باز نشر یک نامه برای روشن شدن ذهن امام جمعه تهران
انصاف نیوز: حجت الاسلام صدیقی امام جمعه ی تهران، دو روز پیش در سخنان خود در خطبه های نماز جمعه با انتقاد از وزارت علوم در تعویض رییس دانشگاه علامه طباطبایی گفته اند که «پیش از شهردار تهران رییس دانشگاه علامه طباطبایی این کار را کرده بود و پس از استقرار دولت جدید اولین کسی که از راس کار برداشتند رئیس این دانشگاه بود». [لینک]
این سخن در حالی گفته می شود که این شبهه را در اذهان عمومی ایجاد می کند که گویا رییس دانشگاه علامه صرفا به دلیل تفکیک جنسیتی بر کنار شده است.
به گزارش انصاف نیوز، برای روشن شدن ذهن امام جمعه تهران نسبت به قضاوت های موجود در باب عملکرد آقای شریعتی در دانشگاه علامه، متن نامه ی سرگشاده ای که در 31 تیر ماه 1388 (5 سال پیش) توسط بسیج دانشجویی سه دانشکده ی دانشگاه علامه طباطبایی خطاب به ربیس جمهور وقت آقای احمدی نژاد نوشته شده بازنشر می شود تا افکار عمومی مستحضر باشد قضاوت مجموعه ی بسیج راجع به عملکرد ایشان چگونه بوده و وزارت علوم چه کسی را با چه سوابقی برکنار کرده است.
در بخشی از این نامه، شرح بخشی از تخلفات آقای شریعتی از نظر نویسندگانش چنین بوده است «از اخراج غیرقانونی مسوول سابق بسیج دانشجویی یکی از دانشکدههای دانشگاه، تا کار گذاشتن شنود در خوابگاه دانشجوی بسیجی، تا بازنشستگی غیرقانونی استاد سرشناس اخلاق و معارف اسلامی دانشگاه، تا تمرّد از اجرای حکم دیوان عدالت اداری مبنی بر لغو حکم بازنشستگی غیرقانونی همان استاد، تا تمرّد از دستور صریح رییسجمهوری، تا بهکارگیری متملّقان بدنام با سوابق سوء سیاسی و اخلاقی در مسندهای اجرایی، تا به کار بردن تهمتهایی که منافقین و امثالهم در مقابل مخالفینشان استفاده میکردند برای از میدان به در کردن منتقدین توسط رییس دانشگاه، تا غیربسیجی خواندن بسیجیان منتقد از سوی ایشان و اطرافیان ظاهرالصّلاحش، تا کارنامه پُراشکال دانشگاه در حوزه پژوهش، تا کارنامه پُراشکالتر در تهیه ی نقشه ی جامع علمی کشور در حوزه ی علوم اجتماعی، تا از بین بردن اندک نشاطی که از دوره ی پیشین سرِ سالم به در برده بود در محیط دانشگاه، تا نگاه امنیتی به محیط دانشگاه، تا تخلّفات ریز و درشت اداری، تا مباح دانستن و دست یازیدن به هر وسیلهای – از جمله تهدید و ارعاب و تطمیع و تهمت – برای خاموش کردن هر نوع انتقاد، تا انتقامگیری از هر منتقد، تا اعمال نفوذ در هر نهادی که امکانی داشته باشد برای کوتاه کردن دست تظلّمخواهی، …»
بنابراین امام جمعه تهران و کسانی که این روزها به دلیل عزل و نصب های وزارت علوم بر طبل استیضاح می کوبند نباید دچار فراموشی شوند و سخنان جناح های نزدیک به خودشان در چند سال گذشته را به دست فراموشی بسپارند.
متن کامل نامه
متن این نامه به نقل از سایت اصولگرای جهان نیوز [لینک] که در تاریخ 31 تیر 1388 منتشر شده، در پی می آید:
بسمه تعالی
جناب آقای دکترمحمود احمدینژاد
ریاست محترم جمهوری
سلام علیکم
با احترام و ارادت خدمت حضرتعالی و با تبریک حُسن اعتماد دوباره مردم به شما، اکنون که روزهای پُرحادثه انتخابات سپری، و اراده مردم حاکم شدهاست نکات مهمی تذکراً به عرض میرسد:
دانشگاه علامه طباطبائی(ره) اینک به چند خصیصه شناخته میشود: دانشگاه مادر علوم انسانی کشور؛ وضعیت شکوفای! علم در این دانشگاه؛ و ریاست دکتر سید صدرالدین شریعتی.
امیدهای فراوانی که نتیجه انتخابات تیر84 در قلب دلسوزان انقلاب اسلامی پدید آورد، در قلب دلسوزانِ دانشگاهیِ آن انقلاب دوچندان بود؛ چرا که “دانشگاه مبدأ همه تحولات است” را یقین داشتند. تغییرِ ناشی از آن انتخاب مردم، در دانشگاه علامه طباطبائی نشستن سید صدرالدین شریعتی بود بر کرسیِ ریاست؛ اما این تغییر، آغاز قصۀ پردرد دانشگاهی بود، که هشت سالِ گذشتهاش را نیز به تحمل دردی مشابه گذرانده بود.
شما یقیناً از وضعیت دانشگاه علامه طباطبائی اطلاع دارید؛ این نامه هم قصدِ تبدیل شدن به رنجنامه را ندارد – که رنجنامهها همه پیشتر از این، و خطاب به مسئولین و شخص شما نوشته شدهاند و همه در جریان ماوقعِ این دانشگاهِ مظلوم هستند- اما برای بیان مقصود ناچار از ذکر مختصری از مظالمِ صورت گرفته هستیم؛
دلسوزانِ انقلاب اسلامی در کسوت دانشجو و استاد، سیری از “آرمانخواهی تا تخلفستیزی” را در این دانشگاه و در مواجهه با ریاستِ ضعیف، و حتی اضعف، و حتیتر پُرتخلف سیدصدرالدین شریعتی پیمودهاند و شما از این مبارزات کاملاً مطلعید. از اخراج غیرقانونی مسئول سابق بسیج دانشجویی یکی از دانشکدههای دانشگاه، تا کار گذاشتن شنود در خوابگاه دانشجوی بسیجی، تا بازنشستگی غیرقانونی استاد سرشناس اخلاق و معارف اسلامی دانشگاه، تا تمرّد از اجرای حکم دیوان عدالت اداری مبنی بر لغو حکم بازنشستگی غیرقانونی همان استاد، تا تمرّد از دستور صریح رئیسجمهوری، تا بهکارگیری متملّقان بدنام با سوابق سوء سیاسی و اخلاقی در مسندهای اجرایی، تا به کار بردن تهمتهایی که منافقین و امثالهم در مقابل مخالفینشان استفاده میکردند برای از میدان به در کردن منتقدین توسط رئیس دانشگاه، تا غیربسیجی خواندن بسیجیان منتقد از سوی ایشان و اطرافیان ظاهرالصّلاحش، تا کارنامه پُراشکال دانشگاه در حوزه پژوهش، تا کارنامه پُراشکالتر در تهیه نقشه جامع علمی کشور در حوزه علوم اجتماعی، تا از بین بردن اندک نشاطی که از دوره پیشین سرِ سالم به در برده بود در محیط دانشگاه، تا نگاه امنیتی به محیط دانشگاه، تا تخلّفات ریز و درشت اداری، تا مباح دانستن و دست یازیدن به هر وسیلهای -از جمله تهدید و ارعاب و تطمیع و تهمت – برای خاموش کردن هر نوع انتقاد، تا انتقامگیری از هر منتقد، تا اعمال نفوذ در هر نهادی که امکانی داشته باشد برای کوتاه کردن دست تظلّمخواهی، تا … . ما، شما و دیگر مسئولین را در جریان همۀ این مسائل قرار دادهایم و دیدارها و نامهها و تجمّعات و تحصّناتِ گونهگون ما گواه این مطلب است.
انقلاب اسلامی با مبارزۀ نستوه مبارزین و مجاهدین باورمند به آرمانهای اسلام عزیز، آغاز و به پیروزی اوّلیه رسید و با حفظ و پای فشردن بر همین ویژگی -مجاهدتِ مدام برآمده از اعتقاد- است که این انقلاب، به راه خود ادامه خواهد داد و موانع متعدّدِ پیش روی خود را به حول و قوّه الهی پشت سر خواهد گذاشت. تنها با وجود چنین خصیصهای است که میتوان به هدف والای استقرار اسلام ناب محمدی(ص) – در حد توان خود – امیدوار بود و خطر اسلام آمریکایی را - در همۀ اَشکالش – از سر گذراند؛ و همین امر است که باب شهادت را برای عاشقان حق باز نگه داشتهاست. آیا ادامۀ راه انقلاب جز به اینگونه مجاهدتها امکانپذیر است؟
به اطلاع شما –ودیگران- رساندهایم که معیار ما برای قضاوت، نه ظاهرِ موجّه و اسلامی است، نه صرفاً تقدّس لباس افراد، -هرچند مقدسترین لباسها باشد- نه ظاهرِ سیادت، و نه حتی صِرف ارتباطات گسترده با افراد موجّه و برجسته؛ که سنجش باید به ملاک اسلام عزیز باشد و معیارهای اصیل، در رفتار و عملکرد. و به همین سبب راه دشوارِ انتقاد به عملکرد ریاست دانشگاه، که همه ویژگیهای بالا را داشت، پیمودیم؛ و البته ایشان از همه آنچه در اختیار داشت –از تقدّس لباس و ظاهر موجّه گرفته تا احترام سادات در جامعه و ارتباطات گستردۀ با دستاندرکاران نهادهای مختلف- علیه جریانِ منتقدِ مبتنی بر آرمانهای انقلاب و اسلام و رهنمودهای رهبر عزیز انقلاب، استفاده کرد؛ که البته باید گفت سوءاستفاده کرد.
شما بارها و به طرق مختلف در جریان این موارد و مواردِ بسیارِ دیگر نظیر این، قرار گرفتهاید و خود نیز به آگاهی از این موارد اذعان کردهاید؛ و نهایتاً قول برکناری ایشان –که حداقلّ خواستۀ ما از شما، در برخورد اولیه با یک مدیر نالایق بود- را در اولین فرصت به ما دادید؛ اما اینک که در آستانۀ معرفی کابینۀ جدید از طرف شما هستیم، شایعه باقی ماندنِ ایشان در این مسند به گوش میرسد. مستحضر هستید که برکناری ایشان از این جایگاه مهم، تنهاخواستۀ ما نبوده، بلکه بررسی دقیقِ عملکرد چهارساله ایشان در دانشگاه علامه طباطبائی را کمترین وظیفه دولت شما در اینباره میدانیم. ضمن اینکه از قرار گرفتن دکتر سیدصدرالدین شریعتی در هر پست و مقام دیگری در جمهوری اسلامی به شدت بیمناکیم و نسبت به این امر احساس خطر میکنیم.
لازم است پایان این نامه، که امیدواریم آخرین حرکت ما در پیگیری معضلۀ ریاست دانشگاه علامه باشد نه سرآغاز مطالبه به شکلی جدیتر، با یاد شهدای راهِ تحقّق منویات والای اسلام خصوصاً شهدای انقلاب اسلامی و امام شهیدان همراه شود تا تجدید عهدی باشد ابدی با آرمانهای متعالیشان.
امضاهای نامه: بسیج دانشجویی دانشکده اقتصاد علامه طباطبائی(ره) / بسیج دانشجویی دانشکده مدیریت و حسابداری علامه طباطبائی(ره) / بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی و ارتباطات علامه طباطبایی(ره)
انتهای پیام