“ترک سالن، با شروع سخنرانی احمدینژاد واقعیت داشت”
آرمان نوشت: درست دو سال پیش همین روزها بود که از عریض و طویل بودن هیات همراهان احمدینژاد در نهمین سفرش به نیویورک و هزینههای سنگین آن سخن میراندند. از سفری پنج روزه با همراهی ۱۴۰ نفر و هزینهای یک میلیارد و ۲۲۵ میلیون تومانی در یکی از گرانقیمتترین هتلهای منهتن. امروز در آستانه دومین سفر «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران به نیویورک برای شرکت در شصتوهشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد هستیم، سفر روحانی به سازمان ملل از جهات مختلف با سفرهای احمدینژاد به نیویورک متفاوت است اما بیشک دنیا دوباره در انتظار آن است که رئیسجمهوری ایران که از زمان آمدنش بر مسند قدرت نسیمی از رخدادهای خوب و شیرین در کشور شروع به وزیدن گرفته است، شگفتی دیگری بیافریند و گامی مهم و سرنوشتساز در عرصه سیاست داخلی و بینالمللی کشور بردارد. حضور روحانی و دیدارهای احتمالی او بیتردید محل بحث خبرنگاران است. اما دیپلماتها خاطره خوشی از سفرهای احمدینژاد ندارند. هر موقع بحث سفر پیش میآید آنها از ماجراهای 8 سال سفر احمدینژاد به نیویورک پردهها برمیدارند. شمسالدین خاروقانی، سفیر سابق ایران در آلمان میگوید «ایشان با ایده و فکر خودشان در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت میکردند. هرچند که همکاران ما زحمت میکشیدند. ماجرا را بهگونهای دیگر نشان دهند واقعیت این بود که وقتی ایشان پای تریبون میرفت بسیاری از نمایندگان کشورها محل را ترک میکردند».
به گزارش انصاف نیوز، مشروح مصاحبه سفیر سابق ایران در آلمان در ذیل آمده است:
چرا سفر روحانی به نیویورک از سوی کارشناسان مهم ارزیابی میشود. قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟! چرا در دوره های گذشته مثلا در دوره آیتا… هاشمی و دوره سیدمحمد خاتمی این سفرها انجام نمیشد؟
مجمع عمومی سازمان ملل هر سال پذیرای روسای کشورهای جهان است. بهطور معمول ارشدترین مقامات سیاسی کشورها در مذاکرات شرکت میکنند. البته با توجه به نیازی که کشورها به ارتباط با مجامع بینالمللی دارند، سطح حضور هر یک ازمقامات کشورها در مجمع هرساله سازمان ملل متفاوت است. شما وقتی میبینید کشوری دارای مشکلات مالی، اقتصادی و سیاسی است حضور در مجمع عمومی برای آن کشور بسیار مهم تلقی میشود. بهخصوص اینکه اگر مشکلاتش به یک صورتی به جامعه جهانی ارتباط داشته باشد. برای مقامات آن کشور رفتن به مجمع عمومی و حضور فعال داشتن اهمیت فوقالعادهای پیدا میکند. ما هم به خاطر مشکلاتی که با برخی از کشورهای جامعه جهانی داریم برای این روزها اهمیت ویژهای قائل هستیم. در دوران آیتا… هاشمی مشکلات کمتری با جامعه جهانی داشتیم، اگر چه رئیسجمهور بهدلیل اوضاع داخلی چندان مایل نبود در مجمع عمومی حاضر شود و در سطح وزیر خارجه در مجمع عمومی شرکت میکردیم. در دوران آقای خاتمی بهدلیل فکر آقای خاتمی و طرح ایده ایشان با نام گفتوگوهای تمدنها؛ تاثیر بسیار زیادی در روابط بینالملل داشت. در دوره آقای احمدینژاد این سفرها هر ساله شد.
سفرهای آقای احمدینژاد؛ متفاوتتر از بقیه بود. چرا؟!
ایشان با ایده و فکر خودشان در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت میکردند. واقعیت این بود که وقتی ایشان پای تریبون میرفت برخی ازنمایندگان کشورها محل را ترک میکردند. اگر این بحث را با زمان فعلی یا دوره آقای خاتمی مقایسه کنید، میبینید که در زمان آقای خاتمی، خود بیل کلینتون هم پای صحبتهای رئیسجمهور ایران نشست. دوره خاتمی اولین باری بود که رئیسجمهور آمریکا توانست پای خودش را در مذاکرات بگذارد. در حال حاضر آقای روحانی وضعیتش متفاوتتر از روسایجمهور گذشته است. به خاطر اینکه ما در طول 8 گذشته در مجامع جهانی به نوعی انفعال را تجربه کردیم. به نظر میرسد اینبار بهدلیل مسائل مهمی که تهران میتواند در آن نقش ایفا کند حضور ما در مذاکرات متفاوتتر از گذشته است. اکنون وظیفه آقای روحانی این است که نگرش مجامع بینالمللی را نسبت به ما تغییر دهد. آنجا جایی است که فرصت تعامل در سطح بینالمللی برای ما فراهم است و باید به خوبی از آن استفاده کنیم. در دوره گذشته همه این فرصتها به تهدید تبدیل شد؛ مسائل هستهای و …. نکته مهمی است، اما شتاب تحولات منطقهای و بینالمللی بهگونهای است که حضور با قدرت ایران را در مجامع بینالمللی میطلبد. ایران نظرات خاصی درمورد داعش؛ عراق و بهطور کل تحولات منطقه دارد. بنابراین لازم است این مسائل را یک به یک با جامعه بینالمللی در میان بگذارد. حضور آقای روحانی نه فقط برای مذاکرات و صرفا سخنرانی بلکه برای گفتوگو و تعامل با بالاترین سطح اجرای مقامات دیگر کشورهاست از درون این تعامل است که از مشکلات دیپلماسی 8ساله خارج میشویم. یکی از خوبی های این مجمع پخش شدن اخبار آن به سرتاسر جهان است. بنابراین لازم است، که تیم همراه رئیسجمهور از این فرصت استفاده کنند.
یعنی معتقدید که در دوره احمدی نژاد، با هر سفر ایشان فرصت ها به تهدید تبدیل میشد؟
بله، گاهی با سخنرانی ایشان فشارها بیشتر میشد. دیدگاه رئیسجمهور پیشین یک دیدگاه ویژه بود. ایشان در برخی مواقع بدون در نظر گرفتن جوانب موضوع تصمیم میگرفت، مسائلی را مطرح کند که فهم آن برای دنیا بسیار سخت بود. چون مقامات سیاسی حاضر در نشستها فکر میکردند که آقای احمدینژاد از تریبون سازمان ملل به دنیا اعلام جنگ میدهد بنابراین اظهارات ایشان را برنمیتافتند و از هر روشی و شیوهای برای دور نگه داشتن خود از این جنگ استفاده میکردند. همه این مسائل باعث می شد که مشکلات ما کم نشود. تصور میکنم ایشان یک نگاه شخصی به این مجمع جهانی در نیویورک داشتند بدون اینکه با دوستان و همکاران ما در وزارت خارجه مشورت کنند. دوستان ما در وزارت خارجه دیدگاههای کلانی نسبت به این مجمع جهانی داشتند که متاسفانه در قالب آقای احمدینژاد نمیگنجید. متاسفانه و تا آنجا که من اطلاع دارم ایشان در طول سفرهای متعدد خود از هیچ کدام از آن دیدگاهها استفاده نکرد. همکاران همه سعی خود را کردند تا فقط پس از گفتههای ایشان متنی آماده شود که به مواضع دولت و نظام منطبقتر باشد. ایشان دیدگاه شخصی خودشان را مطرح میکردند و دیپلماتها باید کارهای ایشان را در داخل و خارج به نوعی جمع و جور میکردند. رئیسجمهور، نماینده همه مردم است بنابراین باید از همه دیدگاهها استفاده میکرد.
سفرهای ایشان به نیویورک، بیشتر تبلیغاتی نبود؟
چرا؟! ایشان غالباً دوست داشت دیدگاه خودش را مطرح کند. رئیسجمهور باید برآیند دیدگاههای جامعه را مطرح کند. احمدینژاد یک دیدگاه شخصی داشت که سعی میکرد این دیدگاه شخصی را مطرح و تبلیغات کند. وزارت خارجه بسیار سعی کرد از این مشکل جلوگیری کند. ایشان به نظرات ما گوش نمیداد اگر به نظرات ما توجه میکرد بیتردید ما به مشکل نمیخوردیم و از وزارت خارجه بیرون نمیآمدیم. نهتنها من بلکه خیلی از دیپلماتها به حرفهای ایشان انتقاد داشتند. بحثهای ایشان بهصرفه و صلاح ممکلت نمیدانستیم اکنون پس از 8 یا 9 سال حرف ما ثابت شده است. ما در مذاکرات خودمان بارها به ایشان و همکارانشان اعلام کردیم صحبتهای ایشان در سازمان ملل در چارچوبی نیست که برای ایران امتیاز محسوب شود. این یک برنامه تبلیغاتی برای اندیشه شان بود که متاسفانه برای کشور دردسر آفرید.
اطرافیان احمدینژاد چه نقشی در مطرح شدن بحثهایشان داشتند؟
حرفهای ایشان را تنظیم میکردند بدون آنکه تجربهای از سیاست خارجی و عرصه دیپلماسی داشته باشند. مسائل داخلی و اقتصادی را نمیخواهم بگویم؛ کسانی نبودند که با عرصه سیاست خارجی در ارتباط باشند. خیلی برایشان مطرح نبود که احمدینژاد چه میگوید و چه اثری به لحاظ دیپلماتیک دارد. آنچه برایشان مهم بود گسترش تفکر احمدی نژاد بود. چون دیدگاههای ایشان با ما همگن نبود ما هم نتوانستیم با ایشان همراه باشیم.
آیا حضور روحانی در مذاکرات هستهای، تاثیری دارد؟
اگر قرار است در مذاکرات تصمیمی گرفته شود بیتردید، آقای روحانی هستند که از این تصمیم مطلع میشوند و به نوعی در کنار رهبری تصمیمگیر آخر محسوب میشوند. حضور ایشان، بیتردید بر ادامه مذاکرات تاثیر مثبت دارد. همگان امیدوارند که مجموعه کشورهای 1+5 قبل از پایان موعد توافقنامه هستهای با تهران به توافقی پایدار و خوب دست پیدا کنند؛ چراکه اکنون نیاز هر دو طرف، یک توافق خوب است به هر حال مقامات ارشد سیاسی کشورهای 1+5 هم در نیویورک حضور دارند. دیدار با هر یک از این مقامات میتواند فضای گفتوگوها را تغییر دهد. از سوی دیگر وزیر امورخارجه هم در حاشیه مجمع با جان کری دیدار میکند. اکنون که مقامات ارشد سیاسی کشورها در نیویورک حضور دارند فرصت مجمع عمومی سازمان ملل بسیار برای رسیدن به توافق خوب مفید محسوب میشود. توافق خوب قطعا میتواند بسیاری از مشکلات و اتفاقات گذشته را حل کند. دیدار با تصمیمگیران سیاسی آمریکا، بیتردید در روند مذاکرات مفید است چرا که آمریکا تاثیرگذارترین کشور در میان اعضای غربی 1+5 است البته نباید روسیه را از مجموعه اعضای 1+5 جدا دانست. معتقدم فرصت گفتوگو ها را نباید از دست داد. باید 1+5 را راضی کرد که تصمیم نهایی را بگیرند.
انتهای پیام