سنگلج برای تئاتر ایرانی است نه آیینی-سنتی!
تماشاخانه سنگلج قدیمیترین تماشاخانه فعال کشور بهحساب میآید. تماشاخانهای که نام قدیمیترین محله تهران یعنی «سنگلج» را «جلال آل احمد» اولین بار به آن نسبت داد. 18 مهر سالروز افتتاح این تماشاخانه است که البته در زمان افتتاح نامش «25 شهریور» بود و بعد از انقلاب نامش شد سنگلج. اجراهای بهیادماندنی از داوود رشیدی، علی نصیریان، هادی مرزبان و اجرای نمایشنامههای رادی و بیضایی این تماشاخانه را ماندگار کرد. طوری که تعداد زیادی از تئاترهای خصوصی لالهزار از بین رفتند اما سنگلج همواره بااقتدار پابرجا بود و تئاترهای متفاوت در آن اجرا میشد. در این سالها اما انگار تلاش شده تا سنگلج تبدیل شود به مرکز تئاتر «آیینی-سنتی».
سنگلج تنها سالنی است که در تهران دارای شخصیت است
«اتابک نادری»، از مدیران تئاتری کشور و مدیر سابق تماشاخانه سنگلج درباره یکدست شدن اجراهای تماشاخانه به خبرنگار انصاف نیوز گفت: اساساً باید هر سالنی هویت داشته باشد. سنگلج تنها سالنی است که در تهران دارای شخصیت است؛ یعنی یک مخاطب میداند که در سنگلج چه نوع تئاتری اجرا میشود. هویت داشتن سالن بخشی از الزامات مدیریتی سالن است.
او با گلایه از فضای امروز تئاتر و با اشاره به کمبود امکانات گفت: حالا فضای تئاتر ما طوری شده که امروز در یک سالن کار کمدی ایرانی میبینید، ماه بعد هملت اجرا میشود و ماه بعد ایبسن. این ملغمهای که به وجود آمده اصلا قابل توجیه نیست؛ و این ویژگی سنگلج بسیار مهم است که دارای شخصيتی واحد است.
نادری درباره اجراهای اخیر سنگلج با اشاره به تاریخ پربار این سالن افزود: سنگلج در دهه 60 و 70 درست کارکرد یعنی شده بود مرکز تئاتر ایرانی؛ اما از اواخر دهه 70 نمایشهای آیینی-سنتی این تماشاخانه را محدود کرد. زمانی که من مدیر تماشاخانه شدم، برند تماشاخانه را تصحیح کردیم و گفتیم «سنگلج، خاستگاه ملی تئاتر ایران».
مدیر پیشین تماشاخانه سنگلج که سابقه مدیریت تئاتر شهر را هم در کارنامه خود دارد افزود: این عنوان را من از خودم که نساختم، از حدود 47 تا 56 نمایشهایی در سنگلج اجرا شد که سرآغاز یک حرکت مهم نمایشنامهنویسی ایرانی بود. آثاری از رادی، بهرام بیضایی، علی نصیریان و… البته در ژانرهای مختلف.
نمایش آیینی-سنتی بخش کوچکی از تئاتر ایرانی است. تاکید میکنم که آیینی سنتی همه نمایش ایرانی نیست.
نادری در پاسخ به سؤالی درباره معیار ایرانی بودن نمایشها پاسخ داد: شما از بیضایی هم «عروسکها» را در سنگلج میتوانید ببینید و هم «ضیافت» را. ژانر این نمایشها مهم نیست، اما موج ادبیات نمایش نوینی در آن سالها از سنگلج شکل گرفت. پس سنگلج خاستگاه نمایش ایرانی است. نمایشهای ایرانی دایره وسعت بسیار زیادی دارد و نمایش آیینی-سنتی بخش کوچکی از تئاتر ایرانی است. تاکید میکنم که آیینی سنتی همه نمایش ایرانی نیست.
سنگلج امروز باید خاستگاه کل تئاتر ایران باشد، بهطور مثال امروز شما میتوانید آثاری از چرمشیر را در سنگلج اجرا کنید.
وی افزود: سنگلج امروز باید خاستگاه کل تئاتر ایران باشد، بهطور مثال امروز شما میتوانید آثاری از چرمشیر را در سنگلج اجرا کنید. تئاتر ایرانی یعنی متن اجرایی ایرانی باشد یا کاملاً آداپته شده باشد؛ مانند نمایش خواستگاری چخوف که کاملاً گیلکی کرده بودند.
او درباره تعطیلی تمام تئاترهای لالهزار یا رفتن آنها به سمت تئاتر آزاد اما استحکام سنگلج نیز گفت: دولتی بودن سنگلج خیلی کمک کرد که تشخص سالن حفظ شود؛ و خود هنرمندان احترام گذاشتند به تاریخ پربار این سالن و نخواستند که تماشاخانه از دور خارج شود.
نادری ضمن تقدیر از تمام کسانی که برای سنگلج تلاش کردهاند افزود: نباید فراموش کنیم سالهایی که جمشید مشایخی، اکبر زنجانپور، هادی مرزبان و… چقدر زحمت کشیدند که این سالن روی پا بماند و نمایشهایش متفاوت باشد از تئاترهایی که در لالهزار اجرا میشد.
این کارشناس تئاتر درباره تاثیرات اقتصاد و شرایط اجتماعی بر تئاتر خاطرنشان کرد: مشکلات اقتصادی زمان جنگ باعث شد که تئاترهای خصوصی در لالهزار یکی پس از دیگری تغییر موضع دادند و ورشکست شدند.
وی افزود: خدا را شکر حال تئاتر ما خوب است؛ و نسبت به گذشته تماشاگر بسیار خوبی دارد و این موج جدید تئاتر که نهتنها در تهران در مشهد، گیلان، شیراز، اصفهان و… راه افتاده تماشاگران خوبی دارد.
جلال آل احمد به این سالن میگفت «تئاتر سنگلج» که بعدها پس از انقلاب و در سال 58 آقای جمشید مشایخی که در آن زمان مدیر اداره تئاتر بودند پیشنهاد دادند و نام این سالن شد «تماشاخانه سنگلج»
این بازیگر تئاتر که خودش نیز روی صحنه سنگلج تئاترهایی را اجرا رفته درباره تاریخچه نا گذاری سنگلج گفت: نام قبلی سنگلج «25 شهریور» بود که جلال آل احمد به این سالن میگفت «تئاتر سنگلج» که بعدها پس از انقلاب و در سال 58 آقای جمشید مشایخی که در آن زمان مدیر اداره تئاتر بودند پیشنهاد دادند و نام این سالن شد «تماشاخانه سنگلج» البته در طی سالها تماشاخانه از بین رفت و از واژه تالار استفاده میشد من زمانی که مدیر مجموعه شدم دوباره واژه تماشاخانه را احیا کردیم.
او درباره فعالیت گروههای دولتی در زمان گذشته و تأثیر آنها روی پیشرفت تئاتر سنگلج گفت: ما قبل از انقلاب و حتی تا حدود دهه 60 اداره تئاتر بهعنوان پشتیبان سالنهای حرفهای فعالیت میکرد. اداره تئاتر در آن زمان افرادی را استخدام کرده بود و حقوقشان را میداد. این افراد در پستهای مختلف فعالیت میکردند و حتی بعضاً این پست خیلی جزئی میشد. مثلاً ما پست سازمانی داشتیم با عنوان «طراح کلاه». اینها در کارگاههای دکور تئاتر شهر و وحدت مستقر بودند و به همه گروهها سرویس میدادند.
بعد از انقلاب نيروهاي تئاتر دولتي ستارهدار شدند و رفتند. نیروی جدید هم جذب نشد. کمکم تئاتر دولتی ما بهاصطلاح «خصولتی» شد.
نادری ادامه داد: در آن زمان در تماشاخانه سنگلج اگر اشتباه نکنم 5 گروه حاضر بودند به کارگردانی رکنالدین خسروی، داوود رشیدی، علی نصیریان و… اینها مکلف بودند برنامههای این تماشاخانه را تأمین کنند. بعد از انقلاب بعضیها ستارهدار شدند و رفتند. نیروی جدید هم جذب نشد. کمکم تئاتر دولتی ما بهاصطلاح «خصولتی» شد.
او در مورد توسعه و نگاه آینده سنگلج گفت: طرحی که من سال 89 ارايه دادم با عنوان «طرح توسعه سنگلج» برای به وجود آمدن حیات شبانه خیابان بهشت. چون خیابان بهشت بهشدت خیابان اداری است و ممکن است بلایی که مکانهای تجاری بر سر تئاتر لالهزار آورد را مکانهای اداری سر سنگلج بیاورد.
او ادامه داد: البته یکی دیگر از دلایل این بود که میخواستیم بخش دیگری را بهعنوان «موزه تئاتر تهران» در ساختمان مجاور ایجاد کنیم؛ و طبقات دیگر را پلاتو تمرین گروههایی کنیم که تئاتر ایرانی کار میکنند؛ و البته ایجاد یک بلک باکس 100 نفره که به تماشاخانه رونق میداد. بیراه نیست که بگویم شهردار آن موقع آقای قالیباف با این طرح موافقت کردند و در طرح پنجساله توسعه شهری هم این موضوع ثبتشده؛ اما متأسفانه این اتفاق رخ نداد.
از آقاي نجفي ميخواهم اين عيدي را در سالروز افتتاح سنگلج به اهالي تئاتر بدهد و ساختمان مجاور تماشاخانه را براي «طرح توسعه تماشاخانه سنگلج» در اختيار تماشاخانه بگذارد
نادری در انتها با اشاره به «طرح توسعه تماشاخانه سنگلج» گفت: آقای نجفی در آن زمان عضو شورای شهر بود و من این طرح را برایشان توضیح داده بودم که طرح چیست. از ایشان میخواهم این ساختمان اداری را به تالار سنگلج بدهند. چراکه این ساختمان هر جای دیگری میتواند باشد اما سنگلج باید همینجا باشد.
انتهای پیام