نگاهی فلسفی-میدانی به پدیده حجاب در کویت

احسان شاهقاسمی، عضو هیات علمی در دانشگاه تهران، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
اخیرا تورستن بوتز-بورنشتاین استاد دانشگاه علوم و تکنولوژی خلیج [فارس] در کویت نتایج یک پژوهش پیگیری خود درباره حجاب در کویت را منتشر کرده که نکات جالبی در آن وجود دارد.
ظاهرا قرارداد پروفسور بوتز-بورنشتاین در کویت به پایان رسیده و جای بسی تاسف است که دانشجویان در کویت -و حتی در ایران- از حضور و پژوهش های او روی خاورمیانه و فرهنگ اسلامی محروم خواهند شد. در چهار سال گذشته درس زیبایی شناسی دیجیتال را در دانشگاه تهران گفته ام و یکی از منابع این درس کار ارزشمند او درباره هنر دیجیتال است.
بوتز-بورنشتاین در سال ۲۰۱۳ با کمک نورین عبدالله خان یک نظرسنجی درباره پوشش اسلامی در کویت انجام دادند. این مطالعه در سال ۲۰۱۳ در قالب کتابی با عنوان پوشش در کویت منتشر شده و دلایل پیچیدهای را بررسی میکند که چرا برخی زنان حجاب دارند و زنانی که حجاب ندارند چه نگاهی به زنان محجبه دارند.
در این پژوهش، دین، فرهنگ، خانواده، سنت، و مد همه بررسی شدهاند. یکی دیگر از اهداف این پژوهش، نگریستن به حجاب از دریچه تحولات بینالمللی اخیر بود که پوشش اسلامی را -دستکم تا اندازهای- به یک پدیده مد بدل کردهاند.
تا سال ۲۰۱۱ پژوهشهای جهانی نشان داده بودند که در بسیاری از کشورهای مسلمان و غیرمسلمان، حجاب دیگر لزوماً یک پوشش سنتی نیست بلکه از مد و پدیدههای معاصر دیگر تأثیر پذیرفته است.
در دسامبر ۲۰۲۵ بوتز-بورنشتاین تصمیم گرفت همین پیمایش را دوباره انجام دهد و پژوهش خود را در همان مکان و با همان شرایط تکرار کند.
نتایج مقایسه ۲۰۱۱/۲۰۲۵ به این صورت است:
• حجاب:
o ۲۰۱۱: ۶۶٪ از زنان حجاب داشتند، ۳۴٪ نداشتند.
o ۲۰۲۵: ۴۴٪ حجاب دارند، ۵۶٪ ندارند.
• چادر عربی:
o ۲۰۱۱: ۱۳.۵٪ از کل دانشجویان دختر چادر عربی میپوشیدند.
o این میزان در ۲۰۲۵ به ۵.۶٪ کاهش یافته است.
o ۲۰۱۱: ۲۳٪ از دختران با حجاب چادر عربی میپوشیدند.
o این عدد در ۲۰۲۵ به ۱۳٪ کاهش یافته است.
• دشداشه در میان دانشجویان پسر:
o در ۲۰۱۱ تعداد مردانی که دشداشه میپوشیدند شمارش نشد، ولی به نظر میرسد این تعداد افزایش یافته است.
o در ۲۰۱۱ دشداشه فقط توسط اقلیتی از مردان پوشیده میشد.
در ۲۰۲۵، ۶۶.۸٪ از دانشجویان مرد دشداشه میپوشند.
برخی یافته ها از کتاب ۲۰۱۳ جالب توجه است:
پیشینه تحصیلی خانوادههای دانشجویان همگن نیست. ۶۸٪ از پدران «دختران با حجاب» دارای مدرک دانشگاهیاند، در حالی که این عدد برای پدران «دختران بیحجاب» ۷۹٪ است. این تفاوت قابل توجه است. در آزمون تی برای نمونههای مستقل، ارزش P دوطرفه (که نشاندهنده معناداری آماری است) به کمتر از ۰.۰۱ میرسد که به لحاظ آماری معنادار است. با وجود این، بوتز-بورنشتاین معتقد است که این تفاوت آنقدر بزرگ نیست که بتوان از شکاف تحصیلی میان خانوادههای این دو گروه سخن گفت.
۷۰٪ از پدران «دانشجویان پسر» دارای مدرک دانشگاهیاند. در میان «دختران با حجاب»، نرخ تحصیلات پدر برای «دختران با چادر عربی» به ۶۴٪ و برای «دختران با نقاب» به ۵۳٪ کاهش مییابد. نسبتهای مادران نیز تقریباً مشابه است. ۶۶٪ از مادران «دختران با حجاب» مدرک دانشگاهی دارند در حالی که ۷۷٪ از مادران «دختران بیحجاب» در دانشگاه درس خوانده اند. فقط ۵۷٪ از مادران «دختران چادر عربیپوش» و تنها ۴۰٪ از مادران «دختران نقابپوش» تحصیلات دانشگاهی دارند.
نگرش فرهنگی درباره جایگاه زنان در جامعه تفاوت چندانی ندارد. حدود ۷۰٪ از تمام گروهها به پرسش «آیا باور دارید مردان و زنان برابرند؟» پاسخ مثبت دادهاند، و دانشجویان دختر کمی بیش از دانشجویان پسر به این پرسش پاسخ مثبت داده اند.
فقط ۵۴٪ از «دختران با حجاب» گفتهاند مادرانشان از جوانی حجاب داشتهاند (و نه اینکه مثلاً پس از ازدواج آن را آغاز کرده باشند)، که نشان میدهد برای بخش بزرگی از این دانشجویان، استفاده از حجاب در سنین پایینتری نسبت به مادرانشان آغاز شده است. ۸۲٪ از «دختران بیحجاب» گفتهاند احتمال دارد در آینده حجاب بگذارند و ۶۸٪ از پسران گفتهاند همسر آیندهشان باید حجاب داشته باشد.
انتقال نسلی نقش بزرگی در حجاب دارد. ۹۷٪ از مادران «دختران با حجاب» حجاب دارند، در حالی که این عدد برای مادران «دختران بیحجاب» ۶۷٪ است. اما استفاده از نقاب از یک نسل به نسل دیگر کاهش یافته است. در حالی که فقط ۰.۰۲٪ (۲۳ نفر از ۸۱۴ نفر) از «دختران با حجاب» نقاب دارند، ۱۹٪ از مادرانشان از نقاب استفاده میکنند.
بوتز-بورنشتاین نتیجه می گیرد که حضور پوشش دینی در کویت به دلیل دگرگونیهای اجتماعی کاهش یافته است. نکته جالب این است که این کاهش شامل دشداشه مردانه نمیشود؛ دشداشه بیشتر یک پوشش قومی است که ارتباط نیرومندی با دین ندارد. بنابراین، در بخشهایی از جامعه تأکید بیشتری بر سنت وجود دارد اما تأکید بر دین کاهش یافته است.
انتهای پیام





