آیا رکود کیهان، اطلاعات و جمهوری با تغییر مدیرانشان میشکند؟
«کیانوش درویشی»، خبرنگار انصاف نیوز: بارها نسبت به مدیریت طولانی مدت افراد بر مناصب دولتی و حکومتی و میانگین سنی بالای مدیران میانی نقد فراوانی شده است، نقدهایی که به شکلهای مختلفی از جمله با زبان طنز، نقد مستقیم و کارتون منعکس شدهاند. اما برخی از رسانههای منعکس کننده این موضوع خود گرفتار همین معضل هستند؛ به طوریکه مدیران مسوول روزنامهها و موسسات مطبوعاتی نظیر اطلاعات و جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب و کیهان از دههی 70 تغییر نکردهاند.
«محمدجواد روح»، روزنامهنگار اصلاح طلب و تحلیلگر سیاسی، «جعفر محمدی»، مدیر مسوول سایت عصر ایران و مهدی افروزمنش، روزنامه نگار اصلاح طلب، در گفتوگو با انصاف نیوز به سوالاتی دربارهی ضرورت تغییر مدیریت در این روزنامهها و موسسات مطبوعاتی پاسخ دادند؛ متن کامل این گفتوگوها را در ادامه بخوانید:
بیشتر بخوانید: «چرا مدیران كیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی تغییر نمیكنند؟»
محمدجواد روح: سهم بالای حاکمیت در رسانهها عملا فضای رقابتی را از بین برده است
«محمدجواد روح»، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، دربارهی ضرورت تغییر در مدیریت این رسانهها، گفت: به نظرم تقریبا این مدل رسانهها، هم سبک و سیاق و هم الگوی کاریشان در همان دههی اول انقلاب باقی مانده است. اتفاقا مخاطبهای محدود و اندکی هم که دارند، هرچند ممکن است بهلحاظ گرایش سیاسیشان با یکدیگر متفاوت باشند، اما عموماً در همان فضا و شرایط دههی اول انقلاب باقی ماندهاند؛ به همین خاطر فکر نمیکنم تغییر مدیریت این روزنامهها تفاوت چندانی در کارکرد آنها ایجاد کند.
وی افزود: مشکل اصلی این رسانهها و کلا ساختار رسانهای ما حضور پررنگ دولت، نه به معنای قوه مجریه بلکه به معنای عام آن است؛ یعنی سهم بالای حاکمیت در رسانهها عملا فضای رقابتی را از بین برده است؛ در بالاترین سطح هم صداوسیما قرار دارد که چه از بُعد اقتصادی و چه از بُعد سیاسی، شرایط انحصاری برای خودش شکل داده است.
وی با اشاره به اینکه از 10 روزنامهی اول کشور 4 تا 5 عنوان از آنها وابسته به حکومت هستند، گفت: همشهری، ایران، جامجم، اطلاعات، کیهان و به شکلی جمهوری اسلامی، روزنامههای حاکمیتی هستند و حتی اگر تغییر نسلی هم در مدیریت آنها بوجود بیاید، فکر نمیکنم تغییر ماهوی شکل بگیرد.
این روزنامهنگار در ادامه گفت: مثلا در صداوسیما، آقای لاریجانی رفت، آقای ضرغامی آمد، تغییر خاصی ایجاد نشد، آقای ضرغامی رفت و آقای سرافراز و بعدا علی عسگری آمدند (گرچه یکسری دستهبندیها، باندبازیها و چرخش قدرت داخل صداوسیما رخ داد که بحث ما آنها نیست)؛ اما کلّیت صداوسیما اگر بدتر نشده باشد، بهتر نشد.
وی افزود: در مورد رسانههای حکومتی هم همین است. مثلا قبل از شریعتمداری، مهدی نصیری در روزنامهی کیهان بود که هم جوانتر بود و هم در مقایسه با آقایان شریعتمداری، صفارهرندی و شایانفر چهره اهل اندیشهای بود یعنی جستوجوگر، اهل تالیف و کارفکری و تئوریک بود؛ اما همچنان در چارچوب گفتمانی راست افراطی عمل میکرد.
روح در ادامه تاکید کرد: وقتی روزنامهها وابسته به نظام و نهادهای حکومتی باشند (مخصوصا نهادهای خارج از دولت و شهرداری که با انتخابات هم دچار تغییر نمیشوند)؛ طبیعتا، نگاه مدیریتی و سیاستگذاری آنها از بالا به پایین است و مبتنی بر مطالبات و گرایشهای اکثریت جامعه نیست. به همین خاطر، اگر آقای شریعتمداری را از مدیریت کیهان بردارند و مثلا آقای پیام فضلینژاد را بگذارند، روند آن عوض نمیشود. امثال من را که نمیگذارند کیهان![باخنده]. بالاخره یک تیپی از همانها را میگذارند و همان چیزها را از او میخواهند، حالا ممکن است یک مقدار فرم عوض شود.
این روزنامهنگار عنوان کرد: ما حتی در رسانههایی که ظاهرا خصوصی هم بودند و وابسته به همین جریان فکری هستند، دیدیم که آمدند کارهایی از نظر جوانگرایی و نوگرایی در رسانههایشان انجام دادند؛ مثلا نشریات مثلث و پنجره یا روزنامههای صبح نو، وطن امروز و تهران امروز از اوایل دهه 80 در مقاطع مختلف، کارهایی صورت دادند، اما نتوانستند عموم جامعه را در بر بگیرند؛ چون همچنان میخواستند از یک اقلیت و گفتمان اقلیتی دفاع کنند. نشریات حکومتی، علاوه بر اینکه از این گفتمان اقلیت دفاع میکنند، از لحاظ مسایل اقتصادی و اداری هم باید به بالا پاسخگو باشند نه به پایین، چون این رسانهها اقتصادی نیستند؛ حالا یک جوان را هم در مدیریت آنها بگذارند، باز همین ساختار حاکم خواهد بود.
وی ادامه داد: ما این مساله را در مورد شبکههای پیامرسان داخلی و حتی خبرگزاریهای منتسب به این جریان سیاسی هم شاهد هستیم و میبینیم که علیرغم سرمایهگذاری و بودجهی بالایی که به آنها اختصاص یافته، نتوانستهاند مقابل پیامرسان فیلترشدهی تلگرام و حتی چند کانال یا سایت کم هزینه جریانهای رقیب، حرف خاصی برای گفتن داشته باشند.
وی با بیان اینکه «در این شرایط، وضعیت روزنامههای سنتی حکومتی که همچنان در فضای دهه 60 ماندهاند، روشن است»، یادآور شد: اینها اصلا فرم و محتوای خود را برمبنای همان مخاطب و فضای اوایل انقلاب تعریف کردهاند و همین اندک مخاطبی هم که دارند، مبتنی بر همین تعریف است. حتی من فکر میکنم اگر فرم و محتوای خود را تغییر بدهند؛ شاید همین مخاطب اندکشان هم ریزش کند.
وی در پاسخ به اینکه «چه اتفاقی این روزنامهها را به دوران مطلوب خودشان و تیراژهای چندصدهزارتایی در دهه 60 برمیگرداند؟»، گفت: شرایط امروز نه از نظر سیاسی و نه رسانهای با دههی 60 و مخصوصا سالهای اول انقلاب قابل مقایسه نیست.
وی توضیح داد: تا قبل از خرداد 60، هم نسبتا فضای آزاد مطبوعاتی در کشور وجود داشت؛ و هم روزنامهها و نشریات از فضای پرشور و نشاط انقلابی حاکم بر جامعه و فضای سیاسی متاثر بودند. در این شرایط انقلابی، همهی روزنامهها و نشریات (از جریان های مختلف) مورد توجه آحاد جامعهی روزنامهخوان قرار داشتند و موثر بودند. یعنی، آنموقع اینگونه نبود که فقط کیهان و اطلاعات تیراژ بالایی داشته باشند، آیندگان هم مخاطب داشت، میزان و انقلاب اسلامی هم پرفروش بودند. حتی نشریات هفتگی ارگان گروههای سیاسی از قبیل مجاهد، نشریهی امت دکتر پیمان و نشریات حزب توده و دیگر گروههای چپ، همگی مخاطب و خواننده داشتند و بسیاری از افراد، چندین روزنامه و نشریهی متفاوت با خط بندیهای سیاسی مخالف هم را میخریدند و میخواندند.
وی افزود: از نظر سیاسی، به این نکته هم باید توجه داشت که فاصله و مرزبندی که امروز مثلا بین کیهان با بخش زیادی از احزاب و گروههای سیاسی میبینیم؛ تا قبل از سال 60 وجود نداشت و در واقع، موسسات مطبوعاتی منتسب به حکومت هم، خودشان در فضا و شرایط «گذار از فضای انقلاب به نظام» قرار داشتند که این مساله، در روند تحولات درونی موسسهی کیهان کاملا قابل تبیین و تحلیل است که چگونه از مرحوم دکتر ابراهیم یزدی به حسین شریعتمداری رسید. درحالیکه موسسهی اطلاعات، از همان ابتدا با نوعی آرامش روند گذار خود را طی کرد که امروز هم همین تفاوت بین فضای دو روزنامه و دو موسسهی مطبوعاتی را شاهد هستیم.
محمدجواد روح در ادامه با اشاره به تفاوت شرایط امروز با دهه 60 و اوایل انقلاب از بعد رسانهای گفت: با برخوردهایی که در سال 60 با روزنامهها و مطبوعات مخالف صورت گرفت؛ عملا در دهه 60 انحصار رسانهای شکل گرفت. در شرایطی که هنوز پدیدههایی چون ماهواره، اینترنت و تلفن های همراه شکل نگرفته بودند؛ توقیف و برخورد با مطبوعات باعث شد که رسانههای موجود در ایران در آن زمان، فقط روزنامه و دو شبکه تلویزیونی و چند رادیو باشد و چیز دیگری وجود نداشت. اما با وجود این انحصار رسانهای، همچنان شور مشارکت سیاسی ناشی از فضای انقلابی (که حوادث سال 60 و در ادامه جنگ هم بر آن افزوده بود)؛ همچنان وجود داشت و طبیعتا، این مشارکت بالا متوجه معدود رسانهها و روزنامههای موجود میشد و در نتیجه، گاه کیهان، اطلاعات و حتی جمهوری اسلامی به تیراژهای میلیونی میرسیدند.
وی یادآور شد: از اوایل دهه 70 و با تاسیس روزنامههایی چون ابرار، اخبار، سلام، جهان اسلام و مخصوصا همشهری دیدیم که خیلی زود سه روزنامه قدیمی تیراژهای افسانهای خود را از دست دادند و پس از دوم خرداد و با نسل طلایی مطبوعات، کاملا این روزنامهها به حاشیه رفتند.
این روزنامهنگار در پایان با اشاره به بحران اقتصادی و بحران مخاطب مطبوعات در شرایط کنونی، نتیجهگیری کرد: به دلیل تحولات رسانهای و محوریت یافتن رسانههای مدرن و شبکهای و همینطور ناامیدی به مشارکت سیاسی که آشکارا در جامعه ایران شکل گرفته؛ فکر نمیکنم نه تنها روزنامههای حکومتی، حتی روزنامهها و نشریات بخش خصوصی هم دیگر امکان بازگشت به آن دوران را داشته باشند. مگر آنکه اتفاق غیرمترقبه و گسترده ای در حوزه سیاسی رخ دهد و بطور مقطعی، رونقی بوجود آید.
محمدی: در برخی مجموعهها ارادهای برای تربیت مدیران جوان نیست
«جعفر محمدی»، روزنامه نگار و سردبیر سايت خبری عصر ایران نیز در این مورد گفت: من به بعضی از آقایان، مثل آقای دعایی علاقهی شخصی دارم، هر چند که منتقد بعضی از آنها مثل آقای شریعتمداری نیز هستم اما مهم آن است که از توان تجربی این دوستان استفاده شود.
وی افزود: از طرفی وقتی مجموعهای20یا 40 سال، کمتر یا بیشتر، مدیریتش ثابت است، آن هم مجموعهی رسانهای، آنهم در شرایطی که رسانههای مختلف روز به روز دچار تحولات جدیدی از جمله تحولات مرتبط با تکنولوژی، روشهای جدید اطلاع رسانی و غیره میشوند وقتی همزمان با تمامی این مسایل تغییرات در سطح مدیریتی انجام نمیشود نشان دهندهی این است که در آن مجموعه ارادهای برای تربیت مدیران جوان یا اساسا قابلیت چنین چیزی وجود نداشته است که در هر دو مورد پوئن منفی برای راس هرم مجموعه است.
او در خصوص اینکه تغییر در سیستم مدیریتی چقدر میتواند موثر باشد گفت: بستگی دارد رویکرد تغییر آنها چه باشد، طبیعتا اگر جوانگرایی صورت بگیرد و نیروهای جدید بیایند بهتر میشود، منتها جوان با دانش نه جوان خام، که کم هم نیستند.
افروزمنش: روسای روزنامهها مطمئند تا زندهاند کسی تکانشان نمیدهد
«مهدی افروزمنش»، روزنامهنگار اصلاح طلب، در پاسخ به لزوم تغییر مدیران روزنامههای اطلاعات، کیهان و جمهوری اسلامی که مدت زمان زیادی است که در صندلی مدیریتی این رسانهها هستند، گفت: لزوما ثبات یا مدت زمان زیاد مدیریت در یک جایی، باعث رکود یا نتایج بد نمیشود، خیلی از مدیران داخلی کشور یا مدیران در عرصهی بینالملل که سالهای سال و حتی چندین دهه در یک ارگان یا سازمان میمانند، مثل روسای دانشگاههای آمریکایی، اما همیشه دانشگاههایشان در رتبهی یک و دو قرار داشته و چندان تنزلی پیدا نکرده است.
وی افزود: مساله وقتی پیش میآید که شخص در آن جایگاه آنقدر سفت و محکم میشود که مطمئن است کسی نمیتواند او را تکان دهد و درواقع صندلی به بخشی از آن آدم تبدیل میشود.
افروزمنش در ادامه گفت: از سویی فرآیند انتخابی طی نمیشود و رقابتی هم برای آن صندلی وجود ندارد که طرف به دلیل اینکه ممکن است کارش را از دست بدهد احساس خطر کند و مدام خودش را با مسایل روز، ایدههای جدید و خلاقانهتری آپدیت نگاه دارد؛ این اصلِ آفتی است که به وجود میآید.
این روزنامهنگار در مورد شرایط بعد از تغییر در این رسانهها گفت: در همین روزنامهها که اسم بردید آخرین تحول کی بوده است؟! هیچ کس خاطرش نیست! مسلما تغییر در این رسانهها باعث جریان یافتن خون تازهای در رگهایشان میشود. چون سالهای سال آنها داشتند یک کاری را میکردند و هنوز هم بعد از گذشت چند سال دارند همان کار را میکنند، تیراژشان هم افت پیدا کرده است اما ارتقا پیدا نکردند، این نشان میدهد که دچار یک رکودی شدهاند؛ اما بیشتر به دلیل این است که روسای آن روزنامهها مطمئن هستند تا زمانی که زندهاند کسی از آنجا تکانشان نمیدهد. به همین دلیل احساس نیاز به ایجاد ایدهی جدید یا خلاقیت جدید در روزنامه یا سازمانشان نمیکنند.
افروزمنش در خصوص اینکه گفته میشود تغییر مدیریتی در رسانهها نمیتواند تغییر ماهوی ایجاد کند، گفت: به نظرم این خیلی خیلی بدبینانه است و دور از واقعیت است، نمیگویم یک جوان، حتی یک میانسال هم بیاید آن روزنامهها یک تغییراتی میکنند، اصلا هر تغییری که در این روزنامهها به وجود بیاید تغییرات دیگری را به دنبال خود میآورد. مگر میشود که مدیر روزنامهی اطلاعات یا کیهان را عوض کنید ولی در آنها تغییر به وجود نیاید، حتی در حد شکل و فرم و نحوهی ارائهی اخبار؟ من بعید می دانم!
وی ادامه داد: لزوما نباید تغییر را در ظاهرشان ببینیم؛ مشکل این نیست یکی 20 سال یک جا بشیند، مشکل این است که در آن بیست سال بدون رقابت آن صندلی را در اختیار داشته باشد.
این روزنامه نگار گفت: این موضوع مثل بنگاههای اقتصادی، وزارتخانه یا هر سازمان دیگری است؛ مثلا رییس دانشگاه «ام آی تی» نزدیک به 15 سال بر آن دانشگاه ریاست کرد اما این دانشگاه تمام مدت در صدر دانشگاههای جهان بود، از سویی در تمام مدت هر دو سال یکبار انتخاب میشد که ریاست کند، همزمان در آن دوره آقای جاسبی را در ایران داشتیم ولی چون روند ریاست آقای جاسبی اصلا انتخابی نبوده است، وضع دانشگاه آزاد را نگاه کنید، وضع دانشگاه ام آی تی را نیز ببینید؛ جفتشان هم مدیریت طولانی توسط یک فرد داشتند.
افروزمنش با اظهار اینکه این رسانهها برای بازگشت به دوران پرمخاطب و تاثیرگذار خود به خیلی چیزها از جمله آزادی، رقابت، برابری و مدیریت نوینتر نیاز دارند گفت: منظور از برابری، برابری با سایر روزنامهها است الان خیلی نابرابری وجود دارد و درحال حاضر آن روزنامهها برابرتر هستند.
وی با ذکر مثالی ادامه داد: مثال مثبت این موضوع روزنامهی شرق است؛ نگاه کنید از سال 82 تا 97 یعنی به مدت 15سال است با یک مدیر اداره میشود، اما به خاطر اینکه بخش خصوصی بوده است توانسته خودش را نگاه دارد چون یک مسالهی آنها بازار و اقتصاد بوده است،مدیر ناگزیر بوده است مدام روح تازهای در مجموعهاش بدمد و این کار را با تغییر سر دبیران انجام داده است.
آقای افروزمنش در آخر گفت: لزوما ثبات مدیریتی بد نیست اتفاقا در تمام دنیا میگویند ثبات مدیریتی خوب است ولی ثباتی که با کنش همراه باشد نه اینکه راکد بماند و بگندد.
انتهای پیام
شما از زخم هایی که از این روزنامه ها بهتون وارد کردند میترسید از اینکه فساد وناکارآمدی دولتتون رو نشون میدهند عصبانی شدید وگرنه چرا توی این برهه از زمان با این همه مشکلات چرا از دولت انتقاد نمی کنید چرا از رورنامه های رنجیره ای بی خاصیت اصلاح طلب انتقاد نمی کنید
امیدوارم مطلبم رو منتشر کنید
با روالی که تغییرات در کشور ما دارد ، شریعتمداری بشود مدیر اطلاعات و مهاجری هم برود به کیهان و دعایی هم به جمهوری اسلامی ،همانطور که بقیه مشکلات حل شده است ، مشکل این سه روزنامه هم حل میشود !
این آقایان تا روزی که می توانند بر جهالتشان پا فشاری خواهند کرد.