جای خالی یک کاندیدای اصلاح طلب
هیرش سعیدیان، روزنامه نگار، در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز در تاکید بر لزوم ثبت نام یک کاندیدای اصلاح طلب نوشت:
حمایت از روحانی در انتخابات پیش رو یک الزام سیاسی بلا شک برای اصلاح طلبان است. او باید از حداکثر حمایت بدنهی جوان و تئولوگهای جریان اصلاح طلبی برخوردار باشد. جمع بندی بزرگان تنها جریان سیاسی مردمی کشور نیز بر همین است. روحانی در هر حالتی بر رقیب اصولگرایش ارجح است.
اشتیاق محافظه کاران برای کاوش در لابهلای سخن اصلاح طلبان برای یافتن سر نخی مبنی بر آنچه که آنان آن را «عبور اصلاح طلبان از روحانی میخوانند» به این خاطر است که آنان نیز به خوبی میدانند که جناح بندیهای انتخاباتی در ایران متفاوت با برخی کشورها است و مردم به اشارت «تکراری» در انتخابات پیشین، تمام تبلیغات امپراطوری رسانهای ثروتمند رقیب را نادیده گرفتند و به روحانیای غیر اصلاح طلب رأی دادند.
گفتمان اصلاح طلبی هنوز هم تنها قالب سیاسی رسمی رأی آور در کشور است. اما سؤال اساسی این است که خود روحانی نیز این موضوع را میداند؟ آیا درک او از این موضوع بر اساس اصل قدر شناسی و پیمان سیاسی است یا بر این موضوع استوار است که «آنها در هر حال ناچارند از من حمایت کنند»، آیا اصلاح طالبان واقعاً ناچارند در هر حال از وی حمایت کنند؟!
روحانی ریسک سیاسی بزرگی را در انتخابات پیش رو مرتکب شده است. سیاست او در سازش با اعضای ناموفق و ناخوشایند کابینه به لحاظ رسانهای و تحملشان تا کابینه دوم ممکن است بسیار بیشتر از آنچه که وی میاندیشد هزینه در بر داشته باشد، تا بدان حد که اصلاً کابینهای دومی در کار نباشد. بهکارگیری گستردهی مدیران و حتی وزرای اصولگرا و احمدینژادی در دولت و بی اعتنایی چشمگیر به گزینههای اصلاح طلب، رأی دهندگان این طیف سیاسی را در پای صندوقهای رأی در برابر یک پرسش مهم قرار میدهد، آن اینکه چه تضمینی است که وی در دور دوم نیز ناامید کنندهتر از این نیز در چینش نیروها عمل نکند؟
بی توجهی مطلق رییس جمهور به مفهوم رسانه در کنار مشاروان رده اولی که در هر حالت «امتیاز دهی به رقیب و سکوت» را به عنوان تنها گزینه به وی پیشنهاد میدهند او را نسبت به انتخابات پیشین در وضعیت سختتری قرار داده است. نحوهی تبلیغات و اطلاع رسانی دولت از اقداماتش و آن واگویی کردنهای بیروح آمارها و پروژههای دولتی در محترمانهترین حالت کسالت آور است. عوارض دوری و تفرعن دولت نسبت به بدنهی خوش فکر رسانهای اصلاح طلب به خاطر هراس از دردسری پیش بینی نشده در انختابات پیش رو خود را نشان خواهد داد.
سیاست اقتصادی انقباضی روحانی و تلاش قابل تحسینش در جمع کردن ویرانیهای کارنامهی یاسآور دولت پیشین را روزی در تاریخ همگان با تحسین یاد خواهند کرد، اما تا اردیبهشت ماه صدا و سیما به خوبی از حفرههای برخی نواقص کار تیم اقتصادی دولت در راستای ضد تبلیغ پوپولیستی استفاده خواهد کرد و در کنار خیل عظیم رسانههای اصولگرا بیشترین انرژی را برای واروانه جلو دادن اوضاع به کار خواهد برد.
در مقابل تاکتیک دولت تنها ادامه وضعیت پیشین است و آن نداشتن هیچ تاکتیکی و «سکوت و خون دل خوردنهای عارفانه است» و اصرار بر ارائه مجدد همان اعداد و ارقام و آمارها (هر چند صحیح باشند).
کارنامهی تعدادی از وزیران و مدیران ناموفق همچون نعمتزاده و رییس ستاد بحران بسیاری دیگر در انتخابات زیر ذره بین قرار خواهد گرفت. ضمن آنکه در حوزهی سیاسی و فرهنگی روحانی کار سختی برای جلب رأی طبقهی متوسط جامعه در پیش دارد.
بیایید صادق باشیم این بار اوضاع با انتخابات 92 فرق خواهد کرد. اصلاح طلبان اگر روزی هزار بار بر حمایت مجدد از روحانی تاکید کنند بازهم کم است، هزاران دلیل برای این حمایت مجدد وجود دارد و یکی از آنها «وقایع سیاسی جاری» است که شاید مطلوب نباشد اما واقعیت دارد. ولی همانگونه که از نام انتخابات معلوم است، این یک انتخاب است بین چند گزینه و در یک انتخاب ایرانی پر التهاب و دقیقهی نودی ممکن است نام هر یک از کاندیداها از صندوق برون آید و مردم از پیش به هیچ کس چکی سفید امضا ندادهاند.
نامزد پوششی اصلاح طلب میتواند برای حمایت از روحانی در مناظرههای سخت و پر فشار تلویزونی و کمک به قوام آراء عمومی بسیار کمک کننده و حتی حیاتی باشد. این نامزد حتماً باید حضور یابد و و هر روز با تیم روحانی در تماس باشد. جدی بودن این رجل سیاسی در امر انتخابات با توجه به جغرافیایی فی الحال افکار عمومی بیش از پیش اهمیت یافته است.
واقعیت این است که در نهایت کسی نمیداند که چه پیش میآید، شاید این بار ضرورت یابد فداکاری عارف به شکل برابر پاسخ داده شود. عقل و خرد جای خالی کاندیدای جدی اصلاح طلب با برنامه را در صدر اخبار روز گوشزد میکند.
انتهای پیام