زنان آملی نگران عربهای حوثی نباشند!
امیر هاشمی مقدم در یادداشتی تلگرامی با عنوان «زنان آملی نگران عربهای حوثی نباشند!» نوشت:
خبرگزاریهای ایران، عکسهایی از سخنگوی دولت حوثیها (نفر وسطی در عکس) که به ایران سفر و دیدارهای مهمی با مسوولین کشورمان داشته، منتشر کردهاند که به زیارت آرامگاه ناصرالحق، از امامان زیدی در آمل رفته است. پیش از این چندین یادداشت درباره لزوم توجه بیشتر به این آرامگاه نوشته بودم؛ این بار هم به بهانه گزارش دیدار سخنگوی حوثیها، چند نکته مینویسم.
1⃣ ناصرالحق از نوادگان امام سجاد و از امامان مذهب شیعه شاخه زیدی است که به دعوت علویان طبرستان، به آنجا رفت و در مدت کوتاهی توانست دوباره علویان را به قدرت رسانده و شهرهای مهم شمال ایران (همچون آمل و جرجان –که نه گرگان کنونی، بلکه شهری بوده در نزدیکی گنبد کاووس) را در دست بگیرد. او فرمانروایی عادل بود و همین باعث شد هزاران نفر از مردمان گیل و دیلم (که تا آن روزگار، یعنی پایان سده سوم همچنان زردشتی بودند) به اسلام بگروند.
همچنین دانشمند و فقیهی بوده که کتابهای بسیاری نوشته است. وی در سال 301 هجری در آمل از دنیا رفت و پیکرش را در خانهاش (که روزگاری خانه حسن بن زید، دیگر داعی زیدی بوده) به خاک سپردند. بعدها علویان بنایی بر آرامگاه وی ساختند که البته به دست لشکر تیمور ویران شد. تا آنکه مرعشیان در سده نهم هجری بنای دیگری بر آرامگاه وی ساختند که همچنان در محله پایین بازار (چاکسر) آمل، پابرجاست.
آرزوی هر شیعه زیدی (که اکنون ما آنان را به نام حوثیها در یمن میشناسیم) زیارت آرامگاه ناصرالحق است. در واقع پس از برچیده شده بساط زیدیان در شمال ایران، یمن پایگاه آنان شد که همچنان ادامه دارد. چند سال پیش گروهی از آنان به آمل آمده و درخواست بازسازی این آرامگاه و ساخت هتل و دیگر زیرساختها در گرداگرد آن را دادند؛ آن هم به هزینه خودشان و با مدیریت ایرانیها. اما شوربختانه با مخالفت نهادهای امنیتی روبرو شد.
بد نیست بدانیم بر پایه اصل دوازدهم قانون اساسی ایران، مذهب زیدی نیز جزو مذاهب رسمی مورد تایید کشور است. بنابراین دلیل این مخالفت که در واقع میتوانست به رونق گردشگری و گسترش پیوندهای فرهنگی میان دو کشور بینجامد، مشخص نیست. نمیتوان سیاست یک بام و دو هوا داشت: در قانون اساسی آنان را تایید کرد و در برابر عربستان پشتیبانیشان نمود؛ اما از فراهم نمودن امکانات سفرشان به ایران خودداری ورزید.
2⃣ البته که اگر روزی امکان سفر انبوهشان به آمل فراهم شود، باید پیش از آن، ارزیابی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی این کار را انجام داد؛ وگرنه فردا همچون بحث گردشگران عراقی در مشهد، با یک عکس مشکوک که دختری برهنه در کنار مردی عرب را نشان میدهد، در شبکههای اجتماعی و برخی رسانههای غرضورز، ادعا میشود که یمنیها برای تجاوز به ناموس آملیها به این شهر سفر میکنند. البته فعلا نگاه امنیتی، ریشهایتر عمل کرده و جلوی حضور حوثیها را گرفته؛ پس جای نگرانی برای زنان آملی نیست!
3⃣ اگر درباره فعالیتهای ناصرالحق خواستید بیشتر بخوانید، به جز کتابهایی که در دست است (از تاریخ طبری که همان زمان نوشته شده گرفته تا «زیدیه در ایران» که به تازگی پژوهشکده تاریخ اسلام منتشر کرده)، میتوانید به یادداشت مهرداد فرهمند [در کانال تلگرامی او] نیز نگاهی بیندازید.
مهرداد فرهمند که درباره ناصرالحق توضیحاتی طنزگونه، اما سودمند در کانالش منتشر کرده، خبرنگار بیبیسی است؛ اما کمتر خبرنگاری را میشناسم که به اندازه او دل در گرو ایران داشته باشد. او به چهار زبان فارسی، ترکی، عربی و انگلیسی مسلط است و گزارشهای پر مغزی بهویژه از جهان عرب و کشور ترکیه برای بیبیسی میسازد. او همچنین گاهی به محتویات ضد ایرانی برخی برنامههای بیبیسی، انتقاد میکند. باید تبریک گفت به کسانی که امثال فرهمند را به خاطر نگاه امنیتیشان، به دامان بیبیسی میفرستند. او پیش از مهاجرت، از روزنامهنگاران دغدغهمند در رسانههای داخلی بود که به خاطر نگاه نادرست امنیتی به تعطیلی کشانده شدند؛ فرهمندها را همان نگاهی به دامان امثال بیبیسی میفرستد که مانع از حضور گردشگران شیعه زیدی در آمل میشود.
⭕️ دو پینوشت هم درباره یادداشت فرهمند:
۱- به رسانههای ایرانی خرده گرفته که چرا نوشتهاند ناصرالحق از مریدان امام هادی (ع) بوده است. در واقع این ادعا بنا بر روایت شیخ طوسی است (که البته روایت بسیار ضعیف و نادرستی است؛ اما به هر رو چنین روایتی هم داریم).
۲- از دلیل نامگذاری «لیلی»، سردار ایرانی ناصرالحق اظهار شگفتی کرده که چرا نام زنانه دارد. به نظر میآید نام واقعیاش چیز دیگری بوده و لقبش لیلی (و نه آنگونه که فرهمند نوشته، لیلا) بوده و دلیلش، روستای «لیل» در نزدیکی اشکور (یعنی مرکز حکمرانیشان) بوده که زادگاه او میدانند.
انتهای پیام
امام يازدهم ما هادى ؟!
پناه بر خدا .