دربارهی توییت جنجالی ترامپ علیه ایران
مجید تفرشی، تاریخنگار و تحلیلگر امور بینالمللی، در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «اظهارات توییتری اخیر دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا درباره ایران، بار دیگر خبرساز شده است. ترامپ در این توییت ادعا کرده: ایرانیها هرگز هیچ جنگی را نبردهاند ولی هرگز بازنده هیچ مذاکرهای نبودهاند.
در سالهای اخیر، فعالیت توییتری ترامپ آن قدر متعدد و جنجالی بوده که اکنون کمتر کسی با اظهارات این سیاستمدار ناآرام نامتعارف، شگفتزده و غافلگیر میشود ولی گاهی، مانند این توییت، آن قدر اوضاع بههمریخته میشود که دوستان، اطرافیان، حامیان و نمکپروردگان ناگزیر میشوند از راههای مختلف، شیرینکاریهای مستر پرزیدنت را رفع و رجوع کنند.
برای نمونه، سایت فارسیزبان رادیو فردا، ضمن تحریف در ترجمه مستقیم توییتر ترامپ، دو بار تأکید در کلمه «هرگز» را از متن بیرون کشیده و در توضیح آن، بهجای تصریح ترامپ به «ایران»، نوشته: «جمهوری اسلامی»، تا به نوعی شدت و دامنه بیدانشی و ایراننشناسی ترامپ را رفع و رجوع کند. این که گفته میشود توییت او نقل قولی از یک مقاله از «جان بولتون»، یار نزدیک و مرشد ترامپ در عرصه ایرانستیزی و ایرانهراسی است، چیزی از اهمیت این توییت نمیکاهد. این که بسیاری ترامپ را دیوانهای عاشق توییتکردن افکار لحظهای میدانند نیز از ضرورت توجه به پیام آن کم نمیکند؛ چراکه بنا بر ضربالمثل مشهور ایرانی: دیوانه به کار خویشتن هوشیار است.
میتوان ساعتها درباره این اظهارات صحبت کرد، توییت ترامپ را تحلیل محتوا یا نیتخوانی کرد یا دلیل و سند آورد که ایران در طول تاریخ خود در جنگهای بسیاری پیروز شده یا در مذاکرات صلح بسیاری ضرر کرده و به حق خود نرسیده است. این را هر متخصص حرفهای تاریخ یا تاریخخوان آماتوری میداند؛ چنانکه بلافاصله شماری از خوانندگان این توییتر به میزان لازم و کافی از خجالت آقای رئیسجمهور درآمده و به درستی، مطالعه درست تاریخ ایران و پیشینه طولانی نبردهای موفق و فتوحات ایران و ایرانیان در طول تاریخ را به ترامپ گوشزد کردهاند.
به گمان من، این توییت نادرست و ظاهرا عجیب را هرگز نباید اقدامی اتفاقی و بدون زمینه دانست. ترامپ از یک سو ایران را از خودداری از مذاکره میترساند و همزمان از سوی دیگر تلویحا میخواهد به ایرانیان نشان دهد که در مذاکره لذت و حلاوتی هست که در عدم مذاکره نیست!
برای ترامپ مسئله مذاکره با ایران اهمیت جدی دارد. این که بتواند با اعمال فشار و تهدید و لفاظی، ایران را به یک توافق وادار کند، برای او چند فایده دارد: نخست ارضای عقده اصلی زندگی او، یعنی رسیدن به همه اموری که باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا به آن دست نیافته است. دوم، ارضای متحدان جدی ایرانستیز خود، بهخصوص رهبران اسرائیل، امارات و سعودی و سوم، کسب برگ برندهای برای پیروزی در کارزار انتخاباتی ۲۰۲۰ و تضمین دور دوم حکومت خود.
این که گفته شده بولتون الهامبخش ترامپ در این توییت بوده را نباید دست کم گرفت. بولتون علاوه بر مشاورت امنیت ملی در دولت آمریکا، لابی جدی گروه مزدور و ضد ایرانی موسوم به مجاهدین و ریاست عالیه چند کارزار ضد ایرانی و مسئولیت اصلی اندیشکده ایرانستیز صهیونیستی «مؤسسه گیت استون» را بر عهده دارد؛ مؤسسه بدنام و افراطی که کنسرسیومی از فرقهگرایان، لابیهای مجاهدین و سلطنتطلبان افراطی، به همراه شماری از خارجیستیزان، اسلامهراسان، اسرائیلپرستان و جیرهخواران حاکمان کنونی سعودی و امارات در آن قلم میزنند. مؤسسهای که رئیس بخش اروپایی آن آقای «امیر طاهری» است که تعمدا و هوشمندانه، اغلب شغل اصلی و فعلی او در حضور روزمره او در رسانههای فارسیزبان پنهان میشود و از او صرفا به نام سردبیر سابق روزنامه کیهان یاد میشود.
از این منظر بیجهت نیست که رسانهها و نویسندگان ضد ایران که مروج ایرانستیزی، جنگطلبی و تحریم حداکثری علیه ایران هستند، از یکسو به ترامپ برای انتشار چنین توییتهایی برای مخاطب بینالمللی مشورت میدهند و از سوی دیگر در بازنشر و ترجمه آن برای مخاطب ایرانی تلاش میکنند تا از بار منفی، مغرضانه و جاهلانه آن بکاهند.
در ایران هیچکس خواهان جنگ نیست و باب مذاکره هم در شرایط متعادل و محترمانه باز است. ضمنا کم نیستند کسانی که خواهان گفتوگوی مستقیم با آمریکا هستند ولی باید دانست که مذاکره دیپلماتیک، ابزاری است که در شرایط مناسب بهعنوان بهترین راهکار به کار گرفته میشود و نه یک هدف ناگزیر. تحمیل مذاکره به ایران با این «قمههای نابُرنده»، (به تعبیر ایرجمیرزا) به همراه این تبلیغات از رده خارج، کارساز نبوده و نخواهد بود. در این وضعیت، چنین گفتوگویی، بدون تغییر موازین گفتوگو، تحمیل خودکشی از ترس مرگ است.
سالها قبل پروفسور یرواند آبراهامیان، در گفتوگویی درباره دوران ریاستجمهوری جورج بوش پسر گفته بود، در طول هشت سال مهم و سرنوشتساز حکومت بوش، او یک بار هم از متخصصان اصلی و آکادمیک آمریکایی درباره مسائل ایران و خاورمیانه مشورت و راهنمایی نخواست. در شرایط فعلی به نظر میرسد که اوضاع از این نظر در دوران ترامپ اسفناکتر است. سوای همه نیات و اغراض، «ایراننشناسی» وجه مهم رفتارهای ترامپ، یاران، متحدان و کنسرسیوم ایرانینمایان حامی و دستپروردگان آنان است.»
انتهای پیام