اخلال آگاهانه در تطبیق تاریخی
(نقدی بر یادداشت حجاریان درباب فیلم قیصر)
دکتر عباس نعیمی جورشری، جامعه شناس و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به بهانهی سالروز درگذشت مهندس بازرگان نقدی نوشته است بر یادداشت دکتر سعید حجاریان دربارهی فیلم قیصر. متن این یادداشت را در پی میخوانید:
دکتر سعید حجاریان در روزنامهی شرق از فیلم قیصر یاری جست تا به سه نسل و تفکر سیاسی ایران گریز بزند. نکات وی درباب دو نسل «فرمان» و «قیصر» در گفتمانهای سیاسی، صحیح و واجد غنای قلم است اما درباب «خان دایی» و نسل اول، روایتی منحرف ارائه میکند. انحرافی که به دشواری میتوان نااگاهانه بودنش را پذیرفت.
وی به درستی اشاره کرده (نکتهی مهم این فیلم نشاندادن تغییر نسلی است که در میان لوطیها رخ داده است. کیمیایی تلاش کرده است سه نسل از لوطیها را به بیننده معرفی کند. نسل اول، «خاندایی» با بازی جمشید مشایخی است که در زمره عیاران بهشمار میرود. وی بهکلی غلاف کرده است و در گوشه خانه روزگار سپری میکند؛ شاهنامه میخواند و دیگران را به فتوت و جوانمردی نصیحت میکند…) و آنگاه به تطبیق سه نسل لوطیها بر سه نسل فعالان سیاسی ایران میپردازد.
بااینحال در یادداشت سعید حجاریان و تطبیق خان دایی بر نسلهای سیاسی، هیچ اشارهای به «اصلاح طلبان اولیه» انقلاب نشده است. نسل و تفکری که در اوج خشونت انقلابی، به آرامش و مدارا و نظم و قانون توصیه میکرد. به تفکر حذفی هشدار میداد. به رعایت قانون در مدیریت کشور تاکید داشت. مشخصاً دولت موقت مهندس بازرگان و نیروهای حامیش چنین خصایصی داشتند.
دولت موقت بازرگان، توسط نیروهای انقلابی متعدد به «لیبرال» بودن متهم بود و سیبل حجم گسترده اتهامات و دشنامها و خصومتها قرار داشت. مخالفان دولت موقت از جریانهای چپ مارکسیست-لنینیست نظیر حزب توده و چریکهای فدایی خلق را شامل بود تا نیروهای چپ اسلامی مانند «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» که آقای حجاریان بدان تعلق داشت و تسخیر سفارت امریکا را در کارنامه دارند.
میتوان حدس منطقی زد که دکتر سعید حجاریان به واسطهی آن پیشینهی انقلابی خویش و همفکرانش، از یاداوری دولت موقت در یادداشت خودداری کرده است لکن چنین روایتی از تاریخ و چنین تطبیقی از فیلم قیصر بر گفتمانهای پساانقلابی، مخدوش کردن تفکر سیاسی و تاریخ معاصر است که خود قطعاً امری است مذموم و غیراخلاقی.
جدا از وجه اخلاقی، از منظر جامعه شناسی سیاسی نیز این روایتگری دکتر حجاریان محل ایراد است. مخاطب جوان او در حافظه تاریخیاش دچار خطا خواهد شد و ذهنیتی نادرست را پرورش میدهد. همینطور اکتیویستهای حزبی یا فکری منتسب به ایشان، با انتشار چنان روایتی در معرض خطای مکرر قرار میگیرند.
ایراد دیگر این است که در روایت حجاریان از خط سیاسی «مدارا و مروت و قانون»، خود در نقطه سراغاز قرار دارد. این تلقین به مخاطب وجود دارد که وی و همفکرانش، پیشتازان این تفکر بودهاند حال آنکه اگر کتاب چهل ساله انقلاب از ابتدایش خوانده شود، دولت موقت بازرگان و آن تفکر است که پیشتاز اصلاح طلبی و مدارا میباشد. «خان دایی» تاریخ سیاسی پس از انقلاب، دولت بازرگان است.
نگارنده براین نظر است که دکتر سعید حجاریان به عنوان یکی از سرمایههای انسانی در عرصه تفکر و کنش سیاسی واجد ارزش و احترام است. کاش با درانداختن خلل «آگاهانه» در تاریخ، از ارزش خود نکاهد. زیرا نمیتوان از آن صاحب قلم ریزبین، چنین «سهو»ی را قبول نمود.
انتهای پیام
سلام مدیر محترم
این تصویر از موارد انگشت شماریه که آقای خمینی مرحوم لبخند میزنه … این تصویر مربوط به چه مکان و زمانیه؟
خدا مهندس بازرگانو هم رحمت کنه
دیروز نقدی از جناب کیوان مهرگان بر نامه محسن مخملباف به مصطفی تاجزاده راه خواندم ، و امروز این نقد جناب عباس نعیمی جورشری عزیز . واقعا اشک من یکی در آمد ، اشک ذوق در دلتنگی افکار اینچنینی آن هم در نسل روشنفکر بعد از انقلاب ، امید را در من زنده کرد ، امید برای فردای بهتر