دو سؤال مهم درباره جنجال دیدار فائزه هاشمی
رضا سلیمانی، مسوول روابط عمومی مجمع تشخیص در روزنامه ی اعتماد نوشت:
اگر واقعا آنگونه که این چند روز خانم فائزه هاشمی و به تبع آن، شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی باید بخاطر یک ملاقات کوتاه آماج حملات و توهینها از تریبونهای رسمی قرار گیرند، بهتر نیست به این سوال پاسخ داده شود که چطور ممکن است یک خانم شیعه محجبه و فرزند یکی از شخصیتهای برجسته نظام، بالاجبار، حدود شش ماه با یک خانم عضو فرقه بهائیت، در یک بند، همسفره و همنشین شده باشد؟!
انتشار تصویر دیدار خانم فائزه هاشمی با خانم فریبا کمالآبادی، زندانی بهایی که به مرخصی آمده بود، یکبار دیگر سوژه و بهانه حمله و توهین مخالفان آیتالله هاشمی رفسنجانی به ایشان و خانواده، طی چند روز اخیر شد.
صرف نظر از اقدام خانم فائزه هاشمی که شاید ناخواسته در دام یک توطئه و سناریوی از پیش طراحی شده افتاده باشد که البته به هیچوجه قابل دفاع هم نبوده و بنا به گفته شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی، «اشتباه بدی انجام شده و باید به نحوی جبران شود»، ولی چند ابهام به ذهن انسان میرسد که در این مقال به دو مورد آنکه به سادگی نمیتوان از کنار آن گذشت، اشاره میشود.
براساس اسناد و سوابق زندان، خانم فائزه هاشمی برای نخستین بار نبوده که با یک فرد بهایی دیدار داشته است، بلکه حدود شش ماه، دوره محکومیت خود را در زندان اوین با این فرد، هم سلول بوده و آنگونه که قبلا خود وی نیز اعلام کرده بود، متاسفانه شب و روز خود را با این خانم بهایی و منافقینی که دستشان به خون فرزندان این مملکت آغشته است، گذرانده و به عبارتی با این جماعت زندگی کرده است. آن هم نه به اختیار و میل خود، بلکه به اجبار حکم قضایی و جبر قانون زندان.
اگر واقعا آنگونه که این چند روز خانم فائزه هاشمی و به تبع آن، شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی که اقدام فرزندش را تقبیح نیز کرده است، باید به خاطر یک ملاقات کوتاه، سرزنش و آماج حملات و توهینهای ریز و درشت، آن هم به صورت زنجیرهای و ادامهدار از تریبونهای رسمی، مجلس شورای اسلامی، رسانه ملی، سایتهای خبری، روزنامهها قرار گیرند، بهتر نیست قبل از هر چیز، به این سوال منطقی پاسخ داده شود که چطور ممکن است یک خانم شیعه محجبه و فرزند یکی از شخصیتهای برجسته نظام جمهوری اسلامی ایران، بالاجبار، حدود شش ماه با یک خانم عضو فرقه ضاله و ساخته استعمارگران برای ایجاد شبهه و اختلاف در دین اسلام، در یک بند، هم سفره و همنشین شده باشد؟!! آیا همه آن اوصاف زشتی که این روزها درباره این فرقه و پیروان آن گفته شده، آن روزها مصداق نداشت؟!
سوال بعدی که امیدوارم منصفانه، غیرجناحی و سیاسی به آن پاسخ داده شود، اینکه، بینی و بینالله اگر فائزه هاشمی دختر آیتالله هاشمی رفسنجانی نبود و هدف تخریب شخصیت برجسته و مورد اعتماد امام(ره)، رهبری و مردم، به ویژه پس از انتخابات اخیر نبود، باز هم همین موضعگیریها و توهینها علیه ایشان و پدرشان!! به خاطر این ملاقات انجام میشد؟
چگونه میشود که مدعیان اخلاق، مذهب تشیع و مکتب اسلام در مورد حرمتشکنیها و بداخلاقیهای سیاسی که افراد جناح مقابل انجام میدهند، از جمله انتشار تصاویر خانم مینو خالقی و اقدام غیراخلاقی با آبروی یک زن مسلمان، اظهارات ضد اخلاقی آقای قاضیپور علیه نمایندگان زن مجلس، توهین به فرهنگ جبهه و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و توهین و بهکار بردن کلمات و فحشهای رکیک و ضد اخلاقی به خانم فائزه هاشمی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و پخش گسترده آن در رسانههای مجازی و غیرمجازی سکوت رضایتآمیز دارند و اینبار فریاد «وا اسلاما» سر دادند؟
مساله مهمتر اینکه این دایههای مهربانتر از مادر توجه ندارند که با اشاعه این مساله ساده، چه کمکی به اهداف جریان بهائیت برای رسانهای شدن نام و مواضع آنان کردهاند!؟ یک ملاقات معمولی را که رسماً خبری از آن منتشر نشده بود، چنان به تیتر یک رسانههای دیداری، گفتاری، نوشتاری و شنیداری در داخل و خارج تبدیل کردند که بسیاری از کسانی که حتی نام این فرقه را نیز نشنیده بودند یا اطلاعاتی درباره اندیشههای منحرف آنان نداشتند، کنجکاو و نسبت به شناخت بیشتر آنان تهییج و حساس شدند!؟
انتهای پیام