تفاوت محوری حکومت علوی و اموی
مرتضی زارعی، مدرس دانشگاه در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «تفاوت محوری حکومت علوی و اموی» نوشت:
در کتاب جواهر الکلام که از کتب مرجع فقه اجتهادی است در بخش امر به معروف و نهی از منکر، روایت بلندی از طریق عمار بن ابی الاحوص از امام صادق علیه السلام نقل شده است. این روایت در منبع حدیثی وسائل الشیعه نیز آمده است.
روایت با این پرسش راوی از امام آغاز میشود که در کنار ما افرادی هستند که به فضایل امام علی علیه السلام اعتقاد دارند اما درباره شما (امام صادق) به فضایلی که ما اعتقاد داریم قائل نیستند، آیا با آنان رابطه دوستی داشته باشیم؟
امام در پاسخ می فرماید: بله، دوستی کنید و سپس امام میفرماید: اسلام بر چند حصه بنا شده؛ بر یقین و رضا و صبر وصدق و وفا و حلم و خداوند بر برخی سهم کامل داده و برخی نیز کمتر، سپس اضافه میفرمایند: بر کسی که یک سهم دارد دو سهم را تحمیل نکنید و کسی که دو سهم دارد سه سهم را تا آخر و بعد امام فردی را مثال میزند که همسایه غیرمسلمانی داشت و او را دعوت به اسلام کرد، روزی وی را به مسجد برد از نماز صبح تا عشاء در مسجد نگه داشت به عبادت و روزه داری و فردا که به سراغش رفت، آن فرد گفت من طاقت اجرای دین شما را ندارم، امام ناشیگری و نادانی آن مسلمان را تقبیح میکند.
در پایان روایت، امام(ع) نکته مهمی را به عنوان یک اصل متمایز مطرح نموده و میفرماید: أَنَّ إِمَارَةَ بَنِی أُمَیَّةَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَامَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِیَّةِ وَ حُسْنِ الْخِلْطَةِ وَ الْوَرَعِ والاجتهاد فرعبوا الناس فی دینکم وفیما انتم فیه.
حکومت بنیامیه با شمشیر و ستم و خونریزى پایهگذارى شد، و امامت ما با ملایمت و لطف و محبت و تقیه همراه است. پس شما باید در میان مردم، نیکو معاشرت کنید و مردم را چنان دعوت کنید تا با رغبت به طرف شما بیایند.
(جواهر الکلام ،ج ۲۱ ص ۳۶۴-وسائل الشیعه باب ۱۴ ابواب امرو نهی روایت ۹)
در این بیان متعالی نکات انسانسازی مطرح شده است؛ در روایت در ارزش گذاری افراد، فضائل اخلاقی مثل راستگویی و وفا به عنوان معیار بیان شده و در آخر روایت با وجود آن که در پرسش از روش حکومت سخنی به میان نیامده است اما امام (ع) در پاسخ اشاره به دو روش حکومتی علوی و اموی میکنند و علاوه بر دادن الگو در مناسبات بین فردی روش حکمرانی علوی و تفاوت آن با روش اموی را بیان میکند.
همچنین در روایت امام با مخالفان در اصول اعتقادی (تا چه رسد به مخالفین در فروع) توصیه به دوستی دارند، امری که فراتر از مدارا و تحمل فرقههای فکری است و امام (ع) با توجه دادن به ظرفیت افراد میفرمایند که نمیتوان از همه انتظار ایدهآل بودن داشت و هر فرد جامعه در جایگاه ظرفیت وجودی خود ارزش و اعتبار دارد و این مساله البته در حکمرانی موضوع مهمی است.
مهمتر ازهمه بیان معیار حکومت اهل بیتی و علوی از جانب امام (ع) و شناساندن تفاوت منش شیعی در حاکمیت و مدیریت فرهنگی و سیاسی با روش اموی است و تاکید میشود که روش اهل بیت (ع) در حاکمیت متکی بر وفق و مدارا و نفی خشونت است و در مقابل روش زور مدارانه و خشونت طلبانه اموی قرار می گیرد. امام(ع) تفاوت مهم اسلام علوی را با اسلام اموی در روش برخورد با مردم میداند.
بنابراین نباید نگاه حاکمیت به جامعه و افراد نگاه حداکثری به معنای رعایت حداکثر ارزشهای مورد نظر باشد بلکه معیار نگاه حداقلی است و در این نگاه گستره وسیعی از افکار و افراد در جامعه ذیل جامعه اسلامی دارای حقوق و ارزش خواهند بود و روش انحصارگرایی و طرد و نفی مخالفان و ضایع نمودن حقوق اجتماعی سیاسی افراد و گروهها به بهانه نداشتن برخی از شرایط ایده آل ارزشی، مردود است.
همچنین حاکمیت و افراد و جریانات موثر در اجتماع با احترام به ظرفیتهای افراد از اتهام زنی و تخریب در جامعه باید پرهیز نمایند و زیست با مخالفان فکری بر محور صلح و دوستی و مسالمت باشد. به گونه ای با آحاد جامعه رفتار شود که آنان از سر رغبت و شوق و اختیار ارزشها را بپذیرند نه از روی ترس و تحمیل. لذا حق انتخاب و اختیار در تعاملات جامعه و حکومت علوی محوریت مییابد.
لذا امروز و هر زمان از معیارهای مهم در نزدیک بودن حاکمیتی به حاکمیت اهل بیت (ع) محوریت روش دوستی و الفت در حکمرانی و پرهیز از زور و تحمیل است و با ادا و ادعا نمیتوان دم از حاکمیت علوی زد.
از نگاه اهل بیت مهمتر از هدف، روش رسیدن به هدف ملاک حقانیت است. از نظر اهل بیت(ع) با هر روشی نمیتوان به اهداف ولو مقدس رسید. طبق این منطق راه بر هر نوع استبداد و خشونتورزی و تحمیل عقیده و سلب اختیار و انتخاب از جامعه به بهانه اهداف دینی بسته میشود؛ بنابراین حاکمیتی که انس و الفت و مدارا و همراهی مشفقانه با جامعه، را محور تصمیم و عمل قرار ندهد از روش اهل بیت (ع) دور گشته و در مسیر حاکمیت اموی گام برداشته است و مهم نیست در ظاهر چه ادعایی دارد.
انتهای پیام
سلامحاکمیتاسلامبدونترازونشان
ازچهاردهمعصوم.ع.نداردتقسیمعادلانه
تجمیعبیتالمالباتوجهبهجمعیت
استانهاواجرایاصل۱۵قانوناساسی
و…
به نظر بنده تفاوت دیگری که اسلام علوی با اموی دارد درنوع برخورد با جامعه است. اسلام علوی دغدغه مند است به اطراف وهمسایگان اهمیت میدهد به خلخال دختر یهود وامنیت او اهمیت میدهد.به گرسنه نخوابیدن همسایگان بالاخص ایتام اهمیت میدهد.همین تفاوت در حمایت ایران علوی از مردم مظلوم فلسطین مشخص است با اینکه خیلی از دشمنان اسلام اختلاف مذهب را عنوان می نمایندوهم کیشان فلسطین از نظرمذهب وزبان ونژاد آنان را تنهاگذاشته اندونزی به ظالم کمک میکنند ،ایران علوی همه جوره حامی این مظلومان می باشد.
بجای اندونزی ،وحتی .لطفا اصلاح شود