دربارهی کلمات نادرست تتلو و احتمال نفی سبالنبی بودنش
سیداکبر موسوی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «درباره کلمات نادرست تتلو و احتمال نفی سبالنبی بودنش» نوشت:
«فرض کنید من -که باورهای مؤمنانه دارم- با دوستی مذهبیای گفتگو میکنم. هر دو مؤمن هستیم؛ اما باورهایمان با هم تفاوتهایی دارد. شاید هم در رفتارهایمان تفاوت باشد. فرض کنید من منتقد رفتارهای قوه قضائیه در دستگیری اندیشمندان و دانشجویانم و او حامی این رفتار است. او به من میگوید: «من به دین و باور تو کافرم» و من میگویم: «من هم به خدایی که تو داری، باوری ندارم.»
طبعاً هم من میدانم او مؤمن است و هم او میداند من مؤمنم. اما او قرائت -یا بخشی از قرائت- من از دین را نمیپذیرد و من هم نسبت به او چنینم. من میگویم «الخلق کلهم عیال الله» و «تخلقوا باخلاق الله» و با ناباوران مدارا و همزیستی مسالمتآمیز کنید و او میگوید آنان دشمنان خدایند و مدارا با عدوالله نشاید و حتی کمی جسور باشد و بگوید «تف به باورهایت» و یجر الکلام.
این «من به خدای تو باور ندارم» ارتداد نیست. این «من به پیامبری که تو نبیات است، ناباورم» ارتداد نیست. چون در بافتی که این سخن گفته شده است معنایی دیگر دارد. معنایش این است: «من این برداشت تو این تفسیر تو این قرائت تو را از دین و خدا و پیامبر قبول ندارم.»
به گمانِ خوشبینانهام آنچه «تتلو» گفته است معنایش این است «من به آیینی که کبوتران را عامدانه برای سوگواری آتش میزنند، باوری ندارم». این را با ادبیات خودش گفته است. ادبیاتش پذیرفتنی نیست و به گمان من توجیهناپذیر؛ اما گمان میکنم معنای کلامش این بود. معنای جملاتش در متن تشخص مییابد نه به تنهایی.
*
پسنوشت:
۱.نیازی به گفتن نیست که این قلم، کمترین ارادتی به انسانی به نام تتلو ندارد و این متن تنها دربارهٔ فهم نویسنده است و نه چیز دیگر و ادبیات او جای هیچ توجیهی ندارد. تنها از جهت صغروی گمانم -که حتی خوشبینانه است- این است که مصداق سب النبی نیست.
۲. گمانم این است که طعنهزدن از این واقعه به ابراهیم رئیسی نادرست است. از همان زمان گمان میکردم تتلو را به دامن ابراهیم رئیسی انداختهاند و این تنها یک حرکت نادرست انتخاباتی بود. اما دربارهٔ آنانکه او را «مصداق حق و باطل» دانستند، چنین خوشگمان نیستم. دستکم نشان از نادانی ژرفشان است.
۳. هیچ نیازی به گفتن نیست که همیشه احتمال خطا در کلمات و فهم من هست.»
انتهای پیام