تریدینگ فایندر

رسایی: شما بی ادب هستید | من به یک حقیقت روانشناختی اشاره کردم

حمید رسایی، نماینده‌ی تهران در مجلس، در کانال تلگرامی خود نوشت:


چه کسی بی‌ادب است؟ مشخص است: شما

در مناظره‌ای که چند شب پیش با آقای زیدآبادی داشتم، وقتی بحث به جایی رسید که باید با تشبیه رفتار حسن روحانی، از علاقه وافر او به ارتباط با غرب می‌گفتم، این رفتار را به علاقه‌ای که کودک به شیر و پستان مادرش دارد تشبیه کردم.

برخی از خدایان هتاکی در صفحات مجازی و همچنین روزنامه خراسان که وکیل مدافع غربگرایان در ایران است و این مهم را در بزنگاه‌های متعددی از جمله در تحمیل برجام به خوبی نشان داده، این تشبیه را برنتابید و با حمله به رسایی، این ادبیات را بی‌ادبانه دانست! اینکه روزنامه خراسان با آن سابقه تخریبگری و مواضع مذبذب در بزنگاه‌های سیاسی، از اخلاق دم بزند همانقدر عجیب است که بی‌بهره بودن این رسانه از بدیهیات ادبی و روایی و داشتن حداقل سواد، تعجب‌آور است.

وقتی علاقه‌ی کسی را اینگونه تشبیه می‌کنیم، در واقع می‌خواهیم بگوییم که این علاقه در آن فرد، ریشه‌دار و ذاتی، شدید و پرشور و همچنین برای او آرامش‌بخش است. چنین تشبیهی در اشعار فارسی مثل آثار حافظ و مولوی هم بارها استفاده شده.

این تشبیه عمیق و پرمعنا در روایات معصومین (ع) هم استفاده شده است. امام صادق (ع) می‌فرمایند:

إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَبْدَ وَ فِیهِ وَلَعَةٌ إِلَى مَا خُلِقَ لَهُ کَوَلَعَةِ الطِّفْلِ إِلَى ثَدْیِ أُمِّهِ…  (بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۱۵)
همانا خداوند عزوجل بنده‌ای را آفرید در حالی که در نهاد او، میل و اشتیاقی به آنچه برای آن آفریده شده (یعنی عبادت و معرفت) وجود دارد، همانند اشتیاق کودک به پستان مادرش.

در احادیث، گاهی از این تشبیه به صورت معکوس و توصیف علاقه‌های مذموم استفاده شده مثل علاقه و دلبستگی به دنیا یا لذت‌های گناه‌آلود که به علاقه کودک به شیر مادر در بیان امام علی (ع) تشبیه شده است:

مَثَلُ الْعَالِمِ … كَمَثَلِ السَّرِاجِ يُضِيءُ لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِهِ، وَ مَثَلُ حَبِّ الدُّنْيَا فِي قَلْبِ الْمُؤْمِنِ كَمَثَلِ الطِّفْلِ يُشْغِلُ أُمَّهُ. (تحف العقول، ص ۲۳۶)
مثال دلبستگی به دنیا در دل مومن، مانند مثال کودکی است که مادرش را به خود مشغول می‌دارد.”

بکار بردن این تشبیه، چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی آن، بر یک حقیقت روانشناختی مشترک تأکید دارد: انسان می‌تواند به چیزی به قدری وابسته شود که رابطه‌اش با آن، از حالت یک “علاقه” یا “عادت” خارج شده و به یک “نیاز غریزی کاذب” و “هویت وجودی” تبدیل شود. دقیقا مثل علاقه و عادتی که در برخی چهره‌های سیاسی کشور ما بوجود آمده.

تفاوت در خروجی این وابستگی است:
· وابستگی مثبت (به خدا، امام، علم): باعث رشد، کمال و آرامش حقیقی می‌شود.
· وابستگی منفی (به غرب و قدرت‌های ظالم، دنیا، مواد، گناه): باعث انحطاط، تخریب و آرامش کاذب می‌شود.

پس این تشبیه یک ابزار بلاغی بسیار قدرتمند است که هم می‌تواند والاترین عواطف انسانی-الهی را توصیف کند و هم مهلک‌ترین وابستگی‌های شیطانی را به تصویر بکشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. ایا وابستگی به اردوگاه شرق متجاوز مانند روسیه هم مذموم است یا وابستگی به غرب ناپسندست؟

    2
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا