آقای عبدی! سهم شما را در تولید تنفر چقدر است؟
«عبدالله گنجی» مدیر مسوول اصولگرای روزنامهی جوان در یادداشتی تلگرامی به یادداشت «عباس عبدی» تحلیلگر اصلاح طلب دربارهی جملهای نقل شده از سردار سلیمانی نسبت به سوختن پرچم ایران در اعتراضات اخیر، پاسخ داد.
به گزارش انصاف نیوز، متن یادداشت آقای گنجی در پی میآید:
جناب عبدی شماها در هر صورت پاک؛ مبرا و هیچ نقشی در مشکلات کشور ندارید.
جناب عبدی در مقالهای (روزنامه اعتماد) مثل همیشه و مثل همه روشنفکران اصلاح طلب که هیچ مشکلی در کشور به آنان مربوط نمیشود، در باره سوختن سردار سلیمانی برای سوختن پرچم میهن در اغتشاشات اخیر نوشت:
«فیلمی از سردار محترم قاسم سلیمانی منتشر شد که در آن اظهار شده: «صحنههای عجیبی بود کربلای ۵. ما برای دفاع از هر متر کشورمان، خصوصاً در آن منطقه شهید دادیم. من همینجا بگویم وقتی صحنه نابخردانه آن نادان را در آتشزدن پرچم ایران دیدم خیلی دلم سوخت. گفتم ایکاش بهجای پرچم، من را ده بار آتش میزدند، بهجای تصویر من. چون ما برای نشاندن پرچم بر سر قله دهها شهید دادیم تا بتوانیم این پرچم را سرافراز و برافراشته نگه داریم».
طبیعی است که واکنش ابتدایی ما نیز انزجار و تأسف باشد، که هست، ولی به نظر میرسد که این واکنش نهتنها کافی نیست، بلکه ممکن است مؤثر هم نباشد. از این رو به جناب سردار سلیمانی یک پیشنهاد منطقی ارائه میکنم. جنابعالی نفوذ و قدرت دارید، دستتان به خیلی از جاها میرسد، و این برخلاف وضع دیگران از جمله امثال ما است. پیشنهاد میکنم بلند شوید و یک ساعت از وقت خود را صرف دیدار با این نوجوان کنید. ظاهراً برحسب اطلاع نیروی انتظامی به سرعت شناسایی و دستگیر شده است. فیلمبردار هم ببرید تا از دیدار شما تصویربرداری کنند. بعید میدانم که از آن طرف آب آمده باشد یا به ادعای برخی رابطهای سببی یا نسبی با داماد صدامحسین داشته باشد. به احتمال زیاد خانواده او چندان ناآشنا نباشند. او در همین نظام آموزش و پرورش ما درس خوانده است. تحت تعلیم و تربیت و تبلیغات همین صداوسیما بوده است. پس از گفتوگو با او اول به مردم بفرمایید که این اتفاق در کدام شهر رخ داد؟ آیا در مناطق شمالی شهر تهران و به قولی مرفهان بیدرد یا عاشقان فرهنگ غرب بود یا از مناطقی که هماکنون هم باید، منبع بسیج نیروها برای اقدامات دفاعی از کشور باشد؟ دوم اینکه او از چه خانوادهای بود؟ آیا خانواده او از غربزدگان یا دشمنان حکومت بودند؟ آیا غیرمذهبی و غیرملتزم بودند؟ بفرمایید که پدرش در چه شغلی بود و سابقهاش چه بوده است؟ بپرسید که چرا این کار را انجام داد؟ آیا آموزش و پرورش، نظام رسانهای و نهادهای دینی که همه در خدمت ارزشهای رسمی هستند، به او یاد ندادند که به پرچم کشورش که نماد کشور است احترام بگذارد؟ …»
البته سردار سلیمانی آن جوان را نه دشمن دانسته و نه به بیرون وصل کرده است بلکه “نادان” معرفی کرده است. اما عبدی صغری و کبرایی از دیگران میاورد یا خود میسازد تا چفت و بست منطقش را درست کند.
سعید حجاریان – دوست و همفکر صمیمی مهندس عبدی – بعد از فتنه 88 در شهریور همان سال در آسیب شناسی مساله، «تنفر» را اساس شکل گیری حوادث خشن میداند – که البته به جهت روانشناختی حرف درستی است – و خود را در تولید آن تنفر سهیم میداند. عبدی حتماً به یاد دارند.
اما با فرض اینکه منطق عبدی در ترسیم مسیر رشد آن جوان درست باشد، اصلاح طلبان در بیست سال گذشته در تولید تصویری از نظام جمهوری اسلامی که آن تنفر را تولید کند چه نقشی داشتهاند. از نخبگان اصلاح طلب میتوان جملهای را پیدا کرد که صراحتاً موید نظام جمهوری اسلامی باشد؟ جناب عبدی باید کلاه خود را قاضی بفرمایند که این اقدام چقدر محصول ایدهها و طرحهایی مانند «حاکمیت دوگانه» یا «حالا وقتشه» یا بازی با کلماتی مانند «یکه سالاری» و «مردم سالاری فزاینده» و «مشروطه خواهی» است. در اتوبان ارتباطات فرامرزی و فراملی امروزی – که رییس جمهور قادر به قراردادن پلیس در این اتوبان نیست – تنفری که اصلاح طلبان مستقر در غرب تولید و توزیع میکنند چقدر مؤثر است.؟ حسین باستانی، رجب مزروعی، فاطمه حقیقت جو، اکبر گنجی، سازگارا، افشاری، کاظمیان، کدیور، واحدی آفتاب یزد؛ … لابد هم از شما نیستند و هم در تولید این تنفر نقشی ندارند.
صدا و سیما را که شما سالهاست بی خاصیت و بی اثر میدانید چطور هر جا لازم داشته باشید مهم و تربیت کننده محسوب میشود؟ شاید به خاطر همین اقدامات تربیتی است که در لیست تحریم میرود!
معاونت پرورشی آموزش و پرورش را که یادتان هست اصلاح طلبان با آن چه کردند که «ایدئولوژیک» عمل نکند.
مگر اصلاح طلبان نیستند که استانداردهای حیات سیاسی – اجتماعی – و فرهنگی غرب را به عنوان مدینه فاضله و استانداردهای جهان شمول به خورد جوانان این کشور میدهند؟ و احساس کمتری که یکی از بزنگاههای تولید تنفر است را به آنان القا میکنند؟
با انصاف قدر و سهم همه را در تولید این تنفر در مقالهای بنویسید. باورم این است که عبدی – که گفتند احساس تعلقی به این نظام ندارد – یک جو انصاف دارد.
انتهای پیام
واقعا این اباطیل از مغز یک فردسالم ترشح نموده؟ واقعا که چیزی نمانده که از دستش بدهید چندین دهه است که با دستگاه های کذاب وتهمت پران ونفرت زا اموزشش دادید با سهمیه ورودش را سدکردید پدرش را برای هزینه تحصیلش چهاشغله کردید درس خواند مدرک گرفت حالا باید مدرکش را زینت پروانه فروش حلیم وباقلا کند (تازه اگرسرمایه ای را داشته باشد) انوقت تولیدنفرت از ان این طرفی هاست؟؟؟؟؟؟؟شرم اوراست هرچندکلمه شرم شرمش میگیرد که به شما نسبتش دهند……
خودِ همین برادرمان، چه نسبتی با این همه حرف های مخرب و منتسب به یک سازمان نظامی دارد! امپراطوری تبلیغاتی که با بودجه ی عمومی سراز روزنامه و خبرگزاری و پایگاه خبری و تحلیلی، درآورده با روح و روان مردم چه می کنند؟!
باید پرسید این همه تریبون از حاکمیت دردست دارید و باز از چارتا نوشته ی این وری که روی همگرایی از نوع کالبدشکافیش می نویسد، می ترسید و تأثیرگذاریش را نگران کننده می خوانید!