خرید تور تابستان

سارا شریعتی: مانع فعالیت های اجتماعی ما استبداد است

کنفرانس «سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه» به مناسبت چهاردهم آذرماه، روز داوطلب، دیروز به همت «شبکه ملی موسسات نیکوکاری و خیریه» در محل تالار گنجینه ساختمان آرشیو ملی با حضور برخی اساتید برتر دانشگاه در حوزه علوم انسانی، صاحب‌نظران و فعالان حوزه اجتماعی، ده‌ها نهاد مردمی برگزار شد.

به گزارش ارسالی برای انصاف نیوز در ابتدای برنامه، آراسب احمدیان، مدیرعامل موسسه محک و دبیر کنفرانس توضیحاتی پیرامون چراییِ برگزاری آن ارائه داد:« صاحب نظران می دانند که 20 سال است موضوعی با عنوان منابع انسانی در حال تدریس است در حالیکه من هیچ وقت ندیدم که در کنار موضوع منابع انسانی، به منابع انسانی داوطلب اشاره شود. همیشه منابع انسانی در ازای انجام کار، مورد توجه قرار می گیرند، در حالیکه در تعاریف سازمان ملل، دو قید، کار داوطلبانه بودن و بدون اجبار، برای منابع انسانی در نظر گرفته می شود.» فیروزه صابر، مدیرعامل شبکه ملی موسسات نیکوکاری و خیریه، سخنران بعدی بود. او درباره شبکه ملی به عنوان برگزارکننده کنفرانس گفت:« این شبکه تیرماه سال 92 شکل گرفت، سه سال به صورت غیررسمی فعالیت می کرد و از اردیبهشت سال 95، به طور رسمی فعال شد، این شبکه 130 عضو دارد و هدف اصلیش، کمک به توانمندی اعضاء و ایجاد همگرایی میان خیریه ها و همچنین کمک به تحکیم موقعیت سازمان های مردم نهاد در ایران است.»

فرشاد مومنی، عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اولین سخنران اصلی این کنفرانس بود. او گفت:«در طول تاریخ بشر، با همه پیچیدگی های مفهومی که با آن مواجه بودیم، دو ساز و کار بیش از همه مورد توجه بوده، یکی بازار و دیگری فرمان یا دولت است. در تمام طول تاریخ هم این دو ساز و کار، با هم در رقابت بودند تا ببینند کدام یک صلاحیت بیشتر و توانایی بالاتری دارد. به هر حال یک جمع بندی وجود دارد و آن این است که بشر ناگزیر است به یکی از این دو ساز و کار، اتکا کند، اما در تعاریف آمده که نمی توان به اعتبار شکست بازار یا دولت، آنها را رها کرد، تنها راه آن هم، تقویت نهادهای مدنی است، یعنی اگر ما نهاد مدنی قدرتمندی داشته باشیم، می تواند دولت و بازار را، زیر ذره بین برده و درماندگی آنها را به حداقل برساند. می شود امید داشت که ماجرای توسعه به شکل قابل قبولی جلو رود.» مومنی به تحولاتی که از اوایل دهه 1980 در جوامع ایجاد شد هم اشاره ای نمود. به گفته او از آن زمان، جوامع شاهد رشد یک پدیده جدید به نام بخش غیرانتفاعی بودند که البته منحصر به کشورهای صنعتی بود:«مضمون این بخش کار داوطلبانه است، فعالیت های مسئولانه مشخص که تنها تفاوتش با کار اقتصادی، تعلق نگرفتن درآمد بود، اما این باعث نمی شد که بدون مسئولیت انجام شود. ایجاد این پدیده به انقلاب دانایی گره می خورد، یکی از ویژگی های انقلاب دانایی، اشتغال زدایی آن است که اتفاقی بی سابقه در طول تاریخ به شمار می رود، در این اتفاق، کار به معنای شغل، کمترین اهمیت را پیدا می کند و احساس عزت نفس، تعلق به محیط و احساس مفید بودن، پیشگیری از سرخوردگی های روحی و جسمی از پیامدهای آن است. ماجرای فعالیت های داوطلبانه در کشورهای صنعتی، ماجرای واکنش خردمندانه و اعتلا بخش به خصلت اشتغال زدایی است.» مومنی در همین جا به روند توجه به فعالیت داوطلبانه در ایران اشاره کرد:« کار داوطلبانه در ایران هم به اعتبار خصلت توسعه نیافتن کشور و رانتی بودن اقتصاد سیاسی ایران، ماجرای خودش را دارد، بخش اعظم کار داوطلبانه در ایران، به عنوان یک نیاز حیاتی مطرح است و با آنچه در کشورهای صنعتی دنبال می شود، فاصله زیادی دارد. بر اساس ارزیابی های موجود، ما بیشترین ضربه را از ضعف حس ملی خورده ایم، این یک پدیده عجیبی است که واکاوی نشده.» عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، معتقد است که رانتی بودن اقتصاد سیاسی ایران، حس ملی را در کشور تضعیف می کند، هیچ جامعه ای از این طریق توسعه پیدا نکرده است:«در کشور ما به طرز فاجعه آمیزی، تجربه همکاری جمعی ضعیف است، نمونه آن را در بنگاه های اقتصادی می بینیم، در ایران بیش از 90 درصد این بنگاه ها یک نفره است، به هر حال مناسبت های رانتی، فرهنگ رانتی خودش را هم ایجاب می کند. در دانش توسعه گفته می شود دو تنگنای حیاتی و سرنوشت ساز وجود دارد که قابل مقایسه با تنگناهای دیگر نیستند، یکی دانش ضمنی و دیگری ظرفیت های سازمانی. ظرفیت های سازمانی از دل شیوه های همکارانه، انباشته می شود. سازمان های فرهنگی و اجتماعی می توانند با پر کردن این خلاء بزرگ، بخشی از بار سنگین را به دوش بکشند، چون هزینه فرصت فعالیت در این حوزه ها، کمتر از فعالیت در حوزه های سیاسی است.» نیاز به فعالیت های داوطلبانه، در کشور، به وضع اضطرار رسیده است. مومنی با اشاره به این موضوع، ادامه حرف هایش را گرفت:« نیاز ما به فعالیت های داوطلبانه به طرز حیرت آوری بالا رفته است، یکی از دلایل آن این است که دولت از مسئولیت های حاکمیتی اش طفره می رود.» این کارشناس اقتصادی، حرف های خود را به شاخص های کشور در زمینه سلامت و آموزش مستند کرد:« ما شاخصی به اسم سهم بودجه آموزش و پرورش نسبت به تولید ناخالص داخلی داریم، یعنی میزان تعهد دولت به مسئولیت هایش در حیطه آموزش و پرورش. این شاخص در استاندارد میانگین جهانی در سال 2011، 4.4 درصد بوده است، البته این را هم باید اضافه کرد که میانگین جهانی هیچ وقت شاخص ایده آلی نیست و از میان بیش از 200 کشور برآورد می شود که 170 تا 180 کشور شرایطی مانند کشور ما و یا حتی بدتر دارند، اما این شاخص برای ایران چقدر است؟ 3.2 درصد. در حالیکه میانگین این شاخص در کشورهای با درآمد اندک، 4.1 درصد است. یعنی ما با کشورهای با درآمد اندک هم فاصله زیادی داریم. چرا سال 2011 را در نظر گرفتم؟ چون در آن سال، ما هر بشکه نفت را 100 دلار می فروختیم، یعنی به قیمت بالایی. بنابراین کم درآمدی توضیحی برای این پدیده نیست. در شاخص دیگر هم که در حوزه سلامت است، اعداد نشان می دهد که اوضاع ما در زمینه سلامت از آموزش و پرورش هم بدتر است.» او ادامه داد:« در سال 2014، میانگین شاخص سلامت نسبت به تولید ناخالص داخلی، 6 درصد است، در کشورهای با درآمد اندک، 2.4 درصد و در ایران 2.8 درصد است. یعنی شاخص ما کمتر از نصف جهانی است.» مومنی در پایان صحبت هایش با تأکید بر ضرورت جنبشی همگانی جهت توانمندی ایرانیان، اعلام کرد:«نیاز ما به انجام فعالیت های داوطلبانه در زمینه های تغذیه و آموزش و سلامت، به وضعیت اضطرار رسیده است.»

 

پنل اول

سخنرانان : سارا شریعتی، علینقی مشایخی، پیمان مغازه

اولین پنل این کنفرانس با موضوع «زمینه ها و تاثیرات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کار داوطلبانه در ایران» با حضور پیمان مغازه، مدیرعامل موسسه رحمان، علینقی مشایخی، استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف و سارا شریعتی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. سارا شریعتی اولین سخنران پنل بود:« فعالیت داوطلبانه به عنوان یک ضرورت مدنی مطرح می شود، می گویند ما فرهنگ کار جمعی نداریم، فرهنگ مشارکت نداریم، در بحث آقای مومنی، خلق و خو به مسائل اجتماعی ربط داده شد، من نمی خواهم به این مساله وارد شوم، اما می گویم که مهم ترین مانع برای فعالیت های اجتماعی ما استبداد تاریخی و سیاسی است که به ما اجازه فعالیت های مشارکتی نمی دهد. ما نمی توانیم بدون توجه به عوامل سیاسی، موضوعات را مطرح کنیم.» شریعتی گفت که می خواهد از کار داوطلبانه به عنوان یک موضوع مستقل دفاع کند، با این توضیح که:« مدرنیته سیاسی یعنی تقویت جامعه مدنی در برابر قدرت سیاسی. جامعه قوی می تواند نقش ضد قدرت را در برابر قدرت سیاسی ایفا کند. نباید یک اجتماع، نقش قربانی را ایفا کند. حالا چرا خودش را قربانی می داند؟ چون جامعه ما ضعیف است،حوزه فعالیت های داوطلبانه در ایران به شدت ضعیف است، یکی از دلایلش این است که تمام جریانات سیاسی کشورهای دیگر، وارد کشور ما شد، جز جریانات اجتماعی. امر اجتماعی در جامعه ما هنوز متولد نشده است.» این جامعه شناس به تفاوت در نگاه به موضوع فعالیت های خیرخواهانه و نیکوکارانه اشاره کرد، اینکه قبلا اعلام می شد کار خیر، خودش شکاف و نابرابری اجتماعی ایجاد می کند، یعنی دائما از ثروتمند طلب سخاوتمندی می کند و از فقیر می خواهد که صبور باشد، اما حالا از فعالیت های نیکوکارانه دفاع می شود، چرا؟: « به نظر می رسد کار خیر و نیکوکاری، تغییر نقش و کارکرد داده است، الان تعریف کار خیرخواهانه این نیست که پول توزیع شود، بلکه اشکال غیرمادی آن مطرح است، مثل نذر کتاب، دارو و … یعنی از شکل سنتی آن خارج شده است، هم اکنون نیروهای بیشتری به سمت کارهای اجتماعی و نیکوکارانه آمده اند.» او در توضیح بیشتر گفت:« کار خیر و نیکوکارانه، امروزه، دیگر صرفا جنبه اقتصادی ندارد، آنچه ما از آن دفاع می کنیم از بخش غیراقتصادی فعالیت داوطلبانه است، این بخش برای افرادی است که فرصت ورود به جامعه را نداشته اند، مثل برخی از زنان.» به گفته شریعتی، امر خیر و نیکوکارانه، فرهنگ نوعدوستی را در مقابل فرهنگ خودخواهانه قرار می دهد، کار داوطلبانه باعث می شود تا مواجهه مستقیمی با  اجتماع و واقعیتهای آن ایجاد شود، هسته اولیه بسیاری از جنبش های اجتماعی از یک فعالیت خیرخواهانه شروع شده است.

پیوند حوزه اجتماع و اخلاق نکته دیگری است که این جامعه شناس به آن اشاره کرد. بر اساس اعلام او، جامعه ضعیف، اخلاقیات ضعیفی هم دارد:«امروز مساله کشورهای جهان سوم، بیشتر از هر زمان دیگری، مسائل اجتماعی و نابرابری هاست، مسائل اجتماعی نیاز به پاسخ اجتماعی دارد نه سیاسی. باید نیروهای میانجی میان قدرت سیاسی و جامعه مدنی ایجاد کرد. این نیروها از طریق فعالیت های نیکوکارانه و اجتماعی سازمانهای مردم نهاد می توانند شکل بگیرند.»

مشایخی استاد اقتصاد، سخنران بعدی بود، او هم گفت:« یک وقت می بینیم که افراد کار می کنند برای کسب درآمد، یک وقت برای منافع اقتصادی، برای کسب امنیت و داشتن سرپناه و گاهی هم فعالیت می کنند، برای اینکه مقبولیت اجتماعی پیدا کنند، به آنها احترام بگذارند، ارزش های درونی شان ارضاء شود و به معنویت برسند. در سطح فردی، کار داوطلبانه می تواند به توسعه انسانی کمک کند، برای توسعه جامعه، به افراد توسعه یافته نیاز است، ان جی اوها و سمن ها، این بستر رشد را برای افراد فراهم می کنند.» به گفته او، از نظر اجتماعی، فعالیت های داوطلبانه، پیوندهای اجتماعی را تقویت می کند:« کارهای داوطلبانه سبب می شود تا ارزش های انسانی و غیرمادی در جامعه تقویت شود و فرصت تمرین انجام کارهای جمعی را فراهم می کند.» در همین جا، پیمان مغازه که مدیریت پنل را عهده دار بود، با اشاره به اینکه افراد از ضابطه‌مند شدن در کار خیر، گریزان هستند، از اعضای پنل خواست تا بگویند چه پیامی می توانند برای سیاست گذاران داشته باشند که شریعتی اینگونه پاسخ داد:« ما پیامی به این افراد نداریم، پیام ما به جامعه است. می گویند ما از کار جمعی گریزان هستیم، باید گفت که یکی از ضعیف ترین شاخه های ما در علوم انسانی، بخش سازمان دهی اتحادیه ها و سندیکاهاست. یکی از راه های خارج شدن از این وضعیت، این است که به میدان اجتماعی خودمختاری دهیم تا زیر ضرب سیاست قرار نگیرد.» اما مشایخی اینگونه به صحبت های شریعتی پاسخ داد:« واقعیتی که وجود دارد این است که یک نظام سیاسی وجود دارد که اعمال نظر و قدرت می کند، حتی اگر ما دوستش نداشته باشیم، منجر نمی شود که آن را نادیده بگیریم. از سوی دیگر، مردم می خواهند رشد کنند، حالا با وجود افت معنویات و اخلاق، باید به آنها این فرصت را داد. به نظرم ما می توانیم این پیام را به مردم بدهیم که ان جی اوها منجر به رشدشان می شود و به سیاست مداران می گوییم که داوطلبان، فعالیتی را انجام می دهند که بخشی از ماموریت آنهاست. بنابراین لازم می شود که ان جی اوها، ماموریت های خود را به صورت شفاف اعلام کنند.» پنل اول در حال تمام شدن بود که پروانه سلحشوری، رییس فراکسیون زنان مجلس، طیبه سیاوشی و فاطمه ذوالقدر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به جمع حاضران در این کنفرانس اضافه شدند. قبل از آن هم حجت نظری، از اعضای شورای شهر، وارد سالن شده بود.

 

پنل دوم

سخنرانان: زهرا رحیمی، رضا درمان، بهزاد ابوالعلایی

پنل دوم با یک استراحت 30 دقیقه ای شروع شد، سخنران های قبلی سالن را ترک کرده بودند. رضا درمان، مدیر عامل جامعه یاوری فرهنگی، بهزاد ابوالعلایی، عضو هیات علمی سازمان مدیریت صنعتی، زهرا رحیمی، مدیرعامل جمعیت امداد دانشجویی امام علی، روی صندلی های سن قرار گرفتند. موضوع دومین پنل، «موانع و راهکارهای مدیریت کار داوطلبانه در سازمان های مردم نهاد» بود. شروع کننده، ابوالعلایی بود با طرح این سوال که امروزه چگونه می توانیم از مدیریت سازمان های کسب و کار در اداره سازمان های مردم نهاد استفاده کنیم؟:« مدیریت، یعنی توانایی یا هنر تبدیل کردن منابع به مطلوبیت. گاهی منابع پول است و گاهی سیستم یا  منابع انسانی. هنر مدیران این است که از این نیروها به بهترین شکل استفاده کنند.» او خطاب به سازمان های مردم نهاد که از نیروهای داوطلب استفاده می کنند، ایده هایی را مطرح کرد که می تواند منجر به ماندگاری نیروهای داوطلب شود:« ما در کسب و کار، تئوری مبادله را داریم، یعنی همه دنبال منافع خودشان هستند، بنابراین نباید تصور کرد افرادی که وارد کار داوطلبانه می شوند، دنبال این موضوع نیستند، اما جنس این منفعت با کارهای درآمد زا متفاوت است، باید به این موضوع توجه کرد که نیاز داوطلبان چیست، اگر نیازآنها را ندانیم، نمی توانیم کار زیادی برایشان انجام دهیم، نباید تصور کرد افرادی که به سمت مان می آیند، انگیزه های بیرونی دارند و اگر خوب کار می کنند یعنی پتانسیل شان به بالاترین حد رسیده. ما باید آنها  را درگیر سازمان کنیم، نباید به آنها گفت وقت نداریم، باید به آنها این حس را بدهیم که مهم هستند و بازخورد و نتیجه کارهایشان را نشان دهیم.»

مدیریت فعالیت داوطلبان هم موضوع سخنرانی زهرا رحیمی بود، اما او ترجیح داد صحبت هایش را با پاسخ دادن به این سوال که «چرا باید در سازمان های مردمی، از داوطلبان استفاده شود؟» شروع کرد:« شاید خیلی ها فکر کنند که استفاده از نیروهای داوطلب از نظر مالی، دغدغه کمتری دارد. خیلی از سازمان هایی که مدل مختلط دارند یعنی هم نیروی موظف و هم داوطلب دارند، می دانند که چالش با نیروی موظف، کمتر از نیروی داوطلب است، کمک گرفتن از نیروی داوطلب یکی از ماموریتهای سازمان ماست. چون ما جامعه بسیار پیچیده ای از نظر آسیب های اجتماعی داریم و یکی از دلایلِ پیش‌رویِ آسیب های اجتماعی، عدم حضور مردم در مناسبت های اجتماعی است. بر این اساس یکی از مکانیزم های وارد کردن مردم در عرصه حل و فصلِ مسائل و بحرانهای جامعه، حضور داوطلبانه آنها در سازمان های مردم نهاد است، چرا که این سازمان ها پتانسیل بالقوه افراد را بالفعل می کنند.» ضرورت حضور مردم در فعالیت های اجتماعی اما منجر نشد تا مدیرعامل جمعیت امداد دانشجویی امام علی، مشارکت های احساسی و مقطعی افراد در کارهای داوطلبانه را نقد نکند:« ما در جامعه شاهد حرکت های احساسی و موج گونه در مقاطع خاص هستیم، اما زمانیکه می خواهیم کار مستمر انجام دهیم، این احساس فروکش می کند. ما درباره مسئولیت اجتماعی افراد حرفی نمی زنیم و آموزشی نمی دهیم، هیچ وقت به ما نگفتند که به عنوان یک ایرانی وظیفه داریم که کار داوطلبانه انجام دهیم، به ما می گویند خدا خیرتان دهد، چه کار خوبی می کنید، اما ما می گوییم که وظیفه همه است، همه باید فعالیت اجتماعی داوطلبانه داشته باشیم تا از سقوط اخلاق و فروپاشیِ اعتماد و ایجاد گسست اجتماعی جلوگیری کنیم. ورود افراد در سازمان های مردم نهاد یک الزام است.» او به این نکته هم اشاره کرد که با وجود الزام بودن ورود افراد به کارهای داوطلبانه، اما همسو کردن این افراد با اهداف سازمان، کار ساده ای نیست:« اصلا نباید اینگونه تصور شود که چالشها و سختی های به کارگیریِ نیروهای داوطلب کمتر از نیروهای استخدامی است.» موانعی وجود دارد که منجر می شود تا سازمان ها نیروهای داوطلب را به کار نگیرند و رحیمی به همان موانع اشاره کرد:« تصور می شود افراد داوطلب بر اساس احساسشان در سازمان حضور پیدا می کنند، تعهد ندارند، نباید از کار نفع فردی ببرند، نباید انتخاب شوند، نباید با آنها مصاحبه شغلی انجام شود. اینها برداشت های نادرست در ارتباط با به کارگیری نیروهای داوطلب است.» مدیرعامل جمعیت دانشجویی امام علی در ادامه حرف هایش نکته دیگری را هم مورد توجه قرار داد، آن هم، بی انگیزه شدن نیروهای داوطلب از ادامه کار است:«خیلی وقت ها می بینیم افراد با انگیزه وارد سازمان می شوند اما پس از مدتی قطع همکاری می کنند، چرا؟ ممکن است دیده یا شنیده نشده اند، یا از آنها به عنوان یک ابزار استفاده شده، نظرشان پرسیده نشده است، در کارها مشارکت و همفکری نداشته اند، خسته شده اند، حس می کنند کارشان بی نتیجه است. حتی گاهی ما شاهد هستیم که افراد پس از مدتی به دلیل ناامیدی از بهبود شرایط، تصمیم به مهاجرت می گیرند، اینها مسائلی است که سازمان های مردم نهاد با آن مواجه هستند.» در پایان این پنل، حاضران در کنفرانس، سوالات و دغدغه های خود به عنوان سازمان های مردم نهاد را مطرح کردند و پاسخی گرفتند.

 

پنل سوم

پنل سوم، با موضوع «عوامل موثر بر ترویج فعالیت های داوطلبانه»، با حضور مریم رسولیان، عضو هیات مدیره مجتمع آموزشی رعد، نوش آفرین انصاری، عضو بازنشسته هیات علمی دانشگاه تهران و عضو شورای کتاب کودک، مسعود حبیبی، رییس سازمان جوانان هلال احمر و محمد نصیری، مدیرکل خیرین و موسسه های خیریه سلامت وزارت بهداشت برگزار شد. در بخش اول پنل، شرکت کنندگان در کنفرانس از دغدغه هایشان گفتند و اینکه چطور میتوان یک داوطلب را برای ادامه فعالیت در سازمان، ترغیب کرد و کاری کرد تا افراد، کار داوطلبانه را با کار دلبخواهی اشتباه نگیرند. مسعود حبیبی، اولین کسی بود که به این موضوع پاسخ داد. او گفت:« برای ترغیب افراد به انجام فعالیت داوطلبانه، ابتدا باید دید که انگیزه فعالیت های داوطلبانه چیست. یکی از آنها انگیره های بشردوستانه است، یکی ارضاء حس شخصی، دیگری انگیزه های شغلی و یا اجتماعی و یا حتی معنوی.» او اینها را گفت و در ادامه زلزله کرمانشاه را برای نمونه مثال زد، حادثه ای که منجر شد تا گروه های زیادی به صورت داوطلبانه وارد کار شوند:« همین نیروها را یک ماه دیگر، نمی شود برای کار در منطقه زلزله زده پیدا کرد، متاسفانه انسجام اجتماعی پایین است، سوال اینجاست که ما چه کاری باید انجام دهیم تا فعالیت های داوطلبانه استمرار داشته باشد؟» و در ادامه به همین سوال اینطور پاسخ داد:« باید پوزیشن های لازم را برای فعالیت های داوطلبانه فراهم کنیم، باید توانایی جذب نیروی تازه را داشته باشیم، افراد را توانمند کنیم، از آنها حمایت کنیم، داوطلبان را تحت پوشش بیمه قرار دهیم، اگر خسارتی به آنها وارد شد، آن را جبران کنیم.» نوش آفرین انصاری، عضو بازنشسته هیات علمی دانشگاه تهران و عضو شورای کتاب کودک، ادامه این حرف ها را گرفت و به نقش دولت در فعالیت های داوطلبانه اشاره کرد:«اولین تلاش باید این باشد که دولت برای کار سازمان های مردم نهاد ارزش قائل شود، خیلی خوب است اگر سازمان های مردم نهاد در درون دولت نقشی پیدا کنند. از سوی دیگر، دولت باید مشخص کند که از چه راه هایی می تواند جامعه را از ارزش کار داوطلبانه آگاه کند؟ چه برنامه های برای این بخش دارد؟» او هم به منسجم نبودن فعالیت داوطلبانه اشاره کرد:« حضور داوطلب فقط نباید در بحران باشد، در زندگی روزمره هم باید این افراد فعال باشند.» محمد نصیری، مدیرکل خیرین و موسسه های خیریه سلامت وزارت بهداشت، هم به عنوان آخرین سخنران این پنل، سخنرانی خود را با این جمله شروع کرد که تعریف درستی از کار داوطلبانه وجود ندارد:«ما در بخش قوانین مرتبط با فعالیت های داوطلبانه نواقصی داریم، هیچ نیرویی به اندازه داوطلب در پیشبرد اهداف خیریه موثر نیست. ما باید این حس را در داوطلب ایجاد کنیم که وجودش مفید است.»

 

کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه کنفرانس سازمانهای مردم نهاد و کار داوطلبانه

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا