پرسشهای بیپاسخ دربارهی ترور شهید فخریزاده
«صدای مدافعان» نوشت: ماه گذشته ترور ناجوانمردانه مهندس فخریزاده، که به شهادت این دانشمند هستهای کشورمان انجامید، همه ما را شوکه کرد. این حادثه تلخ البته جدا از اینکه یکی از سرمایههای منحصر به فرد کشور را از ما گرفت، سوالات بسیاری در مورد وجود فعالیتهای موازی نهادهای امنیتی و تقابل میان فرماندهان این نهادها ایجاد کرد. این امری بود که پس از رسانهای شدن خبر شهادت مهندس فخریزاده شاهدش بودیم و دیدیم که چگونه نهادها به ارائه خبرها و تحلیلهای ضد و نقیض از نحوه شهادت ایشان می پردازند و در اغراق، گوی سبقت را از هم میربایند، و این شبهه را ایجاد میکنند که نهادهایی در داخل کشور هستند که تمایلی به روشن شدن ابعاد قضیه ندارند.
یکی دیگر از موضوعاتی که برای بسیاری مطرح کردهاند، این است که چرا نهادهای مسئول، آنچنان که باید و شاید قدر بزرگانی همچون مهندس فخریزاده را در زمانی که در قید حیات بود، نمی دانند. اکنون می توان دید که گمنام ماندن شهید فخریزاده هیچ کمکی به امنیت جانی آن بزرگوار نمی کرد و بلکه برعکس باعث شد که حساسیت و دقت امنیتی و مراقبتی نسبت به ایشان کمتر باشد.
بدون شک شهید محسن فخریزاده یکی از چهرههای تاثیرگذار کشور بود. نام وی حتی به عنوان یکی از پنج شخصیت ایرانی، در فهرست ۵۰۰ فرد قدرتمندترین افراد جهان که از سوی نشریه فارن پالیسی منتشر شده بود. پس از شهادت آن بزرگوار، و بخصوص پس از انتشار خبر اهدای نشان نصر توسط سردار سرلشکر باقری به خانواده وی، افسوس خوردیم که ای کاش نظام زمانی که مهندس فخریزاده در میان ما بود این نشان را به ایشان اهدا می کرد. چطور ممکن است که به شخصی مانند حسن روحانی سالها قبل نشان نصر تعلق بگیرد اما دانشمند فهیم و بزرگی مانند شهید فخریزاده باید شهید شود تا این مدال را دریافت کند؟
هر چند عدهای مسايل و ملاحظات امنیتی را علت اصلی گمنام ماندن برخی از افراد تاثیرگذار کشور عنوان می کنند، ولی واقعیتهای صحنه نشان می دهد که دستکم در مورد شهید فخری زاده، برخی بدخواهیها و تنگ نظریها باعث گمنام ماندن ایشان شد. نگاهی موشکافانه به این مجموعه بدخواهیهایی که نسبت به مهندس فخریزاده وجود داشت، میتواند روشنگر زوایایی از کوتاهیهای امنیتی باشد که در مراقبت از مهندس فخریزاده صورت گرفت که متاسفانه نهایتا سناریوی ترور ایشان را تکمیل کرد.
به هر حال باید گفت هرقدر که عدم اطلاعرسانی دقیق درخصوص نحوه شهادت مهندس فخریزاده ادامه پیدا کند، گمانهزنیها در خصوص این بدخواهیهایی که در مورد ایشان وجود داشت پررنگتر خواهد شد. در حالی که نزدیک به یک ماه از آن حادثه تلخ میگذرد، همچنان گزارشات ضد و نقیضی در ارتباط با روز حادثه در رسانههای داخلی و خارجی میخوانیم، و همانطور که دو هفته پیش هم در مقالهای در همین ارتباط گفتیم، همچنان منتظر انتشار گزارش رسمی در مورد شهادت مهندس فخریزاده هستیم. روایات گوناگونی که در این ارتباط منتشر شده که حتی صدای برخی از سرداران و نظامیان را هم درآورده.
در همین ارتباط یکی از فرماندهان پیشین جنگ، سردار محمد عزلتیمقدم، که معاون ارشد سیاسی پیشین سپاه هم بوده، در مصاحبهای با انصاف نیوز گفت: «بنظرم در روایات رسمی تلاش میشود ضعفها پوشیده شود. طبیعی است و من هم در این سیستم بودهام، معمولا وقتی شما میخواهید بصورت رسمی موضعگیری کنید، طوری موضعگیری میکنید که ضعفهای خودیها پوشش داده شود. بنظر من ترورهای قبلی نشان داده است که ما ضعفهای اطلاعاتی و امنیتی داریم. اگرچه این ترور هم هوشمندانه بوده و از تکنولوژیهای روز استفاده شده است اما این روایتی که آقای شمخانی و یا آقای فدوی گفتند را من نمیتوانم هضم کنم و نمیپذیرم.»
صحبتهای سردار عزلتی حرف دل بسیاری از عزیزانی است که از موازی کاریها و تقابلهای بین سازمانی خسته شدهاند و معتقدند که نظام هزینه بالایی برای این رقابتهای سمی پرداخت کرده است. همانطور که سردار عزلتیمقدم هم در قسمتی از صحبتهای خود به آن اشاره کرد، مردم حق دارند که بدانند و «باید به مردم گفت و فهماند.» بسیاری میخواهند بدانند که آیا مسئولین امنیتی فرافکنی میکنند؟ و یا در تلاش برای پنهان کردن یک سری تحرکات خاص هستند؟ چرا اخبار دستگیری «عوامل ترور» شهید را میخوانیم ، ولی بجای طرح جزئیات مربوط، اطلاعات پوچ ارائه می شود؟ سوالات بی پایانی که از ذهن مخاطبان می گذرد، از سوی مسئولان بی پاسخ می ماند، ولی باید به خاطر داشت که با این طفره رفتنها و فرافکنیها، صورت مسئله را نمیتوان پاک کرد و بالاخره باید یک روز جواب پس داد.
انتهای پیام