وضعیت بورس بعد از انتخابات ریاست جمهوری
عصر ایران: حدود 40 روز از انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری گذشته است و گذشت مدتی بیش از یک ماه، برای بررسی تغییر و تحولات بورس مدت مناسبی است.
بازار مالی شامل دو بخش بازار پول و بازار سرمایه است. بازار سرمایه یا بورس اوراق بهادار، اساسا محل تامین بلند مدت منابع مالی شرکت ها و موسسات اقتصادی است و بازار پول که شامل بانک ها می شود برای کوتاه مدت منابع مورد نیاز افراد را تامین می کند. بورس ایران اگر چه جایگاه واقعی خود را در تامین مالی منابع مورد شرکت ها هنوز پیدا نکرده و قدرتمند نیست ولی تحولات آن می تواند نشانگر و بیانگر اوضاع اقتصادی کشور باشد.
برای بررسی تحولات بورس در دوره بعد از انتخابات ریاست جمهوری با دکتر بهروز خدارحمی گفت و گو کرد. خدارحمی، دکترای حسابداری از دانشگاه شیراز گرفته است و گواهی نامه تحلیل گری عالی بورس و اوراق بهادار و گواهی نامه تحلیل گری بین المللی سرمایه گذاری دارد.
گفت و گوی ما را با دکتر خدارحمی، دبیرکل سابق کانون نهادهای سرمایه گذاری را می خوانید.
*بیش از یک ماه از انتخابات ریاست جمهوری گذشته و می خواهیم تحولات بعد از انتخابات را با کمک شما بررسی کنیم.
در هفته ها و ماه های قبل از انتخابات ریاست جمهوری این بحث ها مطرح بود که سرمایه گذاران منتظر هستند تا تکلیف انتخابات مشخص شود و برای سرمایه گذاری تصمیم گیری کنند. واقعا دو نوع رویکرد متفاوت بین سرمایه گذاران وجود داشت در برخورد با انتخابات و نتایج احتمالی آن؟
-من تصور نمی کنم چنین بوده باشد. اتفاق کلی که در بازار سرمایه ما رخ داد این بود. بازار سرمایه، کلا ابهام گریز است. در هر جایی، هر پوشیدگی و در هر سطحی باشد، نگران می شود. به محض این که با ابهام برخورد کند آن را ریسک تلقی می کند و دنبال این است که این ابهام را کنار بزند و آن را شفاف کند.
به محض این که مثلا خصوصی سازی، استراتژی اش را عوض می کند بازار سرمایه متاثر می شود. به محض این که مجلس راجع به یکی از متغیرهایی تصمیم گیری می کنند که آن متغیر می تواند بر صنایع بازار سرمایه تاثیر جدی بگذارد، تحلیلگران دنبال این هستند که ببینند آثارش چه هست و اثرش را هر چه زودتر بر بازار و بر قیمت ها و بر قیمت آن صنعت تحلیل کنند.
انتخابات هم نمی توانست متفاوت با آن اتفاق باشد. ما آرامش داشتن در اقتصاد و به خصوص در بازار سرمایه را تجربه نکرده ایم. در بخش های مختلف اقتصادی، مردم ما آرامش و ثبات بلند مدت را تجربه نکرده اند. همیشه شاهد تلاطم بوده اند حداقل در یک دهه قبل.
نتیجه این شده که وقتی ما در بازارها تلاطم می بینیم همیشه نگران هستیم آنچه امروز به دست می آوریم باید به اندازه ای باشد که حتی اگر مثلا در 4 ماه بعد یا 5 ماه بعد هم هیچ اتفاقی در بازار نیفتاد، این برای کل سال و برای 6 ماه کافی باشد.
این ناشی از یک لنگر ذهنی و فرهنگی در ذهن سرمایه گذاران است. همیشه نگران هستند آنچه که امروز وجود دارد فردا وجود نداشته باشد. می گویند روی سودی که امروز کسب کردم می توانم حساب کنم چون فردا معلوم نیست قیمت ارز چگونه می شود و نرخ بهره بازار پول چه می شود. نگران هستند که وضعیت مسکن چگونه می شود و نگران هستند که قرار است چه اتفاقی برای مسکن بیفتد.
کسانی که در بازار سرمایه به طور حرفه ای کار می کنند محل امرارشان بازرار سرمایه سات و بازار سرمایه را خوب می شناسند و از این راه کسب درآمد می کنند. اما بخش قابل توجهی از مشارکت کنندگان در بازار را افرادی تشکیل می هند که بین بازارهای مختلف که در اقتصاد ما وجود دارد، تردید دارند.
برای مثال افراد می گویند اگر سراغ بازار پول بروند چند روز دیگر ممکن است وضع مسکن بهتر شود یا می گویند مثل این که سکه و طلا وضع مطلوب تری پیدا می کند. دائما این افراد بین بازارهای مختلف در حرکت هستند.
برای این دسته از افراد یک نگرانی جدی وجود دارد که در بلند مدت چه اتفاقی خواهد افتاد.
*برخی محدودیت ها که در بورس ایران وجود دارد در کشورهای دیگر وجود ندارد. در بورس ما محدودیت دامنه نوسان قیمت سهام وجود دارد و حداکثر افزایش و کاهش قیمت روزانه سهام 5 درصد است. این موضوع از تشدید نگرانی در بورس جلوگیری می کند. در کشورهای توسعه یافته که بورس های باسابقه دارند نگرانی ها به چه صورت است؟
-وقتی بازار به بلوغ لازم می رسد که افراد بدانند اگر سرمایه گذاری می کنند مخاطراتش چه هست و ریسکی که به دنبال دار چه هست. خیلی فرق می کند بین بازار سرمایه کشورهای توسعه یافته با بازارهایی که شبیه بازار ما هستند، هنوز عمق لازم را پیدا نکرده اند و مشارکت کنندگانش هنوز به صورت جدی مخاطرات و منافع آن بازار را نمی دانند.
وضعیت موسسات مالی و اعتباری در کشور ما را بررسی کنید. اتفاقی که در هر کشور توسعه یافته ای برای ورشکستگی یک بانک رخ می دهد به هیچ وجه با آنچه که در ایران مشاهده می کنیم، شبیه همدیگر نیستند.
بانک ها شبیه موسسات مالی و اعتباری هستند. درست است که بانک ها یک مقدار از نظر اعتباری متفاوت هستند ولی بانک ها شبیه هر کسب و کار دیگری و هر بنگاه اقتصادی دیگری، امکان ورشکستگی دارند.
در کشور ما مثلا افراد در یک موسسه مالی و اعتباری که هیچ مجوزی ندارد سپرده گذاری می کنند. بعد وقتی با مشکلاتی مواجه می شوند دولت را مقصر می دانند و بانک مرکزی را مقصر می دانند. یعنی دنبال این هستند که بگویند ما که نمی توانستیم تشخیص بدهیم این خوب است یا بد است.
در بورس هم همین طور است. اگر همه مشارکت کنندگان در بازار سرمایه، اینقدر آگاه باشند که بدانند امکان پایین رفتن قیمت ها وجود دارد، باید سهمی را خریداری کنند که بنیه قوی تری داشته باشد و به راحتی نوسان ها و تلاطم هایش، ثروت مردم را تحت تاثیر قرار ندهد.
اگر اینگونه بود مثل کشورهای توسعه یافته است. در آنجا مخاطرات بازار برای مردم فرهنگ سازی شده است. در آن حالت دامنه نوسان بی معنی است و هیچ اتفاقی نمی افتد. اما نهاد ناظر ما چون آن فرهنگ سازی انجام نشده است نگران مشارکت کنندگان در بازار است.
نهاد ناظر در ایران، در اصل می خواهد یک حد زیان برای آنها قائل شود. اگر قرار است بالا و پایین رفتن قیمت ها محدودیتی نداشته باشد خیلی از مشارکت کنندگان در بازار که با سازوکار بورس اطلاع دقیقی ندارند ممکن است زیان های غیر قابل جبرانی نصیب شان شود.
در این بازار، یک عده نسبت به بقیه افراد، حرفه ای تر هستند. چون فرهنگ تحلیل گری عمق پیدا نکرده، ممکن است به قیمت زیان بقیه، بتوانند سودهای هنگفتی ببرند. این وضع از نظر فرهنگی آسیب می زند و می تواند بازار سرمایه را به عنوان یک بازار سوداگرانه معرفی کند.
*بعد از انتخابات ریاست جمهوری در اولین روز کاری بورس که روز اعلام نتایج انتخابات بود شاخص بورس یک جهش داشت و با حدود 700 واحد افزایش وارد کانال 81 هزار شد. بورس به نتیجه انتخابات واکنش مثبت نشان داد.
اما بعد از اعلام نتیجه انتخابات، چند اتفاق مهم رخ داد که به آن جهش مثبت شاخص و واکنش مثبت بورس خدشه وارد کرد. شما چه تحلیلی از اتفاقات یک ماهه بعد از انتخابات دارید؟
-همان موقع انتظار می رفت که آن جهش شاخص بورس در بلند مدت نتواند ادامه پیدا کند. به دلیل این که رفتاری نبود که پشتوانه بنیادین درست و حسابی داشته باشد. نهایتا اتفاقی که در بازار سرمایه بعد از انتخابات ریاست جمهوری رخ بدهد تلطیف شرایط قبلی بود.
البته ریسک جدیدی به بازار تحمیل نشد. ریسک به معنای ناشناختگی جدید است. ناشناختگی جدیدی به بازار نیامد. روند اقتصاد و به دنبال آن بازار سرمایه ما، همچون روند قبلی است. هیچ تفاوتی نسبت به قبل نکرده است. همان سیاستگذاری ها و همان مدیر و همان رئیس جمهور وجود دارد.
احتمالا با همان نگرش تیم دولت و وزیر اقتصاد و بقیه مقامات دولت، قرار است همان کارهای قبلی را انجام بدهند. بنابراین متغیر بنیادی جدید وارد بازار سرمایه نشده است.
به نظرم می رسد که بازار هم خیلی هوشمندانه، متوجه این موضوع شد و بعد از یکی، دو روز سریع خودش را اصلاح کرد. بازار سرمایه نباید تحت تاثیر این مساله ذوق زده شود و شاخص بورس به جاهای بالاتر برود.
بازار سرمایه مدت ها است که به دنبال متغیرهای بنیادین اقتصادی می گردد و این که وضعیت مطلوب تری در اقتصاد داشته باشیم. با توجه به اندازه ای که بازار سرمایه ایران دارد، هیچوقت بازار سرمایه نمی تواند نقش پیشرو را برای کل اقتصاد کشور داشته باشد. اصلا زورش نمی رسد.
عکس این اتفاق ممکن است رخ بدهد. موقعی که اقتصاد وارد دوره رونق شود می تواند منجر به رونق بازار سرمایه شود. اما به هیچ.جه بازار سرمایه با این اندازه ای که در اقتصاد دارد نمی تواند به عنوان لیدر و پیشرو، کل اقتصاد را حرکت بدهد.
بالاخره ما یا این شاخصه های رونق جدی را در کل فضای اقتصادی مان داریم که تحت تاثیر آن، بازار سرمایه هم رونق بگیرد یا اگر نداشته باشیم از بورس نمی شود انتظار داشت.
حتی برخی این اتهام را وارد می کنند که چطور ممکن است اقتصادی، اقتصاد رکودی باشد ولی یک بخش آن به نام بازار سرمایه، بازار پُر رونقی باشد. احتمالا اولین اتهام را خودمان وارد می کنیم و می گوییم پس لابد این بخش به صورت حبابی رشد می کند و رشد آن، رشدی معقول و بلد مدت و پایدار نخواهد بود.
*در ارتباط با افزایش شاخص بورس بعد از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، برخی می گفتند حقوقی ها و شرکت های بزرگ باعث این افزایش شده اند و سهام خود را فروخته اند. به نظرتان منفعت طلبی های کوتاه مدت چقدر در افزایش شاخص بورس نقش داشت؟
-اینقدر زمان سپری نشد که بگوییم کسی به صورت برنامه ریزی شده چنین کاری انجام داد یا بخشی از حقوقی ها و حقیقی ها چنین حرکت هایی را انجام دادند. بالاخره به همه اینها فشار وارد می شود و سررسید دارند و ناچار می شوند سهام را نقد کنند.
*بر اثر اعلام نتیجه انتخابات 733 واحد افزایش شاخص بورس را داشتیم. به اعتقاد شما منفعت برندگان از آن هیجانی که بعد از انتخابات اتفاق افتاد چه کسانی بودند؟
-من اسم خاصی را نمی توانم نام ببرم. باید بررسی کنند که چه کسانی منفعت برده اند. من این نوع اطلاعات را ندارم.
*یکی از حوادث مهمی که بعد از انتخابات رخ داد حادثه تروریستی مجلس بود که 535 واحد از مقدار شاخص بورس کم کرد. شوک ناشی از اعلام نتیجه انتخابات 700 واحد مثبت بود. به خاطر این که آن ماجرای تروریستی ادامه پیدا کرد و چند ساعت طول کشید تا خاتمه پیدا کند این موجب شد که شاخص بورس تا این حد کاهش پیدا کند و منفی شود؟
-این اتفاق، اتفاقی بود که در 30 یا 40 سال گذشته بی سابقه بود. اتفاق خیلی دردناک و اندوهباری بود. اتفاق کوچکی نبود. حتی اگر 10 دقیقه هم طول می کشید باز همان تاثیر منفی را بر جای می گذاشت.
این اتفاق، اتفاقی نبود که به این راحتی بشود آن را فراموش کرد. اتفاقی نبود که بگوییم در هر چند ماه و در هر چند سال، اتفاق مشابه با آن را تجربه می کنیم.
*حدود ساعت 10 صبح این حادثه شروع شده بود. اما شاخص بورس در ابتدا واکنش شدید نشان نداد.
-به خاطر این که اخبار آن به طور کامل منتشر نشده بود. اخبار همچنان در حال مخابره شدن بود. سه، چهار بار حتی اعلام شد که آن افراد را دستگیر کرده اند. اخبار ضد و نقیض زیادی منتشر شد.
تا این که ما به صورت کامل اخبار را ببینیم، عملا مدت زمانی سپری شده بود.
*حدودا در ساعت 12 روز حملات تروریستی سقوط جدی شاخص بورس اتفاق افتاد. حادثه تروریستی مجلس ساعت 3 بعد از ظهر خاتمه پیدا کرد ولی بورس همیشه ساعت یک بعد از ظهر تعطیل می شود. اگر فرضا زمان فعالیت بورس ادامه پیدا می کرد احتمالا آن مقدار کاهش شاخص بورس را در آن روز نداشتیم؟
-به ذهنم این طور می رسد. یک مقدار تحلیل آن سخت است. از بابت این که این اتفاق، اتفاق متداولی نبود که ما تجربه آن را قبلا داشته باشیم و بگوییم مطابق با شواهد، قبلا حرکت بازار در مقابل چنین اخبار و چنین رویدادهای ناگواری این مدلی بوده و الان باید به چه شکلی حرکت می کرد.
تحلیل آن به دلیل نادر بودن این حادثه، یک مقدار سخت است. اتفاق غریب و نگران کننده ای بود.
*در محدوده یک ماهه بعد از انتخابات مجلس سنای آمریکا ادعاهایی علیه ایران مطرح کرد و با ادعای تروریسم و نقض حقوق بشر، تحریم هایی را علیه سپاه اعمال کرد. این تحریم در روز 25 خرداد تصویب شد و روز شنبه که بورس ایران فعالیت کرد 180 واحد کاهش نشان داد...
-من راجع به این موضوع صحبت نمی کنم. اما نتیجه گیری بحث من این است. ذهنیت کلی که در بازار شکل گرفته و خیلی زمانبر است تا حل شود یک لنگر ذهنی است که نسبت به نرخ بازدهی ها ایجاد شده است.
ما یا به واسطه نرخ سود بانک ها یا به واسطه بازار پول یا به خاطر سودی که در بازار سرمایه حاصل شده است، اعدادی در ذهن داریم و البته آن اعداد به نسبت تورم آن زمان معقول بوده است.
زمانی که ما تورم 30 درصدی داشتیم معقول بوده است که افراد برای این که از تورم عقب نیفتند به شکلی، عددی بالاتر از 30 درصد به دست بیاورند. یک عدد 35 درصد یا 40 درصدی در ذهن افراد هست برای حداقل بازدهی انتظاری شان.
الان تورم نسبت به سال 1392 کم شده و در حد 10 درصد است. به طور منطقی افراد باید با بازدهی های 15 درصد یا حدود 15 درصد، راضی باشند.
متاسفانه این رضایت اتفاق نیفتاده است. شاید یکی از دلایلی که افراد، آن لنگر ذهنی را تعدیل نمی کنند و نمی توانند آن را به 15 درصد برسانند و به 15 درصد سود راضی باشند، بحث نرخ های بهره است که شبکه بازار پولی[بانک ها و موسسات] هنوز بدون ریسک به افراد پرداخت می کند و به صورت جدی آن را تعدیل نکرده است.
*شاخص بورس در روز اعلام نتیجه انتخابات از کانال 80 هزار وارد کانال 81 هزار واحد وارد شد. اما شاخص بورس در اواخر هفته جاری و روز سه شنبه 7 تیرماه امسال تا 78 هزار واحد پایین آمد. حدود یک ماه بعد از انتخابات، قرار گرفتن شاخص بورس در این جایگاه منطقی است یا غیر عادی است اینقدر کاهش نسبت به زمان انتخابات؟
– آنچه که در بورس ما اتفاق افتاده است با توجه به شرایط منطقه، کاملا طبیعی است و چنین انتظاری هم می رفت. با توجه به اتفاق ناگواری که در داخل کشور داشتیم و با توجه به شرایط و التهابی که در منطقه داریم و متاسفانه، روز به روز هم دارد بیش تر می شود، این میزان کاهش را می شد پیش بینی کرد و قابل انتظار بود.
* چشم انداز خوبی را با انتخاب مجدد آقای روحانی به ریاست جمهوری می بینید؟
-به ذهن من می رسد شرایط منطقه و شرایط کشور، اینقدر خاص است که همه ارکان نظام باید چاره ای جدی برای سیاستگذاری و تدبیر بیندیشند و با هم همراه باشند. ما نمی توانیم بگوییم همه مسئولیت ها به گردن دولت است.
اتفاقی که این روزها در منطقه شاهدش هستیم، اتفاقی نیست که فقط یک وزیر اقتصاد یا رئیس کل بانک مرکزی بتواند روی آن تاثیر داشته باشد. به نظر من، این اتفاقی است که کل نظام باید همراه باشند و به صورت همدلانه کمک کنند که چشم انداز بهتری به وجود بیاید.
انتهای پیام