کارگاه ریاضیات، جبر و بداههنوازی موسیقی

«امیرحسین ناظمزاده»، در روزنامه اعتماد نوشت: فستیوال شبهای بداههنوازی پیانو شهریورماه امسال در «فرهنگسرای نیاوران» برگزار شد. این فستیوال در کنار اجرای یازده نوازنده پیانو از ایران و هشت کشور دیگر، چهار کارگاه بداههنوازی نیز برای مخاطبان تدارک دیده بود. «داوید سیکس» با موضوع بداههنوازی، گفتمان و چندصدایی، پیمان یزدانیان با موضوع از هیچ تا بداهه نوازی، استفانو باتالیا با موضوع بداههنوازی بر بوم خالی، نیک برتش با موضوع نظم و بداههنوازی و بندیکت یاهنل با موضوع ریاضیات، جبر و بداههنوازی کارگاههای این فستیوال را برگزار کردند.
یاهنل کارگاه را با روایتی عجیب از زندگی خود آغاز کرد. بندیکت یاهنل هنرمندی است که فراگیری موسیقی را در مونیخ با نوازندگی پیانو آغاز کرد. پس از یک دوره فعالیت به همراه گروهش و برگزاری اجراهای مستقل، فکر میکند در نوازندگی پیانو نمیتواند بهترین باشد و همین مساله باعث میشود تا به تحصیل رشتهای دیگر بپردازد. او سراغ ریاضیات میرود و نهایتا در رشته ریاضیات به مدرک دکترا میرسد اما همزمان احساس میکند نیمی از وجودش در ریاضیات و نیمی دیگر در موسیقی اغنا میشود. در کنار دکترای ریاضیات به تحصیل بداههنوازی نیز در دانشگاه پرداخته است و در سال ۲۰۰۹ توسط نشر ECM کشف شده است.
این نوازنده امروز به عنوان یک موزیسین جز شناخته میشود و در عین حال در سفری که به تهران داشته به دانشگاه شریف هم رفته است تا با دانشجویان و اساتید رشته ریاضی دیدار کند. این دوگانگی در زندگی او باعث شده تا هر یک از فضاها بر دیگری تاثیری بگذارد و یک تفکر خاص را شکل دهد.
«زمانی که مشغول اجرا هستم به هیچوجه به ریاضیات یا قواعد آن فکر نمیکنم اما طبیعتا ریاضیات بر موسیقی من تاثیر میگذارد. نکته مشترک میان ریاضیات و موسیقی فرم است. شما به واسطه فرم میتوانید یک مساله را در سادهترین حالتش ببینید و در موسیقی میتوانید به واسطه همان فرم یک فضای خیلی بزرگ بسازید. در ریاضیات میتوانید تقسیم کردن را یاد بگیرید و استفاده از همین تقسیم کردن در بداههنوازیهای من قابل مشاهده است. شما باید بدانید که زمان در حال گذر است و همراه با این زمان مسیری را طی میکنید. در بداههنوازی امکان بازگشت به عقب را ندارید و اگر اشتباه کنید باید با آن مواجه شوید. هرچند ریاضیات و موسیقی، گویی از دو دنیای مختلف میآیند اما هر دو برایم نقشی انکارناپذیر در برقراری تعادل دارند. جوهره هرچیز شاید در تجرید و انتزاع خفته باشد، واقعیتی که چه بسا در موسیقی نیز به کمک آید، به خصوص زمانی که پیشبینی یا انتظارات به درستی برآورده نشوند. هرگز در چنین مقاطعی ابایی نداشتهام تا موسیقی خود را چه به کمک نتها و چه به کمک اعداد به سطحی از انتزاع برسانم تا در نهایت صدایی نو خلق شود.
راهی برای بیان احساسات
این نوازنده آلمانی معتقد است بداههنوازی راهی برای بیان احساساتی است که در ایدهآلترین شرایط آن احساسات هم بیانگر خود نوازنده هستند. باید از آنچه میدانید فاصله بگیرید و به دنبال زبانهای تازه بگردید و حتی از خودتان فاصله بگیرید تا کشف کنید. «من زمانی که بداههنوازی میکنم شاید کانسپت خاصی در ذهنم نباشد و فقط جلو میروم و تلاش میکنم بهترین اجرایم را داشته باشم چون ناخودآگاه در مسیرهای تازه و کشفنشدهای قرار میگیرید که باید با آنها پیش بروید و این مثل یک سفر هیجانانگیز است. هرچند درآغاز فکر میکردم باید بهترین نوازنده جهان باشم اما این روزها بعد از هر اجرا فکر میکنم شاید خیلی نوازندههای بهتر از من وجود داشته باشند اما این سفر من در موسیقی است و من زندگی خودم را دارم. همه اینها شکلی از بازی دارند و در نهایت بعد از اجرا فرزندانم و همسرم را دارم که میتوانم در کنار آنها خوشحال باشم پس بهترین کار این است که در بداههنوازی هم به دنبال تجربیات ناشناختهای بروید که بخشی دیگر از وجودتان را مشخص کند.»
او درباره تکنیک در بداههنوازی توضیح میدهد: «تکنیکها ابزاری هستند که امکانات وسیعی را در اختیار شما میگذارند. این مرحله خستهکننده یادگیری را همه باید بگذرانند و هرچه بهتر و سریعتر آن را یاد بگیرند در ادامه با خیال راحتتری مسیر را طی میکنند. دقیقا مثل این است که شما بخواهید به سفرهای مختلفی بروید اما زبانهای مختلف را بلد نباشید. طبیعتا در این مسیرها به مشکل خواهید خورد. برای تمرینها همیشه استفاده از مترونوم بهترین انتخاب است. مترونوم را در کندترین حالت ممکن قرار دهید و بنوازید. اهمیتی ندارد که شما چقدر سریع مینوازید اما وقتی مترونوم در کندترین حالت خود باشد میتوانید خودتان را با آن امتحان کنید. هرچند شاید خستهکننده باشد اما به شما میآموزد که زمان در حال گذر است و شما باید زمان را در اختیار بگیرید و همراه با آن پیش بروید. نکته مهم دیگر این است که اجراهای خودتان را ضبط کنید. شما خودتان بهترین قاضی هستید اما در زمان اجرا آنقدر درگیر موسیقیتان میشوید که دیگر نمیفهمید چه کردید. ضبط اجراها و اتودها باعث میشود تا بهتر کارهایتان را تحلیل کنید. »




