پاسخ حمید هیراد به انتقادات
«حمید هیراد» که در رورهای گذشته از سوی عدهای از اهالی ترانه و شعر با اتهامهایی رو به رو شده بود و اعتراضات تند در فضای مجازی را با اتهام «سرسرقت ادبی» و برخی موارد دیگر به خود میدید سرانجام سکوتش را شکست و در بیانیهای رسمی، به سوالات و مسائل مطرح شده این روزها پاسخ داد.
متن کامل بیانیه «حمید هیراد» را درادامه میخوانید:
«به نام خداوند بخشایشگر
سلام میکنم به هموطنان عزیزم
مایل بودم که در روزهای آغازین سال نو، به گونهای دیگر با مشتاقان فرهنگ و هنر ایرانی مان صحبت کنم ولی حواشی پیش آمده در روزهای اخیر، مرا ناگزیر میکند تا بهجای بهاریه، از دری دیگر چند جملهای بگویم. امید که به گوش مهربانی و مروت، این نوبت، کمی منصفانهتر ، همدیگر را به شنیدن و تحمل و همراهی بنشینیم. برخی از هموطنانم، چه در کسوت کارشناس و چه در زمرهی منتقد، از سر دلسوزی در حق ترانه یا ترانهسرا، خطابیههایی برای بنده نوشتهاند و برخی شنوندگان هم ابراز لطفهایی داشتهاند. از هریک، به دلیلی و از نظرگاهی متفاوت سپاسگزارم ولی به سهم خود، لازم میدانم در اینجا توضیحی داده باشم تا خدای ناکرده، سکوت بنده، حمل بر بیتوجهی نشود.
چندی قبل هم در مصاحبهی مکتوبی، بیآنکه داعیهی کارشناسی داشته باشم؛ گفته بودم که استفادهی عینی از بخشی از سرودهی شاعری یا تغییر یافتهی بیتی از ترانهای یا بهرهمندی محتوایی از شعر سرایندهی محترمی، منحصر به کار بنده نیست و سابقهای طولانی در ادب فارسی دارد و نمونههای این بهرهمندی اینجانب هم عموما مورد تایید اهالی ادب معاصر، ازجمله “شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی کشور” قرار گرفته است و نمونههای این به اصطلاح “تدوین” و پیوند، هرگز با مخالفت این شورا و یا مشروط نمودن تولید این آثار، مواجه نشدهاند و طبعا مثل سایر آثار دارای مجوز در این کشور، دارای سابقههای مستند در دفتر موسیقی وزارت ارشاد است.
البته بنده هم به عنوان عضو کوچکی از جامعهی هنری این خاک، برای نشان دادن اعتقادم به ناپسند بودن سرقت ادبی از آثار دیگران و رعایت عرف و ادب، در پیوست معرفی آثار ارائه شده، به ویژه در قطعات اخیر، مرجع هر برداشت را هم ذکر کرده و در صورت دسترسی، از شاعر مورد نظر هم کسب اجازه و رضایت نمودهام. ناگفته هم نماند که پرهیز از ذکر نام صریح و همگانی این عزیزان، صرفا به دلیل فقدان اعتماد کامل به صحت اسامی در محدودهی فضای مجازی و تردید اخلاقی در ضایع شدن حقوق صاحبان حقیقی این آثار بوده است نه نیتی دیگر. اما عجالتا عرض میکنم که بهرهگیری از تجربیات ادبی شاعران و ترانهسرایان هموطنم، عموما دلایلی از این قرار داشتهاند:
– یادآوری ظرفیتهای متفاوت گنجینهی ارزشمند شعر کهن فارسی و تشویق مخاطبان به نگاهی دیگر گونه به این میراث ملی
– معرفی دیگرباره و متفاوت سرودههای شاعران معاصر و همنسلان ترانهسرا و همچنین بهرهگیری از آشناییهای تاریخی و پارههای ادبی مشهور ایشان در “پیوندهای” کلامی خودم به علت ” تناسبات وزنی یا معنایی با کل قطعهی درحال ساخت، با هدف ارتقای صمیمیت کار و تقویت ماندگاری مجموعهی اثر در ذهن مخاطبان و طبعا تسهیل در انتقال مفهوم کلی یک قطعهی موسیقایی با استفاده از صرفا یک، دو بیت از سرودهی شاعر یا ترانهسرایی دیگر
– ایجاد طیف جدیدی از نشاط اجتماعی در خیل عظیم مردم و بخصوص میلیونها جوان علاقمند به شنیدن صداهای تازه از بستر موسیقی پویای ایرانی
لازم میدانم با کمال صداقت و اعتماد، اعلام کنم که اقبال نسبی و افتخارآمیز هموطنان باصفایم به این بندهی کمترین، بعد از لطف خدای بزرگ، مرهون محبت وسیع و زلال مردم این سرزمین عزیز و همچنین بزرگواریها و راهنماییهای شاعران و ترانهسرایان و منتقدین آثار مختصر اینجانب بوده است و یقینا تجربیات ارائه شده از سوی این بنده هم، از جنس آزمون خطای یک آدم معمولی است که نیازمند فرصت دهی و نقد و اصلاح است. اصلاحی که در مسیر دلسوزانه و منصفانهاش، محسنات یک پدیده و شیوهی متفاوت و تاثیرات آن در منظری وسیعتر به نام جمعیت جوان و مردم صاحب ذوق و شعور هنری نیز دیده میشود و مسیر هدایت و راهنمایی هم، به اندک دلخوری شخصی یا اعمال سلیقهای فردی، بسته نمیشود که این آیین شایسته، البته از بزرگان، بسیار پسندیدهتر است.
شاید قدمی به اشتباه رفته باشم یا کلامی به پختگی نگفته باشم؛ به گمانم فرصت اصلاح شیوهها و ترمیم اشتباهات سهوی، همیشه فراهم است و همچون امید به لطف واسعهی خداوند، همیشه میتوان امیدوار بود که دنیای گستردهی هنر، برای ایفای نقشهای مختلف و رساندن نغمههای متفاوت، صحنههایی بسیار بکر و وسیع دارد.
به قول آن ظریف: … خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد!»
انتهای پیام