ابتکار: میخواهند طبقهی متوسط را ناامید کنند
پریسا صالحی، انصاف نیوز: معصومه ابتکار به مناسبت سالروز تشکیل تحریریهی انصاف نیوز در گفتوگویی با این رسانه به فضای امروز رسانه در ایران و آزادی مطبوعات پرداخت. او همینطور به پرسشهایی در مورد نقش رسانه در حوزهی زنان پاسخ داد. ابتکار میگوید همه جای دنیا اتفاقاتی میافتد و مشکلاتی وجود دارد اما رسانهها اینطور با خبر بد بمباران نمیکنند.
معصومه ابتکار میگوید کشور برای اولین بار در تاریخ بدون نفت اداره میشود و شرایط شرایط سختی است. او با اشاره و تاکید بر نقش تحریمها در وضع کنونی اقتصاد ایران از کسانی که بدون درنظر گرفتن تحریمها قصد تخریب دولت را دارند انتقاد کرد.
متن کامل این گفتگو را در ادامه میخوانید:
فضای خبر پیچیده شده
انصاف نیوز: نظرتان در مورد شرایط فعلی رسانه و آزادی مطبوعات چیست؟
معصومه ابتکار: قبل از هرچیز میخواهم سالگرد انصاف نیوز را تبریک بگویم و همینطور موفقیت و میزان اعتمادی که توانسته بین مخاطبان خود جلب کند و اینکه توانسته به عنوان یک رسانهی مستقل و در عین حال رسانهای که به صورت تخصصی و حرفهای کار اطلاع رسانی را انجام میدهد تبریک بگویم و تشکر کنم از همهی کسانی که در این زمینه تلاش میکنند و سختیهای زیادی در این مسیر که اخبار و واقعیات را به مردم برسانند متحمل میشوند. آن هم در دورهای که کار خیلی سخت شده است.
شاید یک وقتی تصور ما این بود که وقتی اطلاعرسانی توسعه پیدا کند و رسانه در عصر دیجیتال و انقلاب دیجیتال متحول شود و دسترسیها گستردهتر شود، اطلاعرسانی شفافتر میشود؛ اخبار واقعبینانهتر و انعکاسی از حقایق میشود. در حالی که متاسفانه در عمل به عکس شده و و همزمان با انقلاب دیجیتال نه فقط در ایران بلکه در همه جای دنیا با بحران فیک نیوز و دیپ فیک و مسائل پیچیدهی misinformation و disinformation یا اطلاعات غلط، جنگ روانی و به طور کلی پیچیده شدن فضای خبر و اطلاعرسانی در اثر چنین مداخلاتی، شرایطی که در عرصهی اطلاعرسانی و خبر و انتشار آگاهی انتظار میرفت وجود دارد پیچیدهتر شد. ما نمیتوانیم بگوییم بهتر یا بدتر ولی خیلی پیچیده شده است.
برای همین نیاز به آموزش و مهارت نه تنها برای خبرنگاران خیلی بالا رفته و نه تنها خود حوزهی خبر خیلی باید حرفهای عمل کند بلکه مخاطب هم نمیتواند بدون مهارت و بدون تشخیص باشد تا خبر و اطلاعات درست به دستش برسد. او خودش هم باید مهارت تشخیص خبر درست از نادرست یا اثرگذاری تحلیلها و رسانههای تحلیلگر روی افکار عمومی میگذارند داشته باشد و او هم تحلیل داشته باشد. بنابراین کار کمی سخت شده است.
با پرچم آزادی بیان کشور را به سمت یاس میبرند!
زیاد شدن تعداد رسانهها با وجود خطر فیک نیوزها، باعث روشنتر شدن فضا نشده است؟
در اصل چیزی که مهم است جریان آزاد اطلاعرسانی است. این خیلی مهم است و خوشبختانه هم قانون اساسی ما برای این موضوع خیلی مایه گذاشته و هم اینکه در حال حاضر دولتی که منتخب مردم است برای این شعار و وعده و پایبندی به این مساله که تا حد توانش برای باز کردن فضای رسانه کشور و دفاع از رسانههای آزاد، مستقل و منتقد و همینطور کاهش هزینههای انتقاد و حتی اعتراض و ایجاد فضایی برای نقد سازنده، همهی تلاش خودش را کرده است.
در شرایطی که فضای مجازی مخالفان زیادی داشته و عدهای تلاش داشتند که محدودیتهای زیادی را اعمال کنند. تمام همت دولت و شخص آقای رییس جمهور بر این بوده که سعی کند یک مقداری این فضا بازتر و آزادتر باشد؛ ولی خب میدانیم که به هرحال این یک عرصهی پرچالش است و خیلی روان نیست. در جاهای دیگر دنیا هم خبرنگاری کماکان جزو حرفههای پرخطر است و سختی کار آن بالا است و پرآسیب و کم درآمد است ولی خب خیلی مهم است.
اینکه ما امروز در مورد سواد رسانهای صحبت میکنیم به خاطر این است که مبتلای به بیسوادی هستیم و این یک ابتلا است. بیسوادی رسانهای موضوعی است که میتواند یک جامعه را به صورت گسترده تحت تاثیر قرار دهد و به آن آسیب بزند و به روح و روان یک جامعه لطمه بزند. ممکن است این لطمه در لوا و با پرچم آزادی بیان باشد یعنی با پرچم آزادی بیان موضوعاتی را مطرح کنند که نه تنها به بسط فضا و آزادی و رفاه بیشتر و بهبود و اصلاح شرایط کمکی نکند بلکه در عمل جامعه را به سمت ناامیدی و یاس و بیشتر امنیتی شدن فضاها ببرد.
این امروز خیلی مهم است که ما چه باید کنیم و چگونه با این جریان انقلاب عصر دیجیتال و آثار آن در بخش اطلاعرسانی و خبر چگونه باید مواجه شویم.
همهی این ناامیدی به خاطر رسانه نیست بلکه فضا باعث ناامیدی میشود.
صد در صد واقعیتهایی هم وجود دارد. منظور من این است که شاید آن واقعیتها را در کشورهای دیگر هم شاهد هستیم برای مثال همزمان با اینکه در بهار امسال سیل آمد در هفت ایالت آمریکا هم سیل بود. اینقدر که رسانههای داخلی و رسانههایی که از بیرون روی ایران کار میکنند این مساله را بزرگ کردند، واقعا هم مهم بود ولی فقط چندجا منعکس شد که آمریکا هم سیل آمده است. نه در داخل آن کشور و نه در جاهای دیگر خیلی به این موضوع نپرداختند. انگاری اتفاقی افتاده و حالا باید به آن برسند.
برای مثال در مورد بیخانمانها، خب ما نباید چنین مسالهای در جامعه داشته باشیم، همهی تلاشمان هم این است. هلن میرن به عنوان یک هنرپیشهی معروف انگلیسی یک کمپین برای مقابله با بیخانمانی نه در کشورهای کمتر توسعه یافته بلکه در اروپا و آمریکا و کشورهای صنعتی شروع کرده و حرفش این است که بیخانمانی در شهرهای توسعهیافته بیداد میکند.
میگوید در انگلیس فقط 140 هزار کودک وجود دارد که از داشتن یک سرپناه محروم هستند یا در سکونتگاه موقت زندگی میکنند. چنین آماری تکاندهنده است اما اینها چقدر اجازه میدهند که این مساله دائم در روح و روانشان بمباران شود که چنین مشکلاتی دارند؟ این را متعادل میکنند یعنی خبر آن را سانسور نمیکنند اما حتما هم اجازه نمیدهند که چنین اخباری شبانهروز بر سر مردم و جامعهشان بمباران شود و در نهایت خسته وافسرده شوند. این اتفاق خیلی راحت میتواند از راه رسانهها رخ دهد.
ما از بیرون که چنین هجمهای داریم. در داخل هم اگر خودمان به داد خودمان نرسیم نگرانی خیلی زیاد میشود البته دولت که چنین کاری نمیکند و چنین اجازهای نمیدهد منظور خود رسانهها هستند.
به عمد تلاش میکنند که حتی دستاوردها را هم تحقیر کند و نادیده بگیرند و پیشرفتها را انکار کنند. کوچکترین قدمی که برداشته میشود آنقدر بمباران میشود که دفن میشود؛ ماهیت خبر خوب هم که اصلا به طوری است که خیلی انرژیای که خبر منفی دارد را ندارد. میگویند در رسانه تا حقیقت میآید بند کفشش را ببندد، دروغ سه دور دور دنیا چرخیده است.
روش این دولت پوپولیستی نبود
موضوع این است که ما با بحران خبر خوب مواجهیم. حتی اگر رسانه بخواهد خبر خوب انعکاس دهد، چیز زیادی پیدا نمیکند؛ مقدار آن خیلی کمتر از خبرهای بد است.
بله، ممکن است این هم باشد. موضوع تولید خبر خودش داستانی است. روش این دولت هم واقعا پوپولیستی نبوده و هیچوقت برای هیچ، موجسواری پوپولیستی نکرده است در صورتی که در یک دوران شاهد آن بودیم. این برخورد صادقانه در عرصهی خبر در شرایط جنگ روانی میتواند آسیب بزند.
این یک واقعیت است اما به هرحال میبینیم که گاهی یک همگرایی بین جریانات ضددولت داخل و جریانات ضد ایران خارج پیش میآید که در یک موضوع چنان همصدایی میکنند که دیگر نمیتوان از این هیاهو یک چهرهی واقعی یا یک خبر متعادل استخراج کرد.
رسانهها چقدردر حوزهی زنان همراه هستند؟
ما که سعی کردیم خیلی تعامل داشته باشیم و خوشبختانه همکاری رسانهها هم با ما خوب بوده است. سعی کردیم در تمام بخشها هم رسانهها را دخالت بدهیم و هم دعوت کنیم حضور داشته باشند، هم تز آنها نظر بخواهیم و هم نظرشان برایمان محترم است. خیلی اوقات من روی خبرها یا تحلیلهایی که میبینم که رسانهها کار کردند، ارجاع میدهم که رسیدگی شود و نتیجه به من گفته شود.
یعنی یک جاهایی رسانه به من در اطلاعرسانی برای شفافیت بیشتر کمک میکند و من بر اساس خبری که میبینم فورا ارجاع میدهم میگویم به استان برو و برایم گزارش بیار. به طور متوسط هفت، هشت خبر را به این صورت به بخشهای مربوطه ارجاع میدهم. برای خود من به عنوان کسی که مشوولیت دارم رسانه بسیار مهم است و توجه بسیاری به آن دارم.
یک جاهایی هم ناچار میشویم جواب دهیم. یعنی خبر نادرست یا اتهامزنی است یا فضاسازی است که ما سعی میکنیم در یک فضای منطقی جواب دهیم .
شاید همیشه هم اطلاعرسانی از طرف معاونت خیلی دقیق انجام نشده، برای مثال در مورد موضوع لایحهی منع خشونت علیه زنان بعد از برگشت از قوهی قضاییه، تا مدتها تلاشهای ما برای گرفتن اطلاعات از معاونت بینتیجه بود.
لایحهی منع خشونت به کمیسیون لوایح رفته و آنجا بررسی میشود و نظر دستگاهها دوباره گرفته شده است. ما هم فازبندی کردیم و در کمیسیون لوایح صحبت کردیم که دیگر به کمیسیون فرعی نرود و یک راست به دستور اصلی بیاید. برای تعجیل هم صحبت کردیم منتها چند لایحهی مهم در دستور کار کمیسیون لوایح بوده و متاسفانه این مرتب عقب افتاده است.
منظورم بیشتر متوجه اصلاحات قوهی قضاییه بود.
اگر بخواهم به طور کلی بگویم میگویم بازگشت به لایحهی دولت به جز مواردی که جنبهی قضایی دارد. جاهایی که جنبهی قضایی دارد مثل جرایم آیین دادرسی و موارد دیگر قوهی قضاییه حق داشته که نظر دهد. ولی در مواردی که به تقسیم کار دستگاههای دولتی مربوط بوده، پیشنهاد ما این است که به لایحهای که یک بار دولت بررسی و تصویب کرده بازگردیم.
نظرتان در مورد هدیههایی که به خبرنگاران داده میشود چیست؟ در جلسات مختلف هدیههایی به خبرنگاران داده میشود که مبلغ زیادی نیست اما ممکن است خطر زیر سوال رفتن استقلال قلم و عزت نفس خبرنگاران وجود داشته باشد.
ما که نداشتیم هدیه دهیم اما اگر بتوانیم گاهی به عنوان عیدی آنهم از بابت احترام به اینکه یک عید است و ما یادتان هستیم عیدی میدهیم اما در واقع هدیه نتوانستهایم بدهیم.
منظورم این نبود که چرا معاونت زنان هدیه نمیدهد. میخواستم ببینم نظر شما در مورد این هدیهها چیست؟
به عنوان عیدی اکر قانونی باشد و دستگاه هم امکان پرداخت آن را داشته باشد هیچ اشکالی ندارد. چون بالاخره خبرنگاران زحمت میکشند و کار میکنند اما به این شکل نشود که خبرنگار نتواند انتقاد کند یعنی وابستگی ایجاد نکند یا به عزت نفس خبرنگار آسیب بزند.
ولی ما سعی کردیم کار دیگری کنیم؛ برنامهی ما دورههای توانافزایی برای خبرنگاران به خصوص در حوزههای تخصصی زنان و خانواده، جنسیت و مسائل اجتماعی است. یک نشست برگزار کردیم. سال پیش هم یک نشست یرای خبرنگاران داشتیم. امسال هم برگزار کردیم و تلاشمان این است که تا آخر سال بازهم نشست تخصصی بگذاریم. به نظر ما این نشستهای تخصصی بزرگترین کمک به خبرنگاران است. سعی میکنیم اساتید حضور داشته باشند و کاربردی، همراه با مثال و مهارتی باشد و طی این نشستها روی مفاهیم کاز کنیم.
برای مثال در نشست قبل ما سعی کردیم روی مفاهیم عدالت جنسیتی کار کنیم که در این حوزه چه کار میکنیم و مفهوم آن چیست. فکر میکنم اینها بیشتر به کار خبرنگاران این حوزههای تخصصی بیاید. تلاش ما هم این است که بتوانیم این دورهها را بیشتر برگزار کنیم؛ امیدوارم که تا آخر سال یکی دو دوره برگزار کنیم.
اینها انتقاد نیست
انتقادها به دولت و شخص آقای روحانی زیاد شده، شما به عنوان عضو هیات دولت دفاعی در برابر این انتقادات دارید؟
انتقاد بسیار خوب و لازم است و نشاندهندهی فضای آزاد و فضای تعامل و دور از فضاهای امنیتی است. بالاخره انتقاد آنقدر هزینه ندارد که منتقد احساس کند فورا زندانی میشود. متاسفانه ما یک دورهای چنین شرایطی داشتیم. کسانی که به رییس جمهور انتقاد کردند زندان رفتند و محکومیت گرفتند. هنوز در احکام برخی موضوع انتقاداتی که به رییس جمهور شده بود وجود دارد.
مسالهی انتقاد با مسالهی تهمت متفاوت است. الان یک فضایی است برای تهمت زدن و بهتان که زیاد هم شنیده میشوند. اینها را باید تفکیک کرد. آزادی بیان این نیست که هر کسی هر تهمتی خواست بزند و هر دروغی خواست بگویند و اذهان عمومی را خراب کنند بعد هم بگویند آزادی بیان است. شکایتی هم وقتی میشود طرف میگوید ما حق انتقاد نداریم.
اینها انتقاد نیست و نباید خلط مبحث کرد؛ اما انتقاد بسیار لازم و خوب است و دولت هم استقبال میکند. دولت حتما در کارش کمبود و کاستی دارد اما نقد یک فن است که به آن روش یا متودولوژی نقد گفته میشود؛ ما در روش نقدمان دچار مشکلات اساسی هستیم و به جای نقد منصفانه به موضعگیری میافتیم و صرف اینکه طرف از طیف ما نیست و رقیب ما است، به هر ترتیبی شده میخواهیم نتیجهگیری مورد نظر خودمان را داشنه باشیم.
هم طیفیهای ٱقای روحانی هم به ایشان نقد دارند.
نقد همطیفیها و دوستان آقای روحانی خیلی با نقد کسانی که به دنبال اتهامزنی و تخریب هستند متفاوت است. برای مثال در مورد شرایط اقتصادی فعلی نقد میکنند اما مخالفان سیاسی آقای روحانی میگویند تمام مشکلات فعلی در اثر عملکردهای دولت است و کلا وجود و اصلا پدیدهای به اسم تحریم و خروج از برجام را نادیده میگیرند و میگویند تحریم اصلا تاثیری بر مشکلات ندارد درحالی که خودشان هم میدانند که این حرف خیلی غیرواقعبینانه است و میدانند که بدترین تحریمها در طول تاریخ ایران علیه کشور ما اعمال میشود و میدانند که شرایط خیلی برای ادارهی دولت سخت است و برای اولین بار در تاریخ کشور تقریبا دولت بدون نفت اداره میشود. این شرایط حتما فوایدی دارد و حتما مضرات و سختیهای زیادی هم دارد.
مخالفان سیاسی دولت اینطور میگویند. منتقدانی که مشفقانه انتقاد میکنند میگویند بله، اشکالاتی در نحوهی مدیریت هست اما علت العلل تحریم و شرایط سختی است که تخریمها به اقتصاد ایران وارد کردهاند و همینطور جنگ روانیای که علیه دولت و مردم ایران است. آنها یک خرده منصفانهتر مسائل را میبینند و انتقاد میکنند.
حتما جای نقد دارد، هیچوقت نه دولت و نه رییس جمهور مشکلات را نفی نکردند ولی نادیده گرفتن تلاشها و قضاوتهای یکجانبه و دور از انصاف دست کم زیبندهی بخش رسانهی حرفهای یا فعالان سیاسی حرفهای نیست. ما همه کم و بیش مشکلات را میدانیم، راه حلها را باید پیشنهاد داد؛ وقتی راهحلها را هم بررسی کنیم میبینم که گزینههای زیادی وجود ندارد که بگوییم حالا این گزینهها هم بوده و به آن عمل نشده، ولی خب یک عدهای میخواهند همسو با دشمنیهایی که از بیرون میشود همصدایی کنند دیگر، چه کار کنیم؟ (میخندد)
وضعیت شکننده است
شما انصاف نیوز را دنبال میکنید؟
بله من اخبار را دنبال میکنم البته به طور منظم نمیرسم، اما گاهی که رسانهها را میخوانم حتما به انصاف نیوز هم سر میزنم، در جاهایی هم که اخبار را به صورت رندوم میبینم، اخبار انصاف نیوز را هم میبینم.
نقد خاصی دارید؟
نه چون آنقدر کامل و جامع دنبال نکردم که بتوانم منصفانه نقد کنم ولی کماکان از اینکه تلاش میکنید در این فضای سخت، اطلاعرسانی کنید تشکر میکنم و توصیه میکنم به امید و عمق نگاه و اینکه بتوانیم حقیقت را بگوییم و از حاشیهها و پیرایهها فاصله بگیریم.
میدانم که شما هم تلاش کردید. انشالله که بتوانیم از این شرایط دشوار عبور کنیم، به خصوص اینکه انتخابات را در پیش داریم، سختترین منتقدان دلسوز وقتی نقدشان را مطرح میکنند بازهم میگویند ما هیچ راهی جز صندوق رای نداریم.
پرشور خواهد شد؟
تلاش عامدانهای با یک همسویی بین جریانهای داخل و بیرون هست که مردم را ناامید و خسته کنند و مردم به این نقطه برسند که هیچ فایدهای ندارد که رای بدهند. این کاهش مشارکت به نفع یک جریان خاصی است حالا سیر تایید صلاحیتها جای خودش که خیلی جای بحث دارد اما در نهایت درفضای عمومی رسانه و فضای سیاسی به این سمت تلاش میشود که عموم مردم یعنی دهکهایی که همیشه در انتخاباتها امدهاند به خصوص طبقهی متوسط به پای صندوق رای نیایند. آنهایی که با فکر، سلیقه و اندیشه آمدهاند انتخاب کردهاند و تاثیرگذار بودند.
یک جاهایی ما این تاثیرگذاری آشکار را دیدیم مثل دوم خرداد، ۹۲ و همینطور ۹۶. دیدیم که اگر بیایند میتوانند اثر بگذارند؛ همینطور در انتخابات مجلس هم دیدیم که یک فراکسیون قوی شکل گرفت و جلوی خیلی مسائل را با وجود اینکه اقلیت بود گرفت و خیلی کارها مثل برجام را پیش برد ولی خب بالاخره یک اقلیت قوی است؛ همین.
این را دیدیم که انتخابات کارکرد دارد و تهران اگر بخواهد میتواند یک لیست یکدست اصلاحطلب یا اعتدالگرا انتخاب کند و این یعنی مشارکت مردم اثربخش است. ناامید نشویم اللن شرایط فرقی نکرده، یک خرده سختتر شده اما مردم نشان دادند که اگر بیایند تغییر میدهند پس بازهم بیایند و قدرت خودشان را نشان دهند و از حق خودشان نگذرند.
این چیزی نیست که به نفع شخص خاصی باشد، این حق هر شهروند ایرانی است و حاصل زحمات، ایثار، فداکاری و خون شهدا است. حق تعیین سرنوشت دستاورد کمی نیست، هر موقع مردم این حق را واگذار کردند بدترین اتفاقات و سختترین شرایط برای کشور به وجود آمده؛ الان دیگر خیلی شکننده است و چنین اتفاقی میتواند خیلی به جامعه و یکپارچگی ایران صدمه بزند. الان موضوع یکپارچگی ایران بیش از هر زمان دیگری مطرح است.
انتهای پیام
این افرادی که میخوان طبقه متوسط رو نابود کنن چه آدمهایی هستند ؟! مگه نمی دونن یه عده قبلا این طبقه رو نابود کردن؟ در دولتهای 2 رئیس جمهور اخیر ؟ پس چه کسایی رو میخوان ناامید کنن ؟ چاخان می کنن.
بهتره اصلاح کنید تیترتون – ناامید شدند مه اینکه تازه میخاند ناامید کنند کسی هم این کارو نکرده جز خودشون