پایان فرصت مجلس انقلابی
علیرضا ایمانخانی، دانشآموختهی علوم سیاسی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «پایان فرصت مجلس انقلابی» نوشت:
با پایان یافتن اولتیماتوم «مجلس انقلابی» به شرکای برجام مبنی بر لغو تحریمها ظاهرا قرار نیست که دولت جدید آمریکا زیر بار این تهدید برود و احتمالا شاهد اتفاقاتی جدید در سپهر سیاسی ایران خواهیم بود، البته اگر توافق ایران و آژانس مانع از وقوع این اتفاقات نشود.
مطابق قانون مصوب مجلس یازدهم، این روز پایان نجابت ایران و خروج از پروتکل الحاقی و احتمالا اخراج بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود.
قبل از انتخابات آمریکا نیز بیشتر کارشناسان سیاسی اذعان داشتند که دولت دموکرات درون گرا بوده و بیشتر به مسائل داخلی آمریکا می پردازد و در عرصه بین المللی نیز در مهار چین تمرکز دارد و دو سوی پاسیفیک برایش مهمتر از هر مکان دیگری است، تا مسائلی مانند برجام و انتخابات ایران.
واقعیت این است که به لطف ضربات شدید اقتصادی و کمتر شدن وابستگی دنیا به نفت و صفر شدن صادرات نفت ایران از طرف دیگر، قطعا ایران امروز از جهت اقتصادی هیچ ارزشی برای بازیگران بینالمللی ندارد و به لطف نداشتن روایط خوب با همسایگان و شعارهای هیجانی در سطوح بین المللی مانند نابودی رژیم صهیونیستی، اعتبار سیاسی ایران نیز کاملا کم رنگ شده است.
تنها ترس غرب و حاشیه خليج فارس و اسرائیل از ایران اتمی است. (اگر چه ایران بارها تکرار کرده که به دلایل انسانی و شرعی از جمله فتوای مقام معظم رهبری به دنبال سلاح اتمی نیست و آن را حرام میداند)
با این اوصاف، بعد از پایان ضربالاجل ایران در پنجم اسفند ماه، و آغاز حرکات متقابل ایران، قطعا هیچ نرمشی از سوی غرب نشان داده نشده و به احتمال زیاد و به لطف وجاهت دولت جدید آمریکا در سطح بین المللی یک اتحاد و اتفاق جهانی بر ضد ایران در سپهر بین المللی تشکیل شود.
اگر چه کاملا مشخص است که اولین نقض کننده برجام دولت آمریکا بود و این دول اروپایی بودند که به خاطر تحریم های آمریکا کوچکترین گشایشی در روایط اقتصادی خود با ایران نداشتند ولی نمیتوان از چند نکته مهم از اشتباهات دستگاه سیاست خارجی ایران نیز چشم پوشی کرد، که باعث شد شرایط به این جا کشیده شود که ما فریاد مظلومیت سر دهیم ولی گوش هیچکس شنوا نباشد.
فارغ از اینکه، دستگاه سیاست خارجه ایران چقدر در تصمیم گیری اختیار دارد و این نهاد مجری است یا تصمیم گیر، باید اذعان داشت که:
اول. عقیل سلیم حکم میکرد که بعد از برجام ایران به دنبال ایجاد رابطه سیاسی با آمریکا برود تا برجام در کنگره آمریکا نیز تصویب شود نه این که بر احکام و امضا های 180 روزه ریاست جمهور استوار باشد (این دقیقا به دلیل عدم اطلاع از ساختار سیاسی آمریکا بود)
دوم. عدم دادن فضای اقتصادی به شرکتهای آمریکا یکی از بزرگترین اشتباهات ایران بود. زیرا سرمایه گذاریهای شرکتهای بزرگ آمریکایی حکم یک گارانتی خوب را برای برجام میداشت.
سوم. عدم ارتباط مناسب با کشورهای منطقه و مسائلی مانند حمله به سفارت عربستان و بحرین و عدم دلجویی مناسب باعث متشنج شدن فضای سیاسی با کشورهای منطقه شد. و قطعا این کشورها به دلیل داشتن رابطه خوب با آمریکا بیشترین تحریک کننده آمریکا در خروج از برجام بودند.
چهارم. اتکای بیش از حد به روسیه و چین و امید بستن به آنها یکی دیگر از اشتباهات ایران بود. غافل از اینکه آنها نیز به دلیل روابط خاص حاکم در عرصه بینالمللی، در اجرای تحریمهای آمریکا دست کمی از غرب ندارند، که برای مثال میتوان از بلوکه شدن پولهای کشورمان در چین و برخورد نامناسب با فریدون عباسی، نماینده همراه ریاست محترم مجلس در سفر به مسکو را نام برد.
متاسفانه باید گفت اگر چه کشور ما در این حین مظلوم واقع شده ولی نمیتوان منکر شد که در صورت اقدامات متقابل ایران احتمال زیاد چه سرنوشتی در انتظار ماست.
- در پایان این تهدید، هیچ اتفاق اقتصادی بدی برای مردم کشورهای طرف برجام نمیافتد ولی، به لطف جو روانی منفی بعد از این اتفاقات، شاهد موج جدید افزایش قیمتها و تورم افسار گسیخته برای مردم تحریم زده ایران دراین شرایط خاص کرونا یی خواهد بود.
- کشورهای اروپایی که مثلا در این چند وقت در برجام مانده و از آن خارج نشدند از برجام خارج خواهند شد و این اقدام احتمالا ایران را ذیل فصل هفت منشور ملل و خطر حمله نظامی قرار خواهد داد.
3.. چینیها به خاطر داشتن رابطه خوب با بایدن و بهانه عهد شکنی ایران، مناسبات خود را با ایران کاهش خواهند داد.
- روایط اسرائیل با دیگر کشورهای عربی گرمتر خواهد شد و ایران در انزوای بیشتری قرار خواهد گرفت.
- اوضاع وخیم اقتصادی، احتمال تکرار رویدادهای تلخ آبان 98 را بیشتر می کند.
شاید این سوال مهم در اذهان شکل گیرد که خوب پاسخ این بد عهدی غربیها را در کم کاری در موضوع برجام چگونه باید داد که اعتبار و حیثیت کشورمان زیر سوال نرود؟قطعا پاسخ و راه کار این سوال را نباید در زمان حال جست. برای پاسخ بهتر باید حداقل به دو دهه گذشته کام بک زد و باید چندین چرا و ایهام را پرسید از جمله این سوالات
چرا سرنوشت کشور عزیزمان ایران به انرژی اتمی گرده زده شد؟ آیا کشور چند هزار ساله ایران تمام فکر و اقتدار خود را باید قربانی انرژی هسته ای کند؟
چرا نتوانستیم در جهان سیاسی به سبکی رفتار کنیم که تعداد دشمنان و بدخواهان ما از تعداد دوستان ما بیشتر نباشد؟
چرا باید رفتار با معترضان داخلی آنقدر تند باشد که باعث بروز اعتراضاتی شود و اجنبی از عدم اتحاد داخلی مطلع و خشنود گردد و زمینه برای اجرای تحریم های بین المللی فراهم گردد.
چرا مطالعه دقیق از نظام تصمیم گیری نداشتیم و برای مردم صادقانه قدرت آمریکا را تبیین نکردیم. خیلی عجیب است دائما در تریبونها از اضمحلال قریبالوقوع آمریکا در عرصه اقتصادی و سیاسی گفتیم و چین و روسیه را ابرقدرت معرفی کردیم ناگهان مردم و جامعه متوجه می شود که همان چین اموال ما را به احترام تحریمهای آمریکا و نه شورای امتیت بلوکه کرده است.
واقعا دلسوزان مردم و نظام باید جهت نجات این مردم نجیب قدری از آرمانهای ذهنی خود فاصله گرفته و با واقعیات منطبق گردند.
اگر آمریکا دیو است و یا ابلیس و… نابودی این شیطان و دیو وظیفه مردم نجیب و درد کشیده ایران به تنهایی نیست. و نابودی این دیو را در وهله اول به خداوند واگذار کنیم و بعد همان قدرتهای نوظهور مانند چین که هر روز نقل محافل و رسانه ملی با اشتیاق است.
انتهای پیام
اگر انصاف نیوز بودید کامنت دیروز من رو منتشر می کردید. معلوم شد که ترامپ نیوز هستید.
سلام…باینساختاراداریادارهمتمرکزکشورازمرکزیادگار
دورانرضاخانیچگونهطرحهایسیستمیمنطقهایپدافند
غیرعاملطرحریزیباقابلیتاجرائیتهیهوپیشبینیمیشود
کهدرعرصهعملثباتداشتهباشدنمیدانم
چوندشمنانزیادشدندوآنهائیهمکهخواببودندبیدارشدند
لذاتنهابابرنامهومدیریتقویمیتوانآنرابیاثرکردفدرالیسم
اقتصادیفرهنگیو…اولینمرحلهشایدباشد