خرید تور تابستان

نکوداشت، یا پاک کردن ننگ با رنگ

نصرالله محمودزاده در کانال تلگرامی خود نوشت:

به مراسم نکوداشت دوست دوران جهادم رفتم؛ حجتی؛ وزیر مستعفی جهاد کشاورزی.

کلیپ‌ها‌ نشان می‌دادند که او هم مردمی است، هم رهبری قبولش دارد، هم دولت و هم مجلس پنهان.

این سؤال در سالن طنین انداخت: اگر همه راضی، پس چرا مجلس او را با استیضاح منتهی به استعفا ذبح کرد؟

همه آمده بودند، از مردان پایدار جنگ اقتصادی این دولت تا شکارچیان دولت پایداری ۱۴۰۰.

پزشکیان از مجلس ظاهرا در رأس امور آمده بود تا از پشت پرده‌ی استیضاح رونمایی کند. نترسید و گفت که مجلس با حجتی نامردمی کرده. گفت که حجتی اهل معامله با نمایندگان نبود.

دیگری گفت که چند بار از نزدیک شاهد بودم مقام معظم رهبری فرمودند، «من به حجتی ارادت دارم و وزیری لایق است».

و شاید استیضاح از همان جا در دستور کار دولت پنهان قرار گرفت؟

(خدایا؛ مردم و مقام معظم رهبری را از شر این جماعت کاسه‌ی داغتر از آش مصون بدار.)

جهانگیری، معاون اول روحانی ناپرهیزی کرد و گفت که حجتی حوصله ندارد وارد دعوای مجلس بر سر لحاف ملانصرالدین شود. نگفت که دیگر حنای دولت ‌برای دفاع از وزرای پاکدست رنگی ندارد.

اما نگفت که بعضی از مجلسی‌ها حاضرند برای تایید صلاحیت خود از شورای نگهبان عربی هم برقصند، چه رسد به استیضاح حجتی‌ها.

نگفت که در نماز جمعه از امام‌ جمعه‌ی کهنسال خواهان برکناری وزیر پیر و خسته شدند.

نوبت به زنگنه رسید و گفت؛ «من به این جنگ اقتصادی با استکبار جهانی و کاسبان داخلی ادامه خواهم داد، هر چند قلیل باشیم. تکریم از حجتی، تکریم از عشق به انقلاب است. شاید کمبود گندم با واردات جبران شود، اما عزت و شرف کشور و شهدا وارداتی نیست. خانواده‌ی حجتی یک گروهان موفق جنگ بود».

زنگنه انگار خود را برای نبرد آخر مهیا می‌کند.

حجتی اما با دلی آرام و قلبی مطمئن حرف زد؛ با رزومه‌ای پر و پیمان در دولت‌های پرفراز و نشیب؛ سخت‌کوش در چند دوره‌ی وزارت، خودکفایی در گندم و ساخت سد کرخه. نگاهش اما می‌گفت؛ به احترام حفظ حرمت نظام و شهدا، در سکوت گذاشتم و گذشتم. چه حجب و حیایی در چهره‌اش می‌دیدی؛ درست شبیه شهدای خانواده‌ی حجتی.

این نکوداشت اما یک پیام داشت؛ تلقین به حجتی که تو خسته شدی. او اما خسته نبود، دلش از نامردمی‌‌ها شکسته بود.

من از همان سالن که آهنگ درام سرنوشت کشاورزی را می‌شنیدم، هلهله و پایکوبی خیمه‌گاه دشمن را نیز می‌شنیدم. چقدر راحت فرماندهان جنگ اقتصادی از پشت به دست خودی خنجر می‌خورند. با استیضاح دو وزیر دیگر، دولت تا حد لیگ دسته سوم سقوط خواهد کرد، تا به حدی که دیگر مربی‌گری استراماچونی هم کارساز نباشد.

بله‌؛ رسم سیاست چنین است.

وقتی از سالن بیرون می‌آمدم، دعا کردم: «خدایا، حجتی‌ها را ‌پاکیزه بپذیر.»

این دعا متعلق به شهید باکری است که وقتی به او‌ دستور دادند از شرق دجله برگردد، او تمام‌ پست و مقام خود را در دجله انداخت و در شأن و منزلت عزت و شرف کل آذربایجان در کنار عاشورایی‌ها جنگید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. آقاى محمودزاده درباره عضويت آفاى حجتى در شركت هاى ساختمانى و وارد كننده لوازم خانگى چه توضيحي داريد؟

  2. سرنوشت پاکان چنین است….نمیدانم دیگرچه بایدبشودکه بپذیرند……قارون ها وکعب الاحبارهارا……حصر که بهانه ای داشت ….حالا این دیگر چرا؟؟؟؟حضرات مومن وپاک وهنوز انقلابی منتظرباشید…اسیاب به نوبت….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا