بی شعوری قبل از بی اخلاقی! / داریوش سجادی
به گزارش انصاف نیوز، داریوش سجادی در یادداشتی به جعل عکس یکی از منسوبین امام خمینی پرداخت و نوشت:
ماجرای انتشار عکسی مجعول و بی حجاب و منسوب به دختر «نعیمه اشراقی» نوه رهبر فقید انقلاب اسلامی حجتی آشکار از بی شعوری جاعلین چنان عکسی قبل از ابتلای ایشان به بی اخلاقی است.
هر چند بسرعت جعلی و فتوشاپی بودن آن عکس محرز شد و هر چند اگر اثبات هم می شد عکس مزبور صحت داشته و به درستی متعلق به «نعیما اشراقی» بوده اما با توجه به خصوصی بودن عکس و این که بنا بر مشهودات آن عکس، تصویر مزبور در محیطی ایزوله و بدون حضور و وجود نامحرمی در کنار و جوار «نعیما» انداخته شده بدین اعتبار باز هم نمی شد از آن عکس کشف حجاب مشارالیها را استنباط کرد و صرفاً عکسی می بود در حریم خصوصی که انتشار دهندگانش بی اخلاقانه یک عکس خصوصی را بدون مجوز در عرصه عمومی منتشر کرده اند.
اما یک نکته مهم نیز در این میان مغفول ماند و آن اینکه حتی اگر عکس مزبور صحت هم می داشت و فرد مزبور نیز علی رغم انتسابش به رهبر فقید انقلاب اسلامی مبتلا به کشف حجاب هم شده بود یا بشود (!) در آن صورت هم باز نمی شد و نمی شود از رفتار و انتخاب شخصی و آزادانه و اباحه گرانه یک فرد، حجتی بر ناکامی پروژه انقلاب اسلامی یا تذبذب منسوبین به رهبر فقید انقلاب اسلامی را استنباط یا استخراج کرد.
حداکثر داوری در چنان فرضی مترتب بر رفتار همان شخص می بود.
آنانکه با ترویج این «عکس جعلی» کوشیدند تا به استناد آن حکم بر ریای منسوبین امام را صادر کرده و یا شکست پروژه انقلاب اسلامی در ترویج فرائض دینی را از آن عکس القاء نمایند قبل از هر چیز بر سفاهت و عجز خود در فهم گوهر و ذات دین و مفروضات دین مهر تائید زدند.
این «نوابغ» ظاهراً تا آن درجه هم شعور ندارند تا به فتانت دریابند دین و تقید به فرائض دینی و ابرام بر زیست مومنانه یک فرآیند بیولوژیک نیست تا بصورت «ژنتیک» از اولیا به اولادان ترانسفر شود!
چنین حماقتی بیشتر می تواند عصاره نبوغ و تفلسف همان سلطنت طلبانی باشد که بر همان قیاس معتقدند صلاحیت ها و شایستگی ها و شانیت ها و استعداد و گوهر و جنم و ذات و توان مُلکداری جملگی ظرفیتی است مستوره در ژن حضرت سلطان که در عمل لقاح ناشی از آمیزش جنسی با همسر محترمه شان از طریق اسپرم معظم له به زهدان علیا حضرت ترانسفر فرموده و در فردای وضع حمل آن علیا مخدره، یک فروند «پادشاه بالفعل» جهان را برای فردای بالقوه شدن به وجود ذی جود خود مُزیّن و مُتبرک می فرمایند!
دین و تقید به الگوهای زیست مومنانه ناشی از انتخاب آزادانه و آگاهانه و بالغانه فرد دین ورز است و بدین منوال اگر بنا به هر دلیلی اولاد یا اولادان یک خانواده مومن، متمردانه از تقید به زیست مومنانه و الگوهای دین ورزانه استنکاف ورزند چنین استنکافی هر چند قابل شماتت هم باشد اما شلاق شماتت اش ناظر بر عنصر متمرد است. ولو آنکه نمی توان نافی نقش موثر پدر و مادر در تربیت سالم و اخلاقی فرزندان شد اما در تحلیل نهائی پدر و مادر نیز در فرآیند شخصیت سازی و جامعه پذیری «اولاد» نقش صد در صدی نداشته و نهایتاً در فرآیند مومنانه زیستن، این عنصر انتخاب آزادانه و آگاهانه فرد است که نقش محوری را در تقید یا عدم تقید ایشان به دینانه زیستن یا نادینانه زیستن را عهده داری می کند.
انتهای پیام