دینستیزانی که اطلاعات غلط دادند | سن حضرت فاطمه

بهروز مرادی، جامعهشناس دین، در کانال تلگرامی خود نوشت: «در فضای مجازی به نقل از تریبونهای رسمی، سن حضرت فاطمه(س) را هنگام ازدواج با حضرت علی(ع)؛ ۹ یا ۱۰ سال عنوان میکنند و آن ازدواج را مصداق کودکهمسری میدانند و از این محاسبه، ابزاری برای تهاجم به حضرت رسولص و حضرت علیع ساختهاند.
این امر نیازمند راستیآزمایی است.
اطلاعات تاییدشدهی تاریخیِ فراگیر که اما و اگری در آن وارد نشده و مورد اتفاق همگانیست، سن حضرت خدیجه(س) به هنگام ازدواج با حضرت رسول ص را ۴۰سال بیان کردهاند.
۱۵ سال بعد از ازدواج آنها، حضرت رسولص به پیامبری مبعوث شدند. پس ح.خدیجه(س) در سال بعثت ۵۵ساله بودند.
برخی از مبلغان مذهبی گفتهاند که سال تولد ح.فاطمه(س)؛ ۵بعثت بوده است. این بدین معنیست که در آن زمان، ح.خدیجه(س) ۶۰سال سن داشتند که این امر را تقریباً نمیتوان پذیرفت، چراکه تقریباً غیرممکن است زنی در این سن باردار بشود.
تاریخ نیز از کهنسالی ح.خدیجه(س) به هنگام بارداری آخر ایشان سخنی به میان نیاورده است.
اگر سن ح.خدیجه(س) را در زمان تولد ح.فاطمه(س) حداکثر ۵۰سال بدانیم، آنگاه سال تولد ح.فاطمه(س) پنجم پیش از بعثت بوده است.
عموم مورخان، مکان ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) را مدینه پس از هجرت و سال ازدواج ایشان را ۲هجری (۱۵بعثت) و برخی نیز ۱هجری (۱۴بعثت) عنوان داشتهاند.
با این محاسبه، سن ح.فاطمه(س) در هنگام ازدواج با حضرت علیع: ۲۰سال (۵+۱۳+۲) و یا دستکم: ۱۹سال (۵+۱۳+۱) بوده است.
با این وصف؛ سن حضرت فاطمه(س) هنگام ترک دنیا نیز یا ۲۹سال (۹+۲۰) و یا دستکم: ۲۸سال (۹+۱۹) بوده است.
نتایج این محاسبات ساده نشان میدهند که بسیاری از اطلاعات مذهبی که در آثار مکتوب سنتی نگارش یافتهاند و نیز از تریبونهای رسمی منتشر میشوند، از خِرَد و اندیشهورزی کافی بیبهرهاند. سپس مقلدانی نیز که خِرَد و اندیشهورزی در خود را تعطیل نمودهاند، چنین سخنان مخدوش و غیرعقلانی را بیچونوچرا میپذیرند و در فضای اجتماعی میپراکنند، بدون آنکه آن سخنان را به عقل خود عرضه کنند و آنها را مورد راستیآزمایی قرار دهند.
متعاقباً دینستیزان نیز از این اطلاعات مخدوش، ابزاری مناسب برای تهاجم به دین برمیسازند.
این دو گروه یعنی دینناشناسانِ باورمند به دین و دینستیزانِ ناباورمند به دین، همواره همکاری نانوشتهای در راستای تخریب حقیقت دین با یکدیگر داشتهاند.
امروزه متولیان رسمی دین نیز چنین اطلاعات مخدوش و تحریفبنیانی را جزیی از دین و بلکه خود دین میپندارند و تشکیک در مبانی چنین اطلاعات بیاساسی را برنمیتابند و میزان دینداری افراد را با معیارِ میزان اعتقاد به همین اطلاعات مخدوشِ راستیآزمایینشده میسنجند که خطایی بس گران است.»
انتهای پیام




