تریدینگ فایندر

چرا برخی از نسل زد از دین زده شده‌اند؟ | ماجرای خانم محجبه در مترو

نگار فیض‌آبادی، انصاف نیوز: از پله‌برقی مترو بالا آمدم. خانمی محجبه به دو دختری که روسری نداشتند اشاره کرد و رو به من گفت: «ساعت ۹/۳۰ شب است. این‌ها پدر و مادر ندارند که تا این ساعت هنوز بیرون هستند؟» در جوابش گفتم حرف‌های زیادی می‌شود زد و نمی‌شود به سادگی نظر داد.

خانم تمایل زیادی برای گپ زدن داشت. جمله‌ها را پشت سرهم و بی‌وقفه می‌گفت اما به نظر نمی‌رسید متعصب باشد. می‌گفت: «بحث این است که نسل جدید خیلی چیزها را نمی‌داند. مثلا نمی‌دانند اگر دین حرفی زده است، برای خودشان منفعت دارد. اسلام دین زندگی است و اگر مشکلی هم هست از نوع دین‌داری ماست.»

کمی بعدتر حرف‌هایش سمت حجاب رفت و توضیح داد که روانشناسی خوانده است و مقاله‌های علمی تایید کرده‌اند که بی‌حجابی بر اشعه‌ی چشم تاثیر می‌گذارد. صحبت درباره‌ی اینکه چنین ادعاهایی علمی نیستند بی‌فایده بود. او حرف خودش را تکرار می‌کرد.

فقط در جوابش گفتم: «می‌دانید چرا برخی از دهه هشتادی‌ها از دین زده شده‌اند؟ برای همین حرف‌هایی‌ست که پایه‌ی علمی ندارند اما عده‌ای اصرار دارند بگویند چنین باورهایی، حقیقت مطلق‌اند.

جوان‌ِ امروز سوال می‌کند، استدلال دارد و اهل جست‌وجوست. این‌طور نیست که به او بگویید چشم اشعه دارد و او هم دربست قبول کند! اصلا همین حرف‌ها باعث شده‌اند آنها دیگر نخواهند نصیحت و توصیه بشنوند.»

خانم در نهایت اصرار داشت ثابت کند اگر دین‌زدگی وجود دارد، علتش در خودِ نسل زد است. البته او به سبک‌ دین‌داری پدر و مادرها هم انتقاد داشت و گفت: «من همیشه به همسرم می‌گویم مراقب رانندگی‌ات باش. وقتی سوار موتور هستم، بقیه به چادرِ من نگاه می‌کنند و اگر تو بی‌قانونی کنی، همه آن را به حساب چادر می‌گذارند.»

خداحافظی کردیم اما در مسیر به حرف‌هایش فکر کردم. اگر دهه هشتادی‌ها بتوانند اصطلاحا از حرفی گاف بگیرند، نباید انتظار داشته باشیم آن را بپذیرند. حالا مرتب بگویید آقای دکتر فلانی در روانشناسی گفته است اشعه چشم را باید جدی گرفت و… اما منبع علمی این حرف‌ها که تاثیر اقناعی داشته باشد چیست؟

آیا گویندگان این گزاره‌ها گفت‌وگوهای صریح و چالشی با نسل جوان را می‌پذیرند؟ آن هم بدون اینکه لازم باشد به آنها برچسب «حرف گوش نکن، گستاخ، بی‌فکر، دست‌آموز دشمن و…» بزنند.

اگر می‌خواهیم دین برای نسل جدید معنی‌دار باشد، باید از روایت‌های غیرقابل‌سنجش و نصیحت‌های بی‌مدرک دست برداریم و به جای آن گفت‌وگویی مبتنی بر شواهد، احترام و پاسخ‌گویی شکل بدهیم. گرچه شاید پذیرش آن برای برخی از دهه پنجاهی‌ها سخت باشد. مخصوصا اگر جزو کسانی باشند که اهل تفکر نقادانه نیستند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. تا جایی که دیدم و خودم با این افراد صحبت کردم نسل جدید حرف خاصی برای گفتن نداره. صرفا از همه چیز متنفره. ولی هیچ مستند و مدرک و استدلالی برای حرفاش نداره.یه بهشت برین از بعضی کشورا توی ذهنش ساخته. جالب اینکه وقتی کلیپی از نابسامانی شدید در کشورهای پیشرفته منتشر میشه اینها عصبی میشن.چشمهاشونو میبندن و گوشاشونو با انگشت میپوشونن که نبینن و نشنون. همین حرکت غیر منطقی نشون میده نسل جدید به رویایی که تو ذهنشون ساختن تعصب دارن و اگر واقعیتی خلاف این بهشون نشون بدی اشفته میشن.در ضمن این خاکریزی که شما و جریان پشت شما از این مسایل ساخت و چندین سال باهاش رای جمع کرد و یارگیری کرد در حال ریزشه.یعنی نوجوانان و جوانان به مرور فهمیدن شما هم یک جریان سیاسی هستید که برای بدست اوردن قدرت و ثروت به هرشکلی در میاید.میزان بازدید و مشارکت در همین سایت و سایتهای مشابه بخوبی موید این مسئله هست.

    5
    5

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا