از شمخانی و سالارخان تا مازیار ابراهیمی
سردبیر خبرگزاری فارس در یادداشتی در این خبرگزاری با عنوان «از شمخانی و سالارخان تا مازیار ابراهیمی» نوشت:
یکم. مازیار ابراهیمی به اتهام همکاری در ترور هسته ای دستگیر و در نهایت اعترافات وی از رسانه ملی منتشر می شود. با این حال مدتی بعد آزاد و از کشور خارج می شود. همین فرآیند با مجموعه ای از اطلاعات درست و غلط در شبکه های ضدانقلاب تبدیل به یک مستند می شود و موجی از هجمه ها علیه نهادامنیتی و اطلاعاتی کشور به راه می اندازد.
سوال مخاطب اینست که ماجرا چیست؟ چه کسی دروغ می گوید؟ کجا خطا صورت گرفته است؟ کدام نهاد باید پاسخگو باشد؟
خطا و اشتباه یک روی ماجرا است و اما صداقت با مخاطب وجه دیگری است. کمترین انتظاری که از وزارت اطلاعات می رود اینست که ماجرا را شفاف و صریح توضیح دهد. مردم ما به مسئولین خود اعتماد دارند و توضیح صادقانه را نسبت به قصور و تقصیرها می پذیرند. چه آنکه ایندست رفتارها و پذیرفتن خطا و برخورد با متخلفین، اعتبار این نهاد متعهد و پرتلاش را نزد مردم چندین برابر می کند.
دوم. آقای شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی مدت هاست نزد برخی رسانه ها مورد سوال واقع است. هرچند روش مواجهه برخی رسانه ها با آقای شمخانی قابل نقد است و متهم کردن به بهانه تخلف احتمالی نزدیکان وی بداخلاقی محسوب می شود، اما انتظار می رود آقای شمخانی صادقانه و شفاف نسبت به مسائل مطرح شده توضیح دهند. مخاطب باهوش و منصف است و توضیح شفاف و از سر صدق آقای شمخانی را می پذیرد.
سوم. سالار آقاخان به عنوان متهم ردیف اول اخلال در بازار معرفی شده است. اما غیبت وی در دادگاه اولین و مهمترین خبری بود که توجه رسانه ها را به خود جلب کرد.
سالار آقاخان بنا بر اخبار منتشر شده چند ماه در حبس بوده است و در نهایت با وثیقه از زندان آزاد و به صورت قانونی از کشور خارج می شود و برای زیارت به نجف می رود و دیگر به کشور باز نمی گردد.
مهمترین سوالی که اینجا وجود دارد اینست که سالار آقاخان اگر متهم اول این پرونده است و دادگاه اسناد لازم برای تخلفات وی را داراست، چرا مجوز خروج می گیرد؟ چرا منع نشده است؟ اولین سوالی که بعد دادگاه برای مخاطب ایجاد می شود اینست که چرا مسئولین محترم قضائی نسبت به این موضوع تدبیر لازم را اندیشه نکردند؟
در نهایت اینکه؛
اشکال در جامعه ما ایندست قصورها و یا خطاها و حتی تخلفات نیست. مساله اصلی که مخاطب را آزار می دهد بی اعتنایی به افکار عمومی است. ارتباط راستین و شفاف و صمیمانه باعث همراهی و همدلی مردم می شود چه آنکه اعتبار نهاد مسوول را بالا برده و اعتماد مردم را به عنوان مهمترین سرمایه یک سازمان و بلکه انقلاب بیشتر می کند.
انتهای پیام