تهران، تل آویو و گزینه های دشوار پوتین
در مقابل، ایران از این معادله میدانی برای تقویت نفوذ و حمایت از منافع خود استفاده می کند و با وجود برخی مخالفتهای روسیه با تلاشهای تهران برای اتخاذ سیاستهای مستقل در سوریه و اصرار آن برای عبور از خطوط قرمزی که تفاهم های وضع شده بین اسرائیل و روسیه، ایران همچنان جایگاه خود را در معادله ژئوسیاسی مسکو حفظ کرده است؛ این مساله، روسیه را به رعایت حساسیتهای ایران در مورد اسرائیل وا می دارد. البته این بدان معنا نیست که مسکو قصد دارد از جایگاه اسرائیل در بحران سوریه بکاهد؛ اما نمی تواند از حملات اسرائیل به پایگاههای نظامی مشترک سوریه ایران و روسیه چشم پوشی کند. به همین دلیل، مسکو به تل آویو در مورد ضرورت توجه به سلامت سربازان روسی و عدم تکرار حملاتی مشابه علیه پایگاههای نظام اسد، هشدار داده است؛ چرا که این گونه اقدامات می تواند موجب تضعیف سیطره روسیه بر حوادث سوریه شده و اسرائیل را در مقابله مستقیم با گروههای اسلامی افراطی و شبه نظامیان ایرانی قرار دهد و در نتیجه جنگی منطقه ای با نتایجی نامشخص بوقوع پیوندد.
تل آویو به خوبی می داند که حادثه ساقط شدن اف16 اسرائیل بدون دخالت محدود روسیه از طریق شبکه رادارهای وابسته به پایگاه حمیمیم سوریه، ممکن نبوده است؛ از این رو، حادثه سقوط جنگنده را پیام روسیه به واشنگتن و تل آویو می دانند، پیامی مبنی بر اینکه مسکو قصد ندارد برای رعایت منافع غربی ایران را از میان یاران خود بیرون کند، اما آماده صلحی است تا منطقه را از خطر جنگ دور کند؛ بویژه آنکه تل آویو مهیای جنگی به نیابت از واشنگتن، با هدف کاهش نفوذ ایران در منطقه نیست.
مرزهای درگیری بین هم پیمانان روسیه از طریق رسیدن به تفاهم غیر مستقیم، بر اقناع ایران در مورد دوری 30 کیلومتری از مرزهای شمالی فلسطین اشغالی در مقابل عقب نشینی تل اویو از اعتراض نسبت به نفوذ ایران در سوریه، استوار است. تحقق صلح در سوریه به نفع روسیه است؛ چرا که به یقین می داند در صورتی که جنگ تازه ای در سوریه آغاز شود، مسکو بیشترین زیان را می کند، بویژه پس از آنکه گزینه های مسکو، به علت ارتباط جزئی از نفوذ آن با موضع میدانی ایران، دشوار شده و دولتهای غربی پذیرش نقش مسکو را در گروی قطع ارتباط آن با تهران می دانند.
انتهای پیام