق دلایل عینی و آمار موضوع را بررسی کنیم.»
این تحلیلگر دربارهی جملهی پزشکیان که گفته است «وارث ناترازی هستیم، نه بانی آن» و ارتباطش با شکاف اجتماعی کنونی گفت: «صد درصد اینطور است زیرا شکاف اجتماعی به دنبال تنگناهای اقتصادی و مطالبات سیاسی پاسخ نیافته شکل گرفته است.
این شکاف با محوریت سیاست خودش را در سالهای ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ نشان داده است. هنرنمایی پزشکیان این نیست که شکستها را به تصویر هنری زیبایی تبدیل کند که جنبهی رتوریک دارد، بلکه او باید بتواند پتانسیلهای واقعی جامعهی ایران را شکوفا و از متفکران، روشنفکران، زنان کنشگر و جوانان خلاق برای همکاری دعوت کند و عملا موفقیت ملموسی به دست بیاید.»
نشانههای گسست اجتماعی
او ادامه داد: «براساس شواهد عینی که به مشارکت مردم در انتخابات مربوط است، میتوان به این شکاف اجتماعی پی برد. مورد دیگر، نرخ مهاجرت است که به ما میگوید کدام ردههای سنی، شغلی، اقتصادی تصمیم گرفتهاند مهاجرت کنند.
همچنین پژوهشها مسئلهی نارضایتی فرهنگی- سیاسی، نابرابری ها، فقر در استانهای پیرامونی – مرزی، پایین بودن دستمزد، بیکاری، نبود احترام در محیط کار، نبود شرایط مساعد برای کسب و کار را مطرح میکنند که نشاندهندهی نارضایتیهای آنها از شرایط موجود است.
شاخص دیگر مربوط به اعتراضهای اجتماعی در خیابانها است. نگاه کنید به سلسله اعتراضهای صنفی بازنشستگان، کارگران، پرستاران با موضوع نابرابری در رتبهبندیهای سازمانی و دستمزد که ادامه یافته است. این موضوع از دولتهای پیشین به ویژه از دولت آقای رئیسی شروع شد و در دولت آقای پزشکیان هم شاهد آن هستیم.
شاخص دیگری که این گسست اجتماعی را نشان میدهد، مربوط به رسانههای مجازی شامل یوتیوب، اینستاگرام و توییتر است. کلیپهایی را از اعتراضها در این شبکههای اجتماعی میبینیم که بعد از همهگیری کرونا روند فزایندهای پیدا کردند.
طبق آمار، شاخص هزینهی زندگی در تهران و شهرستانها (سبد هزینهی زندگی) با متوسط دستمزد شهروندان فاصله حدود پنجاه درصدی دارد، هرقدر فاصلهی این دو بیشتر شود به افزایش فاصله و گسست میان دولت و ملت میانجامد.
بهطور کلی، انتخابات، اعتراضات، مهاجرتها، ناترازیهای انرژی، آمار گرانی و پایین بودن دستمزد، نشان میدهد که نرخ مقبولیت قدرت سیاسی در میان مردم روند کاهشی داشته است.»
تاثیر انباشت مشکلات ایران
آقای فروزنده دربارهی راهکارهای مورد نیاز دولت پزشکیان برای کاهش گسست اجتماعی گفت «مشکلات امروز نتیجهی بحرانهای سیاسی و اقتصادی و انباشت ناترازیهای انرژی است. یکی از راههای اصلی برای خروج از این وضعیت، حل مسئلهی سیاست خارجی برای اتصال به سرمایهها و دانش جهانی است.»
او دربارهی حل مشکل ناترازیها، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و هوش مصنوعی گفت «باید بتوانیم از کیک بزرگ دانش و سرمایههای جهانی بهرهمند شویم.
بحران در روابط خارجی باعث شده است تا برای جذب سرمایه و تقویت شرکتهای دانشبنیان ایرانی از طریق ارتباط با موسسههای بزرگ علمی جهانی ناتوان باشیم.»
آنچه پزشکیان باید انجام دهد
این تحلیلگر سیاسی در ادامه گفت: «بخش زیادی از اهل قلم و رسانه و روشنفکران سکوت کردهاند زیرا پزشکیان نتوانسته است آنها را به طرف خود جذب کند. آنها بخشی از قوهی عاقله -یعنی ۵۰درصد رای سلبی- هستند.
جذب این افراد به عنوان یک راهحل، ذاتا سیاسی است اما شکل اجرایی آن باید با رویکرد اجتماعی و گفتمانی باشد. دعوت از این افراد به صداوسیما، رسانهها و دولت و شنیدن صدایشان میتواند بخشی از راهکار برای مشکل گسست اجتماعی باشد.
فروزنده در ادامه دربارهی راهحل پیشگیرانه از تشدید شکافها گفت: «اجرا نکردن برخی از طرحهای افراطیون مثل قانون حجاب، به کاهش فشار برای زنان، کاهش فشار سیاسی و فرهنگی برای اهل هنر، ادب و رسانه کمک میکند. اگر با فاصله به صحنه بحرانها نگاه کنید هر یک از گروهها تلاش دارد بر موج اعتراضها و بحرانها سوار شود.
چپها و کمونیستها علاقه دارند هژمون خود را بر اعتراضهای کارگری صنفی دیکته کنند و از سوی دیگر افراطیون ارزشی تلاش میکنند اعتراضها با محوریت اخلاق و حجاب و ارزشهای انقلابی را سامان دهند.
این در حالی است که متفکرانشان میگویند ترامپ به دنبال جنگ با ایران نیست بلکه سیاست بحرانزایی را در پیش میگیرد. مطابق همین تحلیل باید گفت آنها (افراطیون) آب به آسیاب ترامپ میریزند!
هرچقدر فشارها برای اهل فکر و رسانه بیشتر شود و هر اندازه برای اجرای طرحهایی مانند حجاب تاکید بیشتری وجود داشته باشد، بحرانهای صنفی، معیشتی و اقتصادی که سراسر زندگی ایرانیان را فراگرفته است، جامعه را بیشتر به انجام کنش سیاسی دعوت میکند. بنابراین عقل حکم میکند فشارها به حداقل برسند.»
انتهای پیام