صدا وسیما الگوى روزنامه نگارى معتبر نیست

به گزارش انصاف نیوز، کریم ارغنده پور، روزنامه نگار در فیسبوک نوشت: شهرام جزایرى ۱۳ سال حبس کشیده است. در پس همه ی آن لبخندهاى پهن و بى صدا، موجى از حس تلف شدگى وجود دارد. او براى گفتگو با رضا رشیدپور نیامده، بلکه مى خواهد از فرصت بهره بجوید تا سخن خود علیه رسانه و رسانه دار را بلند بگوید و از همین رسانه مدد بجوید و اعتبار خود را بازسازى کند. تا اینجا اشکالى ندارد. مصاف رسانه اى هر چه چالشى تر باشد بهتر است. مشکل از آنجا ناشى مى شود که اولا رضا رشیدپور در مصاف طرفش، بى طرف نیست. مخاطب احساس مى کند او گاهى لباس مجریان تلویزیون رسمى را بر تن مى کند و همان جا که در استنادها کم مى آورد از مصاحبه شونده مى پرسد: “یعنى شما در تمام این مدت بى خود در بازداشت بودید؟!” کارى که در صدا وسیما مى شود الگوى روزنامه نگارى معتبر نیست. بخشى از یک وظیفه ى رسمى است. رشیدپور اما هم مى خواهد علیه کلیشه هاى رسمى بتازد و هم خود را صاحب فن نشان دهد و از سوى دیگر هم مى داند که باقى ماندن در این زمین، به رعایت ملاحظاتى وابسته است. اینها را وقتى به ضعف دانش هم پیوند مى دهید، مى شود همان مصاحبه با شهرام جزایرى که باید براى برون آمدن از مخمصه گاهى پشتک وارو زد.
شهرام جزایرى ادعاهایى دارد، درست یا غلط، اما مى خواهد زمین بازى اش را خودش بچیند و در آخر نتیجه ى دلخواه خود را هم بگیرد. این عادت بیشتر سرمایه داران است. ثروت به آنها اعتماد به نفس چنین کارى را مى دهد ولى رسانه اگر رسانه باشد جاى این حرف ها نیست. شهرام جزایرى رسانه را به دروغ و جنجال متهم مى کند ولى درست در همان جا که نقطه ی اوج کار رسانه است ترجیح مى دهد سکوت کند: چرا فرار کردى؟ نمى خواهم بگویم! چرا به اهالى قدرت پول هاى کلان مى دادى؟ چون دلم مى خواست!
رسانه مرغ عزا و عروسى در این دیار است. شهرام خان هم این را به خوبى دریافته است. او در این مصاحبه به چیز زیادى جواب نمى دهد ولى تلاش مى کند در حد امکان تلافى کند. این تلافى گاهى سطح مصاحبه را در حد بى مزه اى پایین مى آورد. رشیدپور آن را شور مى کند و جزایرى تلخ و بى نمک. چه کسى برنده ى این مصاف است؟ به نظر من هچیک. وقتى شهرام جزایرى، رشیدپور را دست بسته به گوشه ى رینگ مى برد و مى پرسد: یعنى شما صلاحیت دستگاه قضایى را زیر سوال مى برید؟! جوابش این نیست که: نه من غلط بکنم! جوابش این است که منظور شما از رسانه ى فلان و بهمان دقیقا صدا و سیما و هم قطارانش است؟! جناب جزایرى! رسانه اگر رسانه باشد کارش دقیقا همین است که اگر کسى متهم شد از او و موضوع اتهامش سوال بکند. اصولا کار روزنامه پرسش است. پرسش هم انتها ندارد. همه دنیا هم همین است. تازگى هم ندارد. شما فکر مى کنید که اگر رسانه نبود کار خود را در هنگام گرفتارى به گونه اى حل مى کردید. شاید این تلقى بى ربط هم نباشد ولى این تصور دقیقا همان چیزى است که رسانه -اگر رسانه باشد- زیر بار آن نمى رود. چون مادام که چنین باشد کارها به قاعده نیست. و کشور براى درست شدن به قاعده نیاز دارد.
انتهای پیام




