خرید تور نوروزی

آقایان قالیباف و نجفی مدل ماشین حساب‌تان چیست؟!

محمدرضا یزدان پرست در خبرآنلاین نوشت: شهردار رفتنی تهران، دکتر محمدباقر قالیباف: تقریبا 15 هزار و 500 میلیارد تومان مجموعۀ تمام بدهی شهرداری تهران است اما همین شهرداری از دولت 19 هزار میلیارد تومان طلبکار است.
سه‌شنبه 17 مرداد 96/ گفت‌و‌گوی ویژۀ خبری/شبکۀ دو سیما

شهردار آمدنی تهران، دکتر محمدعلی نجفی: شهرداری رقم قابل‌توجهی به دولت بدهکار است؛ 3 هزار و 230 میلیارد تومان.
چهارشنبه 18 مرداد 96/ در جمع اعضای منتخب شورای پنجم شهر

■■■

عجیب نیست؟ جای شگفتی ندارد؟ اینکه شهردار 12سالۀ تهران، در هنگامۀ رفتن، از تلاش و پاکدستی و پیشرفت و توسعۀ پایتخت بگوید، اصلا عجیب نیست و کاملا طبیعی است. اگر مسئولی در ساعاتِ رفتن از مسئولیتش، بگوید “خراب کردم و بَد عمل کردم” که به راحتی به او خواهند گفت: “چرا ماندی و چرا استعفا ندادی؟”

طبیعی است اگر حلالیت هم بطلبد و بگوید: “اگر نقصی بوده، قُصور از من است و اگر حُسنی می‌بینید، حاصل تلاش همکارانم بوده و نتیجۀ چشمِ خطاپوشِ شما مردم.” تعارف و شکسته‌نفسی از نهاد ما مردم، حالاحالاها رخت برنخواهد بست.

اینکه شانزدهمین شهردار پایتخت هم در آستانۀ تکیه بر صندلی نخست ساختمان بهشت، بگوید: “می‌آیم و عیب‌ها را برطرف می‌کنم…می‌آیم و سخت، کار خواهم کرد…به مردم قول می‌دهم که تمام تلاشم را برای پیشرفت و توسعۀ شهر به کار گیرم…” باز هم عجیب نیست. و باز هم طبیعی است که بگوید قبلی‌ها عملکرد خوبی نداشته‌اند و فلان کارها را به اشتباه انجام داده‌اند و بَهمان نُقصان‌ها وجود دارد و….

حتی اگر بگوید:”من مُنکرِ تلاش تیم شهرداری پیشین نمی‌شوم و آنها هم در حد توان، تلاش خود را کرده‌اند.” باز هم طبیعی است. همان تعارف است که حالاحالاها در سرشتِ همه‌مان هست.

حتما توقع ندارید که بیاید و بگوید:”تیم شهرداری و شهردار پیشین، عالی بوده‌اند و مَحشر کار کرده‌اند.”؟! اگر اینگونه بگوید که علّتِ تمایل به تصدّی این پست را با پای خودش، لگدمال کرده و به او خواهند گفت:”اگر عالی بوده‌اند، شما چرا داری می‌آیی؟ بگذار بمانند و به عملکرد محشرشان ادامه دهند دیگر.”

■■■

همۀ اینها طبیعی، قبول. اما اینکه مجری گفت‌و‌گوی ویژه بعد از ادّعای طلب 19هزار میلیارد تومانی شهرداری از دولت، یک کلمه نپرسد که: “پس پاسخ و سندِ شما روبه‌روی دولت که می‌گوید ما از شهرداری طلب داریم، چیست؟” باز هم طبیعی است؟

اینکه اعضای شورای پنجم و خبرنگاران، از شهردار در شُرُف تصدّی، یک کلمه نپرسند که: “پاسخ و سندِ شما روبه‌روی ادّعای دیشبِ شهردار تهران که دولت را 19هزار میلیارد تومان به نهادِ تحتِ مدیریت‌اش، بدهکار می‌داند چیست؟” باز هم طبیعی است؟

خداوکیلی عجیب نیست این دو ادّعا و عجیب‌تر نیست که هیچ‌کدام از دوطرف، سندِ مالیِ این بدهی‌ها و طلب‌ها را ارائه نداده‌اند و کسی هم از آنها نخواسته است؟

■■■

اهالی دنیای شعر و شاعری، به راحتی می‌پذیرند که حاصلِ جمعِ “یک” با “یک” می‌تواند “دو” نشود. به این رباعی، سرودۀ بیژن ارژن لطفا دقت بفرمایید.”شاخه شاخه، نباتِ خود را دارد/برگِ خود را، حیاتِ خود را دارد/یک با یک، جمع شد، یکی شد، یک شد/ این عشق، ریاضیاتِ خود را دارد”.

ملاحظه می‌فرمایید؟ منطقِ ریاضی در عالم شاعری و عاشقی، به فرامنطقی می‌رسد که اگر یک را با یک و “من” را با “تو” جمع کنی و حاصلش همچنان “یک” -ما- بشود و “دو”یی در کار نباشد، پذیرفتی و باورکردنی است.

اما عالم ریاضی که دنیای شعر نیست.دنیای بدهی و طلب، دنیای عدد است و رقم است و سند است و مدرک است و جمع است و تفریق.

۱۵میلیون پایتخت‌نشین، چگونه باید این اختلاف حدودا ۲۲هزار میلیارد تومانی را بشنوند و بفهمند که ادّعای شهردارِ رفتنی قرین به صحّت است یا مدّعای شهردارِ آمدنی، مُهر درستی دارد؟!

■■■

بالاخره کی بدهکار است و کی طلبکار و چقدر؟

جناب دکتر قالیباف! ضمن تشکر از زحمات شما و جناب دکتر نجفی! ضمن تشکر از قبول مسئولیت شما، لطفا بفرمایید با چه مدل ماشین‌حسابی، این اعداد و ارقام را محاسبه کرده‌اید؟! و اینکه با منطق ریاضی دارید با مردم سخن می‌گویید یا فرامنطق شاعری؟!

با تشکر.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا