نظر چند اصولگرا و اصلاحطلب دربارهی مذاکره ایران و آمریکا
روزنامه همشهری نوشت: مذاکره با تمام پیچیدگیهایش به اصل اساسی در دیپلماسی ایران تبدیل شده است، اینکه روزی ایران حاضر شد با گروه ۱+۵ پشت یک میز بنشیند و خواستههایش را در قالب برجام پیگیری کند، نقطه طلایی پرونده مذاکرات ایران با دیگر کشورها را شکل داد.
روی کار آمدن ترامپ این فرصت ادامه حیات را از برجام گرفت و مذاکرات فشرده ایران با گروه ۱+۵ با بنبستی به نام ترامپ مواجه شد اما در همان زمانی که ترامپ زیر میز مذاکرات زد و از لزوم مذاکرات جدید سخن گفت، کشورهای اروپایی تلاش کردند تا با رایزنیهای مختلف، مذاکرات را از بنبست خارج کنند. ایران نیز در این شرایط برنامه کاهش تعهدات را در پیش گرفت تا از این طریق دست بالا را در مذاکرات داشته باشد.
تلاش برای ایجاد کانال مالی اینستکس، ارائه بسته پیشنهادی از سوی مکرون، سفر غیرمنتظره ظریف به فرانسه و حضور در نشست گروه۷ نشان از جان گرفتن مسیرهای جدید مذاکره داشت.
برهمین اساس، تحولات بینالمللی و گشوده شدن پنجرههای جدیدی در مسیر مذاکرات بهانهای شد تا نظر چهرههای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب را در مورد آینده مذاکره ایران و آمریکا جویا شویم. مذاکره به شرط پذیرش بسته پیشنهادی مکرون از سوی ترامپ، مذاکره به شرط بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها و همچنین بحث رد مذاکره، سه گزینهای هستند که در گفتوگو با چهرههای سیاسی مورد بررسی قرارگرفتند.
در این میان احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده سابق مجلس نگاه دیگری به بحث مذاکره داشت: «دستور مذاکره معلوم نیست بنابراین مذاکره بیمعناست. هدف از مذاکره سیاسی خوشوبش و احوالپرسی نیست؛ مثلا اگر ترامپ اظهار پشیمانی و اعلام کند حاضر است تمام تعهدات خود را آغاز کند و موضوع مذاکره را بحث بر سر جبران خسارت تأخیر انجام تعهدات خود قرار دهد، پاسخ یک چیز است و اگر با حفظ موضع فعلی، دستور مذاکره را بحث درباره قدرت موشکی ایران عنوان کند، جواب چیز دیگری است. پس همه راهها به دستور جلسه مذاکره بستگی پیدا میکند. بنابراین تا معلوم نشود مذاکره بر سر چه چیزی است صحبت از مذاکره و نظرسنجی معنا ندارد».
سعید لیلاز، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی: من از مخالفان مذاکره با آمریکا از موضع ضعف هستم. تا چندماه پیش تهدیدها و تحریمهای طرف غربی بهگونهای بود که امکان مذاکره شرافتمندانه را از ایران میگرفت و طبیعی است که همه سیاستمداران، دیپلماتها و کارشناسان از طیفهای مختلف سیاسی، یکصدا بودند که نباید وارد مذاکره شد. در ماههای اخیر اما از چند نظر، تغییراتی در شرایط ایجاد شده است. دیگر در موضع ضعف نیستیم چراکه اقدامات ما در زمینه کاهش تعهدات برجامی در کنار تقویت موضع نظامی ایران در ماههای اخیر، شرایط را تغییر داده است. از سوی دیگر اقتصاد ایران درحال بازیابی است و شاخصها روند مثبتی را نسبت به گذشته در پیش گرفتهاند. تمایل طرفهای غربی به مذاکره با ایران به خوبی نشان میدهد که زمان به زیان طرف مقابل در حال سپری شدن است و این امتیاز بزرگی برای ماست. ما میتوانیم شرط لغو تحریمها مطابق آنچه در برجام است را برای مذاکرات دنبال کنیم.
سیدمصطفی هاشمیطبا، فعال سیاسی: برجام یک میز مذاکره بود که یکی از طرفین این میز را ترک کرده است. حالا ما نمیتوانیم با کسی که میز مذاکره را ترک کرده وارد مذاکره شویم. کشورهایی که با آمریکا همدست بودند باید با او مذاکره کنند تا او را به میز مذاکره برگردانند. در شرایط کنونی ما نمیتوانیم مذاکره کنیم. آدمهای اهل مذاکره میز مذاکره را ترک نمیکنند. وقتی کسی میز را ترک میکند اصلا قابل مذاکره نیست.
محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیسجمهور در دولت اصلاحات: با توجه به شرایط امروز، ذهن بنده به سمت رد مذاکره است؛ چرا که من معتقدم در مذاکره با شرایط کنونی، آوردهای نصیب ایران نمیشود. به اعتقاد بنده در شرایط فعلی اگر مذاکره هم انجام شود و حتی حضوری هم به آنجا بروند، آمریکاییها مشکلی از مشکلات ایران را بهصورت واقعی حل نخواهند کرد. اینکه دو نفر پشت میز بنشینند و حرف بزنند، اتفاقی نمیافتد؛ مهم یک اعتمادسازی متقابل است که متأسفانه دو نفر به هر دلیلی علاقهمند نیستند که این اعتمادسازی شکل بگیرد وگرنه صرف مذاکره و یک عکس گرفتن فایده ندارد.
اینطور نیست که دوطرف از دلایل مشکلات هم خبر نداشته باشند و در آن مذاکره همه مشکلات حل شود. مذاکره آخرین مرحلهای است که اتفاقات پشت پرده را به نمایش میگذارد. زمانی که قرار نیست اعتماد متقابلی ایجاد شود و طرفین یکدیگر را دشمن خود میدانند و حتی از این دشمنسازی سودها می برند، مذاکره به نتیجه خاصی ختم نمیشود.
هادی غفاری، عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام: قطعا با عدممذاکره مخالف هستم، چرا که این کار یک اقدام غیراخلاقی، غیرانسانی و غیردینی است. اباعبدالله در شب عاشورا با عمرسعد مذاکره میکند. برخی از آقایان نادان میگویند که اباعبدالله قصد داشت تا عمرسعد را هدایت کند، نه هدف امام حسین این نبود، بلکه اباعبدالله آنجا رفته بود تا تکلیف سیاسی خودش را روشن کند. امام حسین آمده بود تا مذاکره کند.
مذاکره با شرایطی که ترامپ میگوید را موافق نیستم؛ چون او زور میگوید. در شرایطی که به برجام برگردند، با مذاکره موافق هستم. استدلالم این است که مردم همانطور که دین میخواهند، زندگی هم میخواهند. مردم همانطور که به امامحسین(ع) علاقه دارند به شغل فرزندانشان هم علاقه دارند، به همان اندازه که به خدا و معاد اعتقاد دارند، به یک زندگی آبرومند بدون هراس از تحریم و تغییرات دلار نیاز دارند. زندگی شرافتمندانه از طریق جنگ با دنیا امکانپذیر نیست.
عبدالله ناصری، مشاور سیدمحمد خاتمی: بهنظر من فقط گزینه پذیرش بسته پیشنهادی مکرون از طرف ترامپ میتواند مسیر مذاکره را شکل دهد؛ چرا که گزینه بازگشت به برجام اگرچه ایدهال است اما بهنظر من منتفی است و با توجه به روحیات و نگرشی که از ترامپ دیدهایم، گزینه بازگشت به برجام واقعبینانه نیست. عدممذاکره هم راه توسعه و تنفس مردم را به مرور از بین میبرد و بدون تعارف بهمعنای فاجعهسازی و قتل ملت است؛ بنابراین میتوان به گزینه پذیرش پیشنهاد مکرون امیدوار بود. چرا اروپاییها اصرار دارند در این قضیه، خود را نشان دهند و جایگاهی داشته باشند؟
الهه کولایی، عضو حزب اتحاد ملت: انکار مذاکره شیوه معمولی در محیط بینالمللی نیست و بنابراین ما باید بر گزینههای بازگشت به برجام و بسته پیشنهادی مکرون تمرکز کنیم. هر کدام از این دو گزینه میتواند دربرگیرنده ابعاد مختلف یک سیاست واحد در حوزه بحث دیپلماسی باشد. بنابراین بنده گزینه اول و دوم را در یک طبقهبندی قرار میدهم. در واقع تقاضاها یا الزامات اساسی هر یک از بازیگران در فرایند مذاکره با اشکال گوناگون قابلپیگیری است.
در وضعیت کنونی بهنظر میرسد گزینه دوم عملی و اجراییتر است اما معنی آن این نیست که نمیتوان به گزینه اول دست یافت. بازیگران درگیر در مذاکرات بپذیرند که باید به خواستهها و واقعیتهای مؤثر در روند مذاکره توجه لازم را داشته باشند. از آنجا که دستگاه دیپلماسی کشور ما در وضعیت کنونی توجه مناسبی به این واقعیتها دارد، احتمالا بتوان از گزینه اول به گزینه دوم دستیافت؛ چرا که نقش و نفوذ آمریکا در حوزه بینالمللی غیرقابل چشمپوشی است و با انکار واقعیتها راه برای دستیابی به اهداف هموار نمیشود.
حسین مرعشی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی: نمیتوان به گفتوگو با آمریکا امید بست. مادامی که آمریکاییها متوجه اشتباه استراتژیک خود نشوند نمیتوان امیدوار بود که شرایط کنونی عوض شود. ۶کشور بعد از مذاکرات فشرده به یک سند بینالمللی رسیدند؛ آن را به تأیید شورای امنیت هم رسید. آمریکاییها اما از این پیمان خارج شدند و این سند مورد خیانت واقع شد بدون اینکه اصول دیپلماتیک رعایت شود.
ترامپ مطمئن بود که با خارج شدن از برجام، ایران به یک نقطه بحرانی میرسد و به این واسطه امتیازهای سنگینی به آمریکا خواهد داد اما ملت شریف ما مقاومت کردند؛ سختیها را تحمل کردند. کمبودها و گرانیها را تابآوردند و موجب شکست برنامهریزیها علیه خود شدند. آمریکا اشتباه کرد و حالا باید اشتباه خود را بپذیرد و تبعات آن را گردن بگیرد. واقعیت این است که ترامپ در هیچیک از عرصههای بینالمللی موفقیتی نداشته است؛ در مورد ایران هم در نهایت این روند موجب شکست آمریکا خواهد شد.
فراموش نکنید که برجام دیگر برای ما محلی از اعراب ندارد و تنها با کاهش تحریمها علیه ایران و رفع لغو فروش نفت ایران میتوانیم به بهبود روابط بینالمللی فکر کنیم.
محمدجواد حجتی کرمانی، نماینده اسبق مجلس خبرگان رهبری: بر اساس معیارهای سه گانه رهبرانقلاب یعنی عزت، حکمت، مصلحت من با مذاکره با ترامپ مخالف هستم چون با این همه گستاخیای که او نسبت به ما کرده است، عزتمان اجازه چنین مذاکرهای را نمیدهد. چنین مذاکرهای نه دارای حکمت است نه مصلحت اما در مورد ۳گزینه پیشنهادی، گزینه مذاکره به شرط بازگشت به برجام و رفع تحریمها یعنی مذاکره مشروط را بهعنوان جواز « أکل لحم المیت» در موارد اضطرار آن هم با اضافه کردن شروط بیشتر انتخاب میکنم. من علاوه بر شرط رفع کامل تحریم با بازگشت به برجام این شرط را اضافه میکنم که ترامپ صریحا از توهینهایی که به ملت ایران کرده به هر نحو که در عرف سیاسی موردقبول است، عذرخواهی کند و به نظام و انقلاب اسلامی احترام بگذارد. این گزینه من است اما انتخاب اصلی در اختیار رهبرانقلاب و مجموعه حاکمیت است.
سیدمحمدحسینی، عضو شورای مرکز جمنا: در یک مقطعی ایران تصمیم به مذاکره با ۱+۵ گرفت و اتمامحجتی بود تا دنیا بداند که ما اهل گفتوگو هستیم. حال که آمریکا از برجام خارج شده است، دیگر مذاکره با آمریکا معنا و مفهومی ندارد چون اگر توافقی انجام شود، آمریکا به آن پایبند نخواهد بود اما میشود برای یکبار دیگر این فرصت را مطرح کرد. اگر آمریکاییها تحریمها را کامل بردارند و به برجام بازگردند، ایران میتواند مانند گذشته در قالب ۱+۵ نه به شکل جداگانه با آمریکا مذاکره کند. اگر آمریکا حاضر به بازگشت برجام و رفع تحریمها نباشد، مذاکره مفهومی ندارد.
امیر محبیان، تحلیلگر اصولگرا: اگر آمریکا تحریمها را کامل رفع کند، تازه به نقطهای برمیگردیم که قرار بود در برجام صورت بگیرد، بنابراین این سؤال ایجاد میشود که مذاکره برای چه دستاوردی باید انجام شود؟ مذاکره مجدد در مسائل هستهای که قبلا در برجام انجام شد یا مذاکره بر مسائل موشکی که ما همواره گفتهایم حاضر به مذاکره بر سر این موضوع نیستیم. بهنظر من فعلا شرایطی برای مذاکره وجود ندارد.
ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا: اگر بخواهم از بین این سه گزینه انتخاب کنم، براساس صحبتهای آقایان روحانی و ظریف گزینه بازگشت به برجام و رفع تحریمها را برمیگزینم اما بهنظرم باید یک گزینه دیگر برای مذاکره اضافه کرد. گزینه مورد نظر من این است که آیا بعد از برگشت آمریکا به برجام با این دولت آمریکا میتوان مذاکره کرد یا خیر؟ چرا که رهبری هم این را مطرح کردند که به هرحال ما با این دولت آمریکا مذاکره نمیکنیم.
فرض کنید که آمریکا به برجام بازگردد و همه تحریمها را بردارد، چه تضمینی وجود دارد که دوباره دولت فعلی آمریکا که یکبار به سادگی برجام را پاره کرد، دوباره دستاورد مذاکره را از بین نبرد؟
بنابراین من گزینه بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها را انتخاب میکنم – این برگشت آمریکا یک امتیاز برای ما نیست، چرا که وظیفهشان انجام برجام بود- اما وقتی به نقطه صفر رسیدیم، معتقدم که با این دولت آمریکا نمیتوان مذاکره کرد.
حسن بیادی، دبیرکل جمعیت آبادگران: بهرغم مخالفتهایی که حین توافق برجام، چه در داخل کشور و چه در خارج از آن وجود داشت، برجام به امضا رسید. پس از توافق برجام اروپاییها از این توافق راضی بودند اما آمریکاییها رضایت چندانی نداشتند؛ چرا که شرکتهای بزرگ اروپایی مانند توتال و شرکتهای خودروسازی بعد از برجام وارد ایران شدند اما آمریکاییها با موانعی برای ورود به عرصه اقتصادی روبهرو بودند که آنها را از برجام ناخرسند میکرد. بهنظر من بهدلیل بدعهدی آمریکاییها در توافق برجام آنها علاوه بر اینکه باید به برجام برگردند و به رفع تحریمات سرعت ببخشند باید امتیازات بیشتری را جهت مذاکره ارائه دهند. در این صورت امید به مذاکره جدید وجود دارد.
حمید رسایی، عضو جبهه پایداری: براساس تجربه ۴۰ساله و تجربه ملموس ۷،۶سال اخیر گزینه سوم را انتخاب میکنم؛ یعنی همانطور که رهبر انقلاب فرمودند مذاکره با این دولت آمریکا سم مضاعف است چون میدانیم نتیجه حاصل نمیشود وقتی علم داریم و تجربه داریم که نتیجهای حاصل نمیشود طبعا باید گزینه سوم را انتخاب کنیم وگرنه گزینه دوم گزینه مطلوبتری است اما آن راه را رفتهایم و میدانیم که بنبست است و نتیجهای ندارد؛ بنابراین نباید وقت، توان و حیثیت خود را پای مسیری که تجربه شده بگذاریم.
مهدی چمران، نایبرئیس جمنا: ما یک پروسه ۶، ۵ساله در این زمینه گذراندهایم. چند وقت پیش هم رهبری رسما اعلام کردند و رئیسجمهور هم اعلام کرد که « مگر کشوری دیوانه است که با شما که توافق را نقض میکنید مذاکره کند»؛ بنابراین اصولا بحثی برای انجام مذاکره یا عدمانجام آن وجود ندارد که بخواهیم نظرسنجی کنیم. مذاکره با یکسری پیشفرض صورت میگیرد اما مذاکرات این شکلی با آمریکا تماما سازشکارانه و ذلتپذیر خواهد بود؛ چرا او قرار نیست مذاکره دوستانه داشته باشد.
غلامرضا مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحتنظام: من گزینه عدممذاکره را انتخاب میکنم. مذاکره با آمریکا در یک شرایط برابر امکانپذیر نیست. اگر توقعمان این است که آمریکا با ما با شرایط برابری حاضر به مذاکره شود، چنین چیزی محال است البته محال فلسفی نیست بلکه محال وقوعی است.
آمریکا خود را ابرقدرت جهان میداند و از نگاه آمریکاییها مذاکره بین ضعیف و قوی است درحالیکه ما ضعیف نیستیم و میخواهیم زندگی کنیم و جهان به تعبیر قرآن وسیع است و به وسیله آمریکا کوچک و محدود نشده است؛ بنابراین ما با بقیه دنیا تعامل میکنیم اما هیچ ضرورتی نمیبینیم که با آمریکا هم تعامل داشته باشیم؛ چرا که این تعامل موجب میشود که آنها هر آنچه میخواهند بر ما تحمیل کنند.
انتهای پیام