بازخوانی یک تجربهی کرونایی
فرهاد تیمورزاده، طبیب عمومی و رسانهنگار در یادداشتی تلگرامی نوشت:
۱۸ روز پیش( ۵شنبه-۱۲تیرماه) با شواهد بالینی متوجه ابتلای به کورونا شدم. تب، لرز گاهگاهی، حال عمومی بد و بدتر. بهتدریج و ظرف ۲۴ساعت درد بدن به علائم اضافه شد. دردی که در حال شدتگرفتن بود. سرفه و تنگی نفس وجود نداشت. کمکم بیقراری و بیاشتهایی هم به علائم قبلی اضافه شد. نیمه شب جمعه، ۱۳تیرماه. بدخوابی برای من که همیشه خواب آرامی دارم بهتآور بود. نالههای عصر و شب از درد. بیاشتهایی گسترش پیدا کرد. به یاد ندارم در ۵۷سال زندگیام دچار بیاشتهایی و بیمیلی به غذا حتی در بیماری شده باشم. اما این بار داستان، متفاوت از همه تجربههای بیماری طول عمرم بود. حتی آب برایم تلخ و ناگوار مینمود.
آیا نیازی به اقدام تشخیصی خاصی بود؟ مراجعه به بیمارستان؟ سیتی اسکن؟ تست سرولوژی؟ یا PCR(تست از حلق)؟ به یاد سفارشات استاد دکتر عبدالحمید حسابی در جشن فارغالتحصیلیمان از مقطع پزشکی عمومی در سال۷۲ افتادم: “به بالین بیمار و تشخیص خود بیشتر اعتماد کنید و اینقدر بیماران را به آزمایشگاه، رادیولوژی، سیتیاسکن و ام آر آی نفرستید! به پنجههای طلایی خود تکیه کنید و به شرح حال از بیمار و معاینه وی”
خب من که با شواهد بالینی خودم و سابقه این چند روز ابتلای سریع ۸عضو دیگر خانوادهام در ۳خانه متفاوت به کورونا با همین علائم اطمینان داشتم چه اتفاقی افتاده است، دیگر چرا سی تی؟ چرا تست حلق؟ چرا اندازهگیری ایمونوگلوبولینها؟ که تازه تا یک هفته در خون قابل اندازهگیری نیستند!
دارو چطور؟ تامی فلو؟ هیدروکسیکلروکین؟ آزیترومایسین؟ رمدسیویر؟ فاویپیراویر؟ داروهای چنددهمیلیونی ناصرخسرو؟ چرا؟ مگر بارها و بارها نخوانده بودیم که بیماری ویروسی دارو ندارد و باید دوره بیماری طی شود؟ چرا دارو؟ اصلا مگر کورونا داروی اختصاصی دارد؟ اگر دارد چرا در دنیا صدها هزار نفر تاکنون فوت شدهاند؟
مگر سالها در عفونتهای ویروسی درمان علامتی نمیکردیم؟ برای تب، استامینوفن و برای درد، ضد دردی همانند ناپروکسن. پس اکنون چه نیازی است به دارویی جز این دو؟ درد و حال بد و بیقراری اما رو به افزایش بود. قرص جوشان ویتامین سی نیز بدمزه و ناخوشایند بود.
من چه کردم؟
۱- قرنطینه خانگی (در هر سرماخوردگی سختی محال بود بیش از یک روز استراحت کنم اما این کوروناست و با کسی شوخی ندارد و اگر بخواهی هم نمیتوانی از جایت بلند شوی. قرنطینهای ۱۴روزه.
۲- فاصلهگذاری با اعضای خانواده با وجود اینکه آنان نیز پیش از من مبتلا شده بودند.
۳- شستشوی مداوم دستها هر زمان که نای برخاستن داشتم.
۴- تفکیک محل خواب و بستر استراحت خودم در منزل از دیگران با فاصله حدود ۵متر
۵- دارودرمانی: الف)استامینوفن هر ۶ساعت برای کنترل تب و پاشویه با آب ولرم و ب)ناپروکسن هر ۱۲ ساعت برای کنترل درد
هیچ دقیقهی آرامی نداشتم. به معنای واقعی کلمه ناآرام و بدحال بودم با بیمیلی مفرط به هر خوردنی و نوشیدنی و میوه و کمپوت و حتی چای برای من آذری…
کاهش وزنم شروع شد. ظرف ده روز ۱۰کیلو کاهش وزن پیدا کردم. حتی از دیدن غذا و خوراکی احساس بد و ناخوشایندی پیدا میکردم. خوابیده ناراحت، نشسته ناراحت، در حال راه رفتن ناراحت، ناراحت و بدحال، بدحال، بدحال…
با اعتماد به دانش نسبی خودم و توصیه اساتیدم خود را اسیر آزمایشات بینتیجه و داروهای بیفایده و تبلیغات و شلوغبازیهای دارویی خبری نکردم. از روز پنجم توان ایستادن برای نماز را نداشتم و نمازهایم را نشسته روی صندلی میخواندم.
از روز دهم به بعد:
بیماری نشانههای بهبودی آغاز شد، خواب شبانه به قدر دو و ۳ساعت خواب و یک یا دو ساعت بیداری و بیقراری اتفاق افتاد و کم کم طول خواب عمیق افزایش پیدا کرد. طول دوره تب کاهش پیدا کرد، طول دوره درد و بدحالی به تدریج روبه کاهش گذاشت. آرام آرام نوشیدن مایعات و آب از یک زهرمانند تلخ به یک مایع قابل بلع ممکن شد. خوردن غذا در حد چندقاشق پلوخورش مورد علاقه با بیعلاقگی امکانپذیر شد.
روز چهاردهم:
میتوانستم آب و شربت را با میل بنوشم و غذا در حد یک پیشدستی میوهخوری بخورم و چند ساعت به آرامی و بدون درد بخوابم اما هنوز به علت بیحالی و ضعف نمیتوانستم به دفتر کارم بروم.
امروز روز نوزدهم است و من خیلی بهترم. ۳۰تیر۱۳۹۹
مردم! کورونا دارو ندارد، باور نکنید این اسامی دهانپرکن را!
مردم! کورونا واکسن ندارد، بیجهت منتظر نمانید.
مردم! کورونا اما پیشگیری دارد و فقط و فقط پیشگیری دارد.
با ۳تا دبلیوی ساده ولی استثنایی: WWW
Wear a Mask
Wash Your Hands
Watch Your Distance
آقای دولت! قطارهای مترو، اتوبوسها، تاکسیها، ادارات و خیابانها را خلوت کن. این وظیفه توست!
انتهای پیام