خرید تور تابستان

«انقلاب اقتصادی بس است یک باره معجزه هزاره سوم را تجربه کردیم»

علی سرزعیم نویسنده کتاب «پوپولیسم ایرانی» در یادداشتی که ایران آنلاین منتشر کرده، نوشت:

در بخش نتیجه ‏گیری کتاب «پوپولیسم ایرانی» آورده ام که مسئله ایران احمدی نژاد نیست احمدی نژادیسم است و پیش‏بینی کرده ام که در آینده احمدی نژادهای دیگر با تیپ‏ها و ژست‏های دیگر ظهور خواهند کرد اما محتوای حرفهای آنها همه یکی است. برای خودم تعجب آور بود که این قدر سریع این پیش‏بینی محقق شد و برایم تاسف بار بود که قالیباف این نقش را پذیرفت.

سخنان قالیباف بیش از آنکه خنده آور باشد تاسف آور است. تاسف از این جهت که لااقل امید داشتیم طراز جدیدی از سیاستمداران اصولگرا پرورش یافته باشند و کشور در عرصه سیاست به پیش برود. به عنوان مثال، گفتن اینکه در چهار سال درآمد ملی را «دو و نیم» برابر می کنم حرفی خیلی مضحک است و در مورد آن به اندازه کافی صحبت شد.

به نظر من حتی می‌شد آن گاف را بخشید چرا که سیاستمداران ما عموماً نکات بدیهی اقتصاد را نمی دانند و درک درستی از آمار و ارقام ندارند و قالیباف هم یکی از همین جماعت است. تا اینجای کار تا حدی قابل تحمل بود اما اینکه شخص بیاید دوباره روی آن تاکید و اصرار کند چیزی است که قابل گذشت نیست. متاسفانه این تصور در فرهنگ سیاسی ایران جا افتاده که سیاستمدار باید وقیح باشد و هیچ وقت به اشتباه خود اذعان نکند که هیچ بلکه آن را تکرار و تایید نماید. اما این فرهنگ درستی نیست. سیاستمدار زمان ما باید به اشتباهش اعتراف کند و عذرخواهی نماید و جامعه ما باید به این بلوغ برسد که آن را یک عامل قوت ببیند نه یک ضعف.

متاسفانه وقتی به آقای قالیباف می گویند که ایجاد رشد اقتصادی 25 درصدی غیر ممکن است به جای اینکه بگوید با چه راهکار معجزه آمیزی می خواهد به چنین چیزی برسد می گوید که پشتوانه عملکرد وی نشان می دهد که اگر این کار شدنی نبوده وی ادعا نمی کرده است! این حرف یک فرار از پاسخ گویی است کما اینکه آقای احمدی نژاد هم در انتخابات سال 1384 پیوسته می گفت که برنامه هایی در ذهن دارم و برای همه چیز برنامه ای طراحی کرده ام. آقای قالیباف کافی است فقط به یک سوال پاسخ دهد که با کدام سرمایه می تواند رشد 10 درصدی ایجاد کند (25 درصد پیشکِش)!

آیا از پس انداز داخلی می شود این رشد را ایجاد کرد؟ آیا می خواهد از سرمایه گذاری خارجی استفاده کند؟ آیا او و دوستانش به الزامات آن پایبند هستند؟ کافی است لب باز کند تا اشکالات راه حل هایش آشکار شود. برای همین هم پیوسته از ارائه راه حل طفره می رود و تلاش می کند مردم را متقاعد کند که وی راه حل معجزه آسا در آستین دارد. مردم ما یک بار معجزه هزاره سوم را باور کردند و هنوز پیامد آن را به جان می خرند. به گمان من دیگر نیازی به معجزات و کرامتهای جدید نیست کافی است مثل بچه آدم راه دشوار توسعه را گام به گام بپیماییم و سودای جهش ‏های معجزه آسا را کنار بگذاریم و دیگر روی سرنوشت کشور خود قمار نکنیم.
روی سخن من با خودمان است. بر سر سیاستمداران حرجی نیست که سودای مناصب عالی داشته باشند و برای این مقصود به هر راهی چنگ بزنند. ما باید چشمان خود را باز کنیم و مانع سلطه مجدد پوپولیسم شویم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا