آسیبهای قاضی فاسد به جامعه
حسن آذری، کارشناس ارشد مدیریت اجرایی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «آسیبهایی که یک قاضی فاسد میتواند به جامعه وارد کند» نوشت:
دین مبین اسلام برای رفع مشکلات و گرفتاریهای اجتماعی، وجود افراد باصلاحیت و شایسته را در امر قضاوت ضروری میداند. حضرت علی علیه السلام دراین باره می فرماید: «خَیْرُ النّاس قُضاةُ الْحَقِّ؛ بهترین مردم، کسانی هستند که عادلانه قضاوت کنند».
در جمله معروف حضرت امیر المومنین(ع) به شریح قاضی می خوانیم: «تو در جایگاهی قرار گرفته ای که نبی یا وصی و یا شقی جای دارند».
همچنین در عهدنامه مالک اشتر می خوانیم: «قاضی را از نظر منزلت و مقام آن قدر بالا ببر که هیچ کدام از یاران نزدیکت، به نفوذ در او طمع نکند و از توطئه این گونه افراد نزد تو، در امان باشد و بداند موقعیتش از او بالاتر نیست که بخواهد از او شکایتی بکند».
شأن و عظمت قاضی، همسنگ منزلت والی و حاکم است و قضاوت از مناصب جلیله الهی است که از آنِ خداست که به رسول خدا (ص) تفویض شده است و رسول خدا(ص) به امیرالمؤمنین و ائمه اطهار و آنها هم به علمای جامع الشرایط واگذار کردهاند. قضاوت از شؤون اصلی ولایت است و آن قدر با حکومت عجین شده که گویا یکی هستند.
نظر اسلام درباره قاضیان ستمگر
اسلام، قضاوت غیرعادلانه را به شدت محکوم و قاضیان ستمگر را بازخواست می کند، چنان که خداوند در سه آیه از سوره مائده، چنین افرادی را کافر، ستمگر و فاسق معرفی کرده است:
1. «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ».(مائده: 44)
2. «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ». (مائده:45)
3. «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ». (مائده: 47)
امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:
مَنْ حَکَم فی دِرْهَمَیْنِ بِغَیْرِ ما اَنْزَلَ اللّهُ فَقَدْ کَفَرَ.
کسی که درباره دو درهم به غیر آنچه خدا فرموده حکم کند، کافر است.
آن حضرت، نتیجه قضاوت نادرست و ستمگرانه را قطع رحمت الهی می داند و می فرماید:
وَ اِذا جارَ الْحُکّامُ فِی الْقَضاءِ اُمْسِکَ القَطر مِنَ السَّماء.
چنانچه حاکمان در حکم خود ستم بورزند، آسمان از باریدن باران خودداری می کند.
موقعیت حساس قاضی در اسلام
در اسلام به امر خطیر قضاوت، اهمیت ویژه ای داده شده و شغل قاضی از حرفه های بسیار مهم و حساس جامعه به شمار آمده است. پیامبر اسلام می فرماید:
لِسانُ الْقاضی بَیْنَ الْجَمْرَتَیْنِ مِنْ نارٍ حَتّی یَقْضی بَیْنَ النّاسِ فَاِمّا اِلَی الْجَنَّةِ وَ اِمّا اِلَی النّارِ.
زبان قاضی میان دو شعله آتش است تا اینکه میان مردم حکم کند و سرنوشت او معین شود. چنانچه عادلانه حکم کند، به سوی بهشت و اگر ستم کند، به سوی دوزخ شتافته است.
درهمین باره، رسول خدا صلی الله علیه و آله به قاضیان سفارش می کند:
هر کس خواست میان مردم قضاوت کند، باید میان آنها از هر جهت عدالت را رعایت کند، به گونه ای که از نظر نگاه کردن و اشاره کردن و تعیین مکان نیز میان آنها فرق نگذارد و صدای خود را بر یکی بلند نکند، مگر اینکه با دیگری نیز همین گونه صحبت کند.
در فقه اسلامی جایگاه بالایی برای قاضی تعیین شده است و شرایط خاصی برای احراز این منصب همچون بلوغ و عقل، عدالت، مرد بودن، مجتهد بودن و… قرار داده شده است اما در مقابل، توصیه های فراوانی نیز بیان شده شده است و با زبان امر و نهی و گاه ترساندن، از قاضی خواسته شده است تا در راه پیمودن حق و عدالت تمام حواس خود را جمع کند و بر هواهای نفسانی خویش غلبه کند.
فقهای اسلامی توصیه کرده اند تا قاضی در شرایط خاصی که نه گرسنه است نه بسیار سیر، در حالتی که خسته نیست و خواب بر او غلبه ندارد، فکرش مشغول نیست و حالت روانی آرامی دارد، به صدور حکم بپردازد.
قاضی باید حتی در نوع نگاههای خود و طرف خطاب قرار دادن افراد متشاکی عدالت را برقرار کند و حتی اگر توانست عدالت را در میل قلبی نیز رعایت کند. امام علی علیه السلام می فرمایند: هر که بر مسند قضاوت مینشیند، باید میان مردم در اشاره و نگاه و نشستن برابری را مراعات کند.
قاضی در نگاه اسلامی باید همواره بداند که در معرض خطر است و بر مسیری راه می رود که هر گام خطا او را به پست ترین درجه خواهد کشاند.
حضرت علی علیه السلام، ابوالاسود دئلی را برای انجام دادن محاکمه ای، به عنوان وکیل خویش انتخاب، ولی پیش از پایان یافتن محکمه، او را عزل کرد. وقتی ابوالاسود سبب را پرسید، حضرت در پاسخ فرمود: «دیدم صدای تو بلندتر از صدای رفیق توست»
آسیبهایی که یک قاضی فاسد میتواند به جامعه وارد کند:
۱.چه افراد یا شرکتهایی که بخاطر رشوه گیری این فرد تضیع حق شده اند.
۲.چه افرادی که بخاطر تغییر احکام توسط قاضی در زندانها عمر گرانبها را تلف کردند.
۳.چه خانواده هایی که بخاطر رای ها و احکام غیر منصفانه و نا عدالتی از هم پاشیده شدند یا به سختی و فساد افتادند.
۴.چه فاسدینی که از طریق رشوه، بیت المال را به یغما برده اند.
۵.چه فاسدینی که اموال بی گناهان را به تاراج بردند و صدای مظلوم به جایی نرسید.
۶.چه مقدار خوراک خبری برای معاندین نظام فراهم کردند.
۷.چه تعداد شرکتهایی که بواسطه بی عدالتی ورشکسته شده و کارکنان آنها بیکار و خانواده هایشان آسیب دیدند.
۸.چه تعداد قاضی و دادستانی که نخواستند عضو باند تبهکاری باشند از کار بیکار شده یا در انزوا قرار گرفتند.
۹.چه تعداد نارضایتی و ناامیدی اجتماعی در سطح جامعه بدلیل نا عدالتی ها و احکام غیر منصفانه در جامعه تزریق نمودند.
آیا با حکم عزل و اعدام یا زندان یا…. همه این حقوق جبران خواهد شد؟
امید است با نظارت دقیق تر مسئولین ارشد در آینده شاهد باندهای جدید و نوظهور یا پنهان در زیر خاکستر نباشیم.
انتهای پیام
سكوت مي كنم كه اين سكوت منطقي تره!