اعمال قانون یا اعمال زور از راه تحریم
علی صالحآبادی در یادداشتی با عنوان «اعمال قانون یا اعمال زور از طریق تحریم» در روزنامهی ستاره صبح نوشت: وقتی عقربههای ساعت به پایان هزاره دوم رسید، مردمان روی کره زمین با توجه به تحولات روزافزون در زمینه اطلاعرسانی و شیشهای شدن امور کشورها، پنداشتند که هزاره سوم آغاز صلح، همزیستی مسالمتآمیز، تلاش برای ایجاد عدالت و برابری و از همه مهمتر بسط و گسترش دموکراسی و حاکمیت قانون است، البته شواهد و قرائن و همچنین گزارش سازمان ملل نشان میدهد که در کمتر از دو دهه از شروع هزاره سوم عدالت اقتصادی نسبت به دهه پایانی هزاره دوم بهتر شده است.آمریکا قدرت اول جهان به لحاظ تاثیرگذاری سیاسی، نظامی و اقتصادی است، به همین دلیل انتخابات این کشور چه کنگره و چه ریاست جمهوری مهم و نتیجه آن بر دیگر کشورها تاثیرگذار است. پیش از دونالد ترامپ «باراک حسین اوباما» رئیسجمهور ایالاتمتحده بود. او دانشآموخته حقوق دانشگاه هاروارد بود و به دلیل کنیاییتبار بودن مزه فقر و نداری را حس کرده بود، به همین دلیل تمایلش به صلح بود و سخنرانیهای عالمانه او مثل آنچه در دانشگاههای قاهره و استانبول ایراد کرد، توجه خردمندان جهان و حتی مردم عادی دنیا را به خود جلب کرد، به همین دلیل به او جایزه صلح نوبل داده شد، اما در انتخابات سال 2016 ورق برگشت و با دخالت روسیه در انتخابات آمریکا و شعارهای پوپولیستی که داده شد، دونالد ترامپ پیروز انتخابات شد. فردی که به سیاست، حقوق، نظام بینالملل و… آشنا نیست و قبل از ریاست جمهوری از طریق دایر کردن مرکز فحشا و فساد پول در میآورد. او علاقه اصلیاش زن، تجارت و بسازوبفروش است. نویسنده در سال 1395 قبل از رئیسجمهور شدن او همین هشدارها را داده بود، بنابراین حضور چنین فردی در کاخ سفید که از یکسو انگشتانش روی ماشه است و از سوی دیگر با ابزار مالی که در اختیار دارد میتواند با دنیا بهویژه با ایران جنگ اقتصادی یا نظامی راه بیندازد. ترامپ با ابزارهایی که در اختیار دارد نظام بینالملل و مناسبات آن را مختل کرده است، زیرا این کشور ابزار مالی منحصربهفرد در اختیار دارد که میتواند تمام کارتهای اعتباری دلاری را در اروپا و یا هر جای دیگر کنترل کند، علاوه بر آن آمریکا در حدود 10هزار بانک بزرگ و کوچک دنیا سهام غالب دارد، وقتی با یک کشور یا بنگاه اقتصادی سرشاخ میشود ترجیح میدهد از ابزار مالی که کمهزینهتر از حمله نظامی است استفاده کند. از سوی دیگر این کشور مانند تعدادی از کشورهای دیگر از قدرت سایبری بالا نیز برخوردار است، صاحبنظران میگویند تحریم و تداوم آن هزینهاش از جنگ بیشتر است، به همین دلیل وزیر نفت گفته: «در زمان جنگ نفت را تحت هر شرایطی میفروختیم،پول آن را دریافت و مصرف میکردیم. در حال حاضر دغدغه این است که نفت را چگونه بفروشیم، درصورت فروش پول آن را چگونه دریافت کنیم و در صورت دریافت پول چگونه و از چه راهی نیازهای کشور را تهیه کنیم.» این اظهارنظر وزیر نفت نشان میدهد که جنگ اقتصادی چقدر جدی که تداومش میتواند خطرناک باشد.
مهاتیر محمد که در فاصله سالهای 1981 تا 2003 (22سال) نخستوزیر مالزی بود و داوطلبانه قدرت را ترک کرد اما مردم مالزی سال گذشته (2018) وقتی دیدند وضع در کشورشان رو به بدی میرود از او که در سن 93 سالگی بود خواستند بار دیگر بر کرسی نخستوزیری تکیه زند. مهاتیر محمد بر این عقیده بوده و هست که شرط لازم برای دستیابی به توسعه ایجاد امنیت پایدار در جامعه است.معمار نوین مالزی همواره کوشیده تا در فضای صلح زندگی کند نه در فضای تنش؛ او با این سیاست مالزی را که تا چند دهه پیش کشور عقبمانده و از ایران عقبتر بود را به کشور مدرن با درآمد سرانه بالا برای مردمش تبدیل کرده است.نویسنده با شناختی که از ماهیت و اهداف تحریمها دارد بر این عقیده است، تداوم تحریمها برای مردم ایران پرهزینه خواهد بود، بنابراین دستگاه دیپلماسی باید بکوشد با بهرهگیری از قاعده بده و بستان (trade off) از یکسو تحریمهای وضعشده را لغو یا کاهش دهد و از سوی دیگر مانع تحریمهای جدید شود. راهکار در شرایط جنگ اقتصادی این است که با کشورهایی مثل چین، هند، روسیه و… و همسایگان ایران نوعی تبادل مالی بدون دلار ایجاد شود تا با فروش کالا و وارد نمودن کالاهای ضروری از اثر تحریمها کاسته شود، اگر چنین اتفاقی رخ ندهد، ادامه تحریمها سرنوشت ایران را در بلندمدت مشابه کوبا، کره شمالی، ونزوئلا و… خواهد کرد.
انتهای پیام