بیتکوین حباب است یا انقلاب؟
/ گفتوگو با عرفان صلواتی (عضو هیئتعلمی دانشگاه امیرکبیر) /
امینه شکرآمیز، انصاف نیوز: عرفان صلواتی -استاد دانشگاه و ریاضیدان- به انصاف نیوز میگوید: «یکی از ایرادات اساسی که به بیتکوین وارد است تلاطمپذیری بالای آن است. وقتی سرمایهگذاری یک دارایی میخرد، یکی از انتظاراتی که دارد این است که ارزش آن دارایی را حفظ کند. ولی با این تلاطم قیمتی که بیتکوین دارد اصلا ابزار خوبی برای این منظور نیست».
صلواتی ادامه میدهد «نمیتوان در درازمدت روی بیتکوین بهعنوان ابزاری برای سرمایهگذاری حساب کرد. قیمت این رمزارز خیلی نوسان دارد. برای همین خیلیها در فضای بیتکوین دنبال استفاده از همین نوسانات هستند؛ آنها به اصطلاح بهدنبال «نوسانگیری» در فضای بیتکوین هستند».
عرفان صلواتی درمورد نظرات موافقان و مخالفان بیتکوین میگوید: «یک گروه خیلی پیشرویی اعتقاد دارند که بیتکوین یا بهطور کلی رمزارزها جایگزین نظامهای مالی کنونی خواهد شد. آنها میگویند بیتکوین نظام مالی موجود را متحول خواهد کرد. یعنی یک زمانی رمزارزها همهی کارکردهایی که امروز نهادهای واسطی مثل بانکها و موسسات مالی انجام میدهند را ایفا خواهند کرد».
وی ادامه میدهد: «یک گروه دیگر در مقابل میگویند بیتکوین یک نقاط ضعفی دارد که پتانسیل آن را محدود کرده است و قطعا نمیتواند جایگزین نظام مالی موجود شود. یکی از ایراداتی که میگیرند همین مسالهی هزینهی محاسبات بالا و مصرف برق وحشتناکی است که ایجاد میکند. آماری که میدهند این است که تقریبا مصرف لحظهای برقِ کل شبکهی بیتکوین به اندازهی یک کشور است. یعنی برای اینکه شبکهی بیتکوین را فقط حفظ کنیم داریم به اندازهی ابعاد کشوری مثل دانمارک برق مصرف میکنیم».
این روزها قیمت رمزارز بیتکوین در حال تغییر و تحولات زیادی است و با نوسانات خیلی جدی روبرو است. بهطوری که اخیرا قیمت آن درصد زیادی افت کرده است. این سوال مطرح است که افت قیمت بیتکوین تا کی ادامه مییابد و چقدر میتوان به آیندهی این رمزارز امیدوار بود. برای پاسخ به این سوالات، انصاف نیوز با عرفان صلواتی گفتوگویی داشته است. عرفان صلواتی عضو هیئتعلمی دانشکدهی ریاضی دانشگاه صنعتی امیرکبیر است و حوزهی تخصصی او ریاضیات مالی است.
عرفان صلواتی در پاسخ به این پرسش که چقدر میتوان به صعود قیمت بیتکوین امیدوار بود میگوید «بیتکوین واقعا ابزار مناسبی برای سرمایهگذاری بلندمدت نیست. دلیل آن هم میتواند جوان بودن این حوزه باشد. چون هنوز ۱۵ سال هم از ابداع این رمزارز نگذشته است و هنوز ابهامات زیادی درمورد آیندهی آن وجود دارد. یکی از این ابهامات هم به قوانین کشورهای مختلف در این حوزه برمیگردد؛ مقرراتی که در کشورهای مختلف مرتب در حال تغییر و تحول است. هر از گاهی یک کشوری مبادلهی بیتکوین را قانونی میکند و یک کشوری ممنوع. همین اخبار یکی از دلایل تلاطمی است که در بازار بیتکوین وجود دارد».
عرفان صلواتی در این گفتوگو درمورد جزئیات پیادهسازی ایدهی رمزارزها نیز صحبت کرده است؛ جزئیاتی مانند مکانیسمهای رمزنگاریِ پروتکل بیتکوین، الگوریتم اثبات کار، امضای دیجیتال، ایدهی زنجیرهی بلوک و فرآیند استخراج.
فایل صوتی مصاحبه:
متن کامل قسمت اول گفتوگوی انصاف نیوز با عرفان صلواتی را در ادامه بخوانید. بخش دوم این مصاحبه را با تیتر «بلاکچین بزرگترین پدیدهی فناوری در آینده است؟» هم در این [لینک] بخوانید.
عرفان صلواتی: رمزارزها دفاتر ثبت دیجیتالی هستند
انصاف نیوز: تکنولوژی بلاکچین و رمزارزها چیست و چه ارتباطی با بیتکوین دارد؟
عرفان صلواتی: من فکر میکنم حرفهای زیادی باید در این گفتوگو گفته شود تا شنوندگان یک اشراف نسبی نسبت به فناوری زنجیرهی بلوک که زیرساخت رمزارزهایی مثل بیتکوین است پیدا کنند. من سعی میکنم مقدمات آن را بگویم و صحبتهای تکمیلی را در حین سوالات بعدی مطرح میکنم.
اگر بخواهیم خیلی کوتاه و به زبان ساده بگوییم که رمزارزها -بهطور خاص بیتکوین- از چه تکنولوژی استفاده میکنند باید بگوییم که رمزارزها دفاتر دیجیتالی هستند که تراکنشهای یک ارز مجازی را ثبت میکنند. خیلی طول کشیده است تا این تکنولوژی به نقطهای برسد که بتوانیم همهی قابلیتهایی که از یک ارز واقعی انتظار داریم را در قالب یک ارز مجازی و دیجیتالی داشته باشیم. تلاشهای نافرجام زیادی هم قبل از بیتکوین برای پیادهسازی یک ارز دیجیتالی انجام شد. این تلاشها موفق نبودند به این دلیل که هر کدام از آنها یکی از آن جنبههای لازمی که در بیتکوین در کنار هم جمع شد را نداشتند. من راجع به این جنبههای مختلف صحبت میکنم. اما فعلا خوب است که در ذهن داشته باشیم که هر وقت صحبت از یک رمزارز یا یک ارز دیجیتال میکنیم، منظورمان یک دفتر ثبت است. مثل دفاتری که در دفترخانهها مراودات مالی را ثبت میکنند؛ با این تفاوت که اینجا تراکنشها بهصورت دیجیتالی ثبت میشود.
رمزارزها غیرمتمرکز و بدون نظارت یک نهاد متولی هستند
منتها نکتهی خیلی مهم درمورد بیتکوین و سایر رمزارزها این است که اینها غیرمتمرکز و بدون نظارت و مسئولیت یک نهاد متولی هستند. یعنی اینکه اینها یک شبکهای هستند که همهی کامپیوترها یا کاربرهای متصل به آن شبکه کاملا مثل هم هستند. هیچکدام از اینها مزیت یا امتیازی نسبت به سایر کاربران در مدیریت این شبکه ندارد. نکتهی جالب بیتکوین و فناوری بلاکچین که این امکان را دارند همین است که یک شبکهی کاملا غیرمتمرکز و همسان از افراد مختلف چطور میتوانند یک چنین دیتابیس یا پایگاه دادهی عظیمی از تراکنشهایی که دائما به صورت لحظهای در سطح جهان در حال انجام است را ثبت کنند و درمورد آن به توافق برسند؛ بهطوری که هیچگونه اختلاف نظر و اختلافی بین کوپیهای مختلفی که این کامپیوترها در این شبکهی گستردهی جهانی دارند، وجود نداشته باشد؟ این قابلیت توسط همان تکنولوژی بلاکچین که زیرساخت بیتکوین است، انجام شده است.
همهی رمزارزها مبتنی بر ایدهی زنجیرهی بلوک هستند
آیا صحبتهایی که راجع به بیتکوین میشود، قابل بسط دادن به سایر رمزارزها است؟
بله، الان هزاران رمزارز دیگر غیر از بیتکوین وجود دارد که از این جهت شبیه یکدیگرند که همه مبتنی بر ایدهی زنجیرهی بلوک یا بلاکچین هستند. ولی صرفا به این دلیل که بیتکوین اولین آنها بوده است، الان خیلی معروف است. همچنین لازم به ذکر است که بیتکوین از لحاظ سهم بازار هم همچنان بیشترین سهم بازار را دارد. اما در ردهی بعدی رمزارزهای دیگری هم وجود دارند که قابل رقابت با بیتکوین هستند. معروفترین آنها شبکهی اتریوم و رمزارز اتر است و خیلی رمزارهای دیگر. منتها اگر ما تکنولوژی بیتکوین را بفهمیم بقیهی آنها را هم میفهمیم، چون ساختار کلی آنها شبیه هم است.
تا زمانی که مردم روی ارزش پولی اجماع داشته باشند، آن پول ارزش دارد
آیا بیتکوین پولِ بدون پشتوانه است؟
خیلی سوال خوب و عمیقی است. منتها من میخواهم در ابتدا این را بگویم که ما حتی میتوانیم این سوال را درمورد پول رایجی که همهی مردم جهان استفاده میکنند نیز بپرسیم. وقتی ما صحبت از پشتوانه میکنیم، گاهی در ذهنمان این است که خود آن اسکناسی که در مبادلاتمان مصرف میکنیم، بهخودیخود یک ارزش ذاتی ندارد. سوال این است که پس چرا ما برای آن ارزش قائلیم؟ آن ارزش از کجا میآید؟ درمورد همهی پولهای فیزیکی که ما استفاده میکنیم هم این سوال مطرح است. جواب آن این است که تا زمانی که مردم روی اینکه پولی ارزش دارد اجماع داشته باشند، آن پول ارزش دارد. اگر به هر دلیلی هر نوع پولی یا هر نوع وسیلهی مبادلهای دیگر آن توافق و اجماع مردم را نداشته باشد که ارزشمند است، ارزش خود را از دست میدهد؛ چون اسکناسها یا ارزهای دیجیتالی ارزش ذاتی ندارند.
پشتوانهی بیتکوین چیست؟
بنابراین اگر بخواهیم خیلی خلاصه بگوییم که پشتوانهی بیتکوین چیست و ارزش آن ناشی از چیست، باید بگوییم ارزش آن ناشی از این است که مردم باور دارند ارزش دارد. این یک دور باطل به نظر میرسد؛ اما واقعیتی است که درمورد همهی ابزارهای مبادله در طول تاریخ وجود داشته است. مثلا درمورد فلزات گرانبها هم میتوان این سوال را پرسید که طلا چرا در طول تاریخ ارزش داشته است و همیشه ابزاری برای خریدوفروش بوده است؟ قبل از اینکه اسکناسهای کاغذی بیاید، سکهها ترکیباتی از فلزات گرانبها -مثل طلا، نقره و غیره- بوده است.
میتوان پرسید که چرا طلا ارزش پیدا کرده است؟ چرا ارزش طلا از نقره بیشتر بوده است؟ یا اصلا چرا مردم این ارزش را پذیرفتند؟ در حالی که طلا غیر از آن جنبهی زینتی که دارد، استفادهی دیگر و ارزش ذاتی دیگری ندارد. بنابراین در موردی که ما با یک پول فیزیکی طرف هستیم هم میبینیم که ارزش ذاتی آن تعیینکنندهی ارزشش در جامعه نیست، بلکه عوامل مختلف اعم از کمیاب بودن این کالا و اینکه به هر دلیلی گروهها و جوامع مختلف آن را بهعنوان یک ارز برای مبادلهی کالا پذیرفتند، باعث شده است که ارزش پیدا بکند. در نهایت ارزش یک پول را باید به اجماع مردم روی ارزش آن ارز نسبت داد.
اسکناسهایی که منتشر کردند بیش از کل موجودی طلای ذخایر بانکها است
آیا امروز پشتوانهی اسکناسهایی که داریم طلا نیست؟
برای جواب دادن به این سوال خوب است ابتدا چند جملهای مختصر از تاریخ پول را مرور بکنیم تا به مفهوم پشتوانه برسیم. چون مفهوم پشتوانه خیلی اوقات درمورد پول مطرح میشود و درمورد آن ابهام وجود دارد. بهطور تاریخی تا یک زمانی به یک معنایی آن اسکناس رسیدی برای دریافت یک مقدار مشخصی طلا بوده است؛ در خیلی از کشورها اینطور بوده است. یعنی بانک مرکزی یک کشور که اسکناسها را صادر میکرده است متناظر با هر اسکناسی یک مقداری طلا در انبار خود ذخیره میکرده است. این تعهد را داشته است که وقتی مردم به بانک مراجعه کنند، معادل طلای آن را در ازای آن اسکناس به آنها میدهد.
از یک زمانی به بعد این سیستم که اصطلاحا به آن سیستم «ذخیرهی کسری» میگویند در بانکداری ابداع میشود. آن بانکهایی که در ابتدا این ایده به ذهنشان رسیده است، یک مشاهدهی سادهای کردهاند. آنها گفتند که لزومی ندارد که ما واقعا معادل همهی اسکناسهایی که منتشر میکنیم طلا داشته باشیم. چون همهی مردم که همزمان نمیآیند معادل اسکناس خود از ما طلا بگیرند. ما میتوانیم برای اطمینان یک درصدی از طلا در انبارمان ذخیره داشته باشیم، ولی میتوانیم تا چندین برابر آن اسکناس منتشر بکنیم؛ همیشه فقط یک درصدی از مردم مراجعه میکنند و ما طلای معادل اسکناسهایشان را به آنها میدهیم. این ایدهی ذخیرهی کسری است. بعد از این اتفاق دیگر نمیتوان گفت که به معنی واقعی کلمه آن اسکناسی که دست مردم است متناظر با یک مقدار مشخصی طلا است. اسکناسهایی که منتشر کردند بیش از کل موجودی طلای ذخایر بانکها است.
آمریکا نظام برتون-وودز را یکطرفه لغو کرد
این داستان خیلی قدیمی است. شاید مربوط به قرن ۱۹ ام باشد. خیلی از کشورها بهتدریج بهطور تاریخی لازمهی پشتوانهی طلا بودن اسکناس را کنار گذاشتند. برخی اتفاقات هم بعد از جنگ جهانی دوم در سطح بینالمللی افتاد. کشورها درمورد یک نظام مالی (نظام برتون-وودز) به توافق رسیدند که در آن نظام کشور آمریکا متعد شده بود دلارش را به پشتوانهی طلا منتشر بکند و سایر کشورها هم متعهد بودند که نرخ برابری پول کشورشان با دلار را حفظ بکنند. در سال ۱۹۷۰ آمریکا عملا این نظام را ملغی کرد. بعد از این همهی نرخها شناور شد، بنابراین دیگر نه دلار پشتوانهی طلا دارد و نه ارزهای دیگر نرخ برابریِ مشخصی با دلار دارند.
بیشتر پولی که در کشور ما وجود دارد پول فیزیکی نیست
بنابراین به یک معنا هیچکدام از ارزهای فیزیکی واقعی که الان در دنیا است، پشتوانهی واقعی ندارد؛ چه طلا چه هر چیز دیگری. آشنایی با اینکه کلا خلق پول به چه صورت شکل میگیرد هم خیلی مفید است؛ اینکه آدم بداند واقعا پول چگونه خلق میشود. خیلی از آن چیزی که ابتدا به نظر میرسد، سادهتر است. در واقع بیشتر پولی که مثلا در کشور ما وجود دارد، اصلا پول فیزیکی نیست، پول مجازی و در واقع دیجیتالی است.
پایهی پولی واقعیترین نوع پولی است که وجود دارد
پول را تقسیمبندی میکنند به «پایهی پولی» و «نقدینگی». پایهی پولی مجموع همهی اسکناسها و سکههایی است که دست مردم است؛ البته بهعلاوهی یک مولفهی دیگری که به اصطلاح به آن «ذخایر بانکها نزد بانک مرکزی» میگویند. این پایهی پولی است که میتوان گفت بهنوعی واقعیترین نوع پولی است که وجود دارد. منتها به دلیل وجود همان سیستم ذخیرهی کسری که بانکها انجام میدهند، خیلی بیشتر از آن مقدار پایهی پولی که در اختیار دارند، وام و تسهیلات به مردم میدهند. در قسمت سپردههایی که میگیرند هم اینها جزو تعهدات بانکها محسوب میشود.
وام و تسهیلاتی که میدهند میتواند چندین برابر آن پایهی پولی باشد. به همین دلیل است که همیشه در قوانین ما بین ۱۰ تا ۳۰ درصدِ نقدینگی میتواند پایهی پولی باشد. یعنی میتواند تا ۱۰ برابر پایهی پولی نقدینگی وجود داشته باشد. یعنی میتوانیم ۱۰ برابر کل پولی که بانک مرکزی چاپ و منتشر کرده است، در بین مردم پول داشته باشیم. این اتفاق فقط در ترازنامهی بانکها با اضافه کردن یک خطِ بدهی و دارایی بهسادگی انجام میگیرد. حتی چاپ فیزیکی پول هم خیلی اوقات به همین دلیل رخ نمیدهد.
حتی پول رایج ما هم پشتوانهی فیزیکی ندارد
پس بنابراین خیلی بیشتر از آنچه فکر میکنیم پول کاغذی «به یک معنا» بیپشتوانهتر است؛ اگر بخواهیم پشتوانه را یک پشتوانهی فیزیکی در نظر بگیریم. حتی پول رایج ما هم به این معنا پشتوانهی فیزیکی ندارد. منتها این به این معنا نیست که واقعا هیچ پشتوانهای ندارد، چون همانطور که گفتیم اعتبار یک ارز اعتمادی است که مردم درمورد آن دارند. همانطور که این اعتماد درمورد پول فیزیکی وجود دارد، درمورد ارزهای دیجیتال هم وجود دارد.
آیا قدرت حکومتی یک کشور، پشتوانهی پول آن محسوب میشود؟
آیا میتوان گفت که قدرت حکومتی یک کشور هم پشتوانهی پول آن محسوب میشود؟
بله قطعا، به این دلیل که ارز رایج یک کشور امتیازات خاصی را نسبت به سایر ارزها دارد. پول قانونی در هر کشور، پولی است که مراجع قانونی آن را میپذیرند؛ مثلا برای پرداخت مالیات، پرداخت قرضها و دیون و غیره. بنابراین هیچ ارز دیگری از نظر قانونی نمیتواند جایگزین ارزهای فیزیکی و رایج واقعی در یک کشور شود. مگر اینکه در این مورد قانونی تثبیت شود. البته میتوان گفت که فعلا فقط تعداد کمی از کشورها هستند که ارزهای دیجیتالی را بهعنوان ارز قانونی پذیرفتهاند.
چاپ پول از آن چیزی که ما فکر میکنیم سادهتر است
همانطور که گفتید دولتها براساس یکسری قوانین داخلی پول چاپ میکنند؛ آیا آمریکا الان میتواند هر چقدر دلش میخواهد دلار چاپ کند؟
این سوال کمی از حوزهی تخصص من خارج میشود. باید این سوال را از متخصصین بانکی و کسانی که با سیاستهای پولی و مالی در رشتهی اقتصاد آشنا هستند پرسید. ولی بانک مرکزی هر کشوری تابع یکسری قوانین است و هیچ بانک مرکزی به آن معنای ساده نمیتواند هر چقدر دلش میخواهد پول چاپ کند. ولی حرف من این بود که چاپ پول از آن چیزی که ما معمولا فکر میکنیم سادهتر است؛ ولی تحت یکسری قوانینی است.
کلمهی «بیتکوین» معانی متعددی دارد
کلمهی بیت کوین معانی متعددی دارد؛ پروتکل بیتکوین، شبکهی بیتکوین، دادگان بیتکوین، نرمافزار بیتکوین و ارز بیت کوین. برای رفع ابهام ممکن است این معانی مختلف را از یکدیگر تفکیک کنید؟
وقتی ما میگوییم «بیتکوین» گاهی اوقات منظورمان همان ارز دیجیتال است؛ مثلا میگوییم من یک بیتکوین دارم، ۱۰ بیتکوین دارم و غیره. یک موقع منظورمان شبکهی بیتکوین است؛ آن شبکهای که کارکرد آن ثبت تراکنشهای بیتکوین و حفظ امنیت این ارز است. بنابراین آن هم میشود بیتکوین. گاهی اوقات به همان پایگاه دادهای که تراکنشها در آن ثبت شده است بیتکوین میگوییم. درمورد بعضی از رمزارزها اسمهای اینها متفاوت است. مثلا اسم ارز شبکهی اتریوم، اِتِر است؛ یعنی ما یک شبکهی اتریوم داریم و یک رمزارز اتر. ولی درمورد بیتکوین همهی اینها با هم یکی است و خوب است که اینها را از هم تفکیک کنیم.
بهراحتی میتوانید برای خودتان یک ارز جدید ابداع کنید!
این نکته را هم اضافه کنم که بلاکچینهایی که بعد از بیتکوین ابداع شدند (از جمله شبکهی اتریوم) هر کدام این قابلیت را دارند که ارزهای دیگری داخل آنها ساخته شود. یعنی شما میتوانید در شبکهی اتریوم ارزهای مجازی دیگری را هم ابداع بکنید. یعنی میتوان به شوخی گفت که با این تکنولوژی بلاکچین هر آدمی میتواند مثل یک بانک مرکزی برای خودش پول منتشر کند! چون خیلی راحت است و شما با یک آشنایی اولیه با مفاهیم کامپیوتری میتوانید آن نرمافزار بیتکوین یا رمزارزهای دیگری که معمولا هم به صورت open source در اختیار است را دانلود و نصب کنید و به این صورت برای خودتان یک ارز جدید ابداع کنید و آن را منتشر کنید. این کار خیلی جالب شده است. ولی نکتهی آن این است که چنین ارزی اعتبار ندارد. یعنی ابداع یک ارز جدید خیلی ساده است ولی الان هزاران ارز هست که ارزش آنها در مقایسه با ارزهایی که مطرح هستند واقعا خیلی کم است.
پروتکل بیتکوین جلوی تخلف و تقلب را میگیرد
پروتکل بیتکوین مبتنی بر چه سازوکارهایی است؟
پروتکل (دستورالعمل) در حوزهی رمزارزها و بلاکچین خیلی مهم است. نکتهی اصلی رمزارزها غیرمتمرکز بودنشان است. وقتی بانک مرکزی و ضمانت اجرایی وجود نداشته باشد که بر قوانین تراکنشها نظارت بکند و از تخلف و تقلب و جعل آن ارز جلوگیری بکند، پس چه کسی قرار است این کار را انجام دهد؟ درمورد رمزارزها پروتکل این کار را انجام میدهد. یعنی تا زمانی که همهی کاربران آن شبکه در سراسر جهان به رعایت آن پروتکل متعهد باشند، مشکلی بهوجود نمیآید. اما ممکن است بپرسید چرا همه متعهدند؟ چرا یکی این وسط سوءاستفاده نمیکند؟ اگر هیچ نیروی بیرونی نیست که کاربران را کنترل بکند، چرا نمیآیند در تراکنشها دست ببرند؟ چرا نمیشود جعل کرد؟ چرا نمیشود ارز دیجیتال را کپی کرد؟ چرا نمیشود یک بیتکوین را دو جای مختلف جهان همزمان خرج کرد؟ اینها همه چالشهایی است که دلیل شکست خوردن پروژههای قبل از بیت کوین بوده است. ولی بیتکوین توانسته است همهی این مشکلات را حل کند.
هر کاربر یک کد اختصاصی و یک کد عمومی دارد
بنابراین در شبکهی بیتکوین همهی کاربران میتوانند بهراحتی نرمافزار بیتکوین را دانلود و نصب بکنند و تبدیل به یک کاربر بیتکوین شوند. کاربرها یا به اصطلاح node ها انواع مختلفی دارند. کاربرهایی داریم که به آنها کاربرهای کامل -full node- میگویند، که اینها به همهی اختیارات دسترسی دارند. هیچ محدودیت خاصی ندارد. شما میتوانید بهراحتی به هر تعدادی که دلتان میخواهد حساب کاربری بیتکوین داشته باشید و بین حسابهای خودتان تراکنش انجام دهید. ایجاد حساب کاربری خیلی ساده است. حساب کاربری یک کد پنجاهوچند رقمی از حروف و اعداد است که به شما داده میشود و از طریق آن میتوانید بیتکوینهایی که دارید را به حساب دیگران واریز کنید. یک کد اختصاصی دارید که آن را فقط خودتان باید داشته باشید و یک کد عمومی دارید که آن را میتوانید منتشر کنید تا سایر افرادی که میخواهند تراکنش به حساب شما انجام دهند از طریق آن این کار را بکنند. همهی این تراکنشها در پایگاه دادهی بیتکوین ثبت میشود.
ایدهی «رمزنگاری نامتقارن»
هر کسی میتواند هر تعداد که دوست دارد کد یا آدرس عمومی تولید کند؟
بله. البته اصطلاح آدرس عمومی و آدرس اختصاصی از حوزهی رمزنگاری میآید. به اصطلاح به آن «رمزنگاری نامتقارن» میگویند که یکی از مبانی بیتکوین و فناوری زنجیرهی بلوک است. ایدهاش این است که هر فردی که در این شبکه فعالیت میکند یک آدرس اختصاصی دارد که این آدرس باید پیش خودش باشد و هر کسی آن را داشته باشد میتواند از حساب آن فرد پول برداشت کند. یک آدرس عمومی هم دارد که برای واریز به حساب او از آن استفاده میشود. هر دوی اینها هم رشتههایی طولانی از عدد و حرف و غیره هستند که با یک الگوریتمهای ریاضی مشخصی میتوان از کد اختصاصی به کد عمومی رسید؛ ولی برعکس آن ممکن نیست.
یکسری تابع یکطرفه داریم که محاسبهی عکس آن غیرممکن است
تابعی که آدرس عمومی و آدرس اختصاصی را به دست میدهد، یک تابع یک طرفه است و به دست آوردن معکوس آن امکانپذیر نیست. یعنی اگر بتوان معکوس آن را به دست آورد کل امنیت شبکه و همهی رمزارزهای دیگر زیر سوال میرود. البته تا الان این اتفاق نیفتاده است. همهی دانش رمزنگاری هم حول همین ایده شکل گرفته است که ما یکسری توابع یکطرفه داشته باشیم که محاسبهی یک طرف آن ساده است ولی محاسبهی برعکس آن تقریبا غیرممکن است. منظور از اینکه تقریبا غیرممکن است این است که عملا غیر ممکن است. ولی با پیشرفت تکنولوزی در آیندهی دور ممکن است پروتکلهای فعلی رمزنگاری شکسته شود. ولی پروتکلها هم با پیشرفت تکنولوژی مرتب بهروزتر میشوند و طول این آدرسها هم بیشتر میشود که شکستن آن سخت تر شود.
منظور از غیرممکن این است که زمان لازم برای محاسبهی آن خیلی زیاد است؟
بله، در رمزنگاری عملا غیرممکن یعنی اینکه در زمان معقولی نمیشود آن را شکست. ولی اگر شما زمان نامتناهی در اختیار داشته باشید، هر رمزی را میتوانید بشکنید.
زمان نامتناهی در حال حاضر عملا چند سال به حساب میآید؟
خیلی بستگی دارد که از چه پروتکل رمزنگاریای استفاده می کنید. مثلا بیتکوین از تابع هَشِ sha 256 استفاده میکند که ۲۵۶ تعداد بیتهای آن است. هر چه تعداد بیتهای هش شما طولانی تر باشد و رشتههای طولانیتری داشته باشید، محاسبهی آن سختتر میشود. ولی بستگی دارد به اینکه از چه کامپیوتری استفاده میکنید. الان که بحث کامپیوترهای کوانتومی مطرح شده است، این نظریه وجود دارد که بسیاری از پروتکلهای رمزنگاری با آمدن کامپیوترهای کوانتومی، بیفایده خواهند شد. ما باید سراغ چهارچوب جدیدی از رمزنگاری برویم که در مقابل محاسبات کوانتومی مقاوم باشد.
یعنی اگر به صورت یکدفعهای توان محاسباتی ما بالا برود، همهی این مکانیسمهای رمزنگاری بیهوده میشود؟
بله، در این صورت همهی آنها قابل شکستن میشود. یعنی شما میتوانید از روی آدرس عمومی یک نفر، آدرس اختصاصی او را به دست بیاورید و بیتکوینهای او را به حساب خودتان منتقل کنید.
این جزو نواقص بیتکوین به حساب میآید؟
این یک واقعیتی درمورد رمزنگاری است که ما امروز در حال استفاده از آن هستیم. فقط هم نه بیتکوین بلکه همهی مراودات اینترنتی ما مبتنی بر همین پروتکلهای رمزنگاری است. همین سیستم بانکی و مالی موجودمان هم مبتنی بر همین ایدههای رمزنگاری است. بنابراین این نقطهضعف همهجا هست.
کاربران از طریق نرمافزار بیتکوین به شبکهی بیتکوین متصل میشوند
درمورد نرمافزار بیتکوین توضیح میدهید؟
نرمافزار بیتکوین آن نرمافزاری است که هر کدام از کاربران آن را روی کامپیوترشان نصب میکنند و میتوانند از طریق آن به شبکهی بیتکوین متصل شوند. از طریق آن میتوانند پیامهایی را که از سایر کاربرها به آنها میرسد بخوانند و به سایر کاربرها پیام برسانند. حالا این پیامهایی که در شبکهی بیتکوین ردوبدل میشود چیست؟ یک سری از آنها همین تراکنشها است؛ شما بهعنوان یک کاربر میخواهید یک خریدی انجام دهید، در نتیجه میخواهید یک کالایی را از یک نفر بخرید و یک مقداری بیتکوین به حساب او منتقل کنید. این تراکنشی که میخواهید انجام دهید را به صورت دیجیتالی مینویسید و مشخص میکنید مبدا و مقصد آن چه آدرسهایی هستند و آن را با آدرس اختصاصی خودتان امضا (امضای دیجیتال) میکنید.
امضای دیجیتال
امضای دیجیتال هم یکی از پایهها و ارکان اصلی تکنولوژی بلاکچین است. امضای دیجیتال هم یک چیزی شبیه همان تابع یک طرفه است. شما میتوانید هر متنی را با آدرس اختصاصی خودتان امضا کنید و هر فرد دیگری میتواند تایید کند که این آدرس توسط آدرس اختصاصی شما امضا شده است. ولی شخص دیگری نمیتواند با آدرس اختصاصی شما یک متنی را امضا کند. همان ویژگی یکطرفه بودن درمورد آدرس هم وجود دارد. بنابراین شما نرمافزار بیتکوین را که نصب کرده باشید خیلی راحت میتوانید تراکنش انجام دهید. تراکنشهای خودتان را میتوانید به سایر کاربران بفرستید و سایر کاربران هم میتوانند تراکنشهای خود را برای شما بفرستند.
بعضی راسها «کاملاند»، برخی «سبک» و برخی «ماینر»
آیا نرمافزار بیتکوین یک شبکهی نظیر به نظیر است؟
بله به اصطلاح به آن شبکهی peer to peer یا نظیر به نظیر میگویند. یعنی همهی راسهای شبکه مثل هم و همساناند. البته ما چند نوع کاربر داریم. برخی از کاربرها full node یا کاملاند؛ هر کاری میتوانند بکنند اعم از اینکه در شبکه تراکنش ارسال کنند و تراکنشهای دیگران را ثبت کنند. برخی دیگر از کاربران (که به آنها راس سبک گفته میشود) تنها هدفی که دارند ارسال تراکنش به سایر کاربران است؛ یعنی میخواهند تراکنش خودشان در شبکه ثبت شود. یک سری از کاربران هم ماینر هستند. البته لزومی ندارد که ماینرها full node باشند ولی full node ها همه میتوانند ماینر باشند. ماینرها میتوانند تراکنشهای دیگران را در بلوکهایی ثبت کنند و این بلوکها را به داخل شبکه بفرستند که سایر کاربران آنها را تایید کنند.
هستهی ایدهی بلاکچین اینجا است که این تراکنشهایی که دائم در شبکه در حال ردوبدل شدن است و ماینرها شروع به ثبت آنها میکنند، در بلوکهای متشکل از هزار یا دوهزار تراکنش جمع میشود. مبدا، مقصد و مقدار هر تراکنش مشخص است. سپس کار ماینرها این است که آن بلوکهایی که تشکیل دادهاند را به داخل شبکه بفرستند که مورد تایید سایر کاربرها قرار بگیرد و بلوکهای بعدی روی آنها سوار شود. بنابراین این بلوکها که مثل کاغذهایی هستند که روی آنها تراکنشها نوشته شده است، پشت سر هم قرار میگیرند.
ایدهی بیتکوین در ۲۰۰۸ توسط «ساتوشی ناکاموتو» شکل گرفت
ابتدا در ۲۰۰۸ ایدهی بیتکوین توسط یک فرد یا گروهی که به اسم مستعار «ساتوشی ناکاموتو» شناخته میشود، شکل گرفت. از آن سال تا الان چند صد هزار بلوک در شبکهی بیتکوین ایجاد شده است. همهی این بلوکها در دیتابیس بیتکوین موجود است و هر راس کاملی همهی اینها را روی سرور خود دارد. حجم این دادگان الان چیزی حدود چند صد گیگا بایت است. این البته یکی از نکات کمتر موردتوجه قرارگرفته درمورد بیتکوین است. یعنی برخلاف چیزی که گفته میشود بیتکوین امکان خوبی برای پولشویی و خلافکاری است، از جهتی اتفاقا اینطور نیست، به دلیل اینکه کاملا شفاف است. یعنی شما خیلی راحت میتوانید تکتک تراکنشهایی که در شبکهی بیتکوین از ابتدا تا کنون انجام شده است را در دیتابیس بیتکوین پیدا بکنید چون کاملا آزاد در اختیار همه است.
اسم اشخاص مشخص نیست و فقط آدرس عمومی آنها را داریم
منتها اسم اشخاص نیست، بلکه فقط آدرس عمومی آنها هست. یعنی شما میتوانید بفهمید که این فرد که نمیدانیم اسمش چیست ولی آدرسش این است در فلان تاریخ این مقدار به این آدرس منتقل کرده است. همهی تراکنشها در آنجا وجود دارد.
هر بلوک اثرانگشتی از بلوک قبلی را در سرخط خود دارد
دیتابیس بیتکوین شامل همهی تراکنشهایی است که از روز اول در شبکهی بیتکوین انجام شده است؟
بله، شامل همهی تراکنشهایی است که در یک ساختار بلوکی به ترتیب زمانی پشت سر هم قرار گرفتند. هر بلوک یک خلاصه یا به اصطلاح یک اثرانگشتی از بلوک قبلی را در header خود دارد که مشخص میکند این بلوک بعد از کدام بلوک آمده است. بنابراین آن ساختار خطی بلوکها که پشت سر هم میآیند توسط این اثرانگشتها که در ادبیات رمزنگاری به آنها هَش گفته میشود، خلاصه شده است. یعنی کل بلوک قبلی با استفاده از همین توابع چکیدهساز به یک کد چند بیتی خلاصه میشود. آن کد بالای بلوک قبلی قرار میگیرد (که اگر از تابع هش sha 256 آمده باشد، یک کد ۲۵۶ بیتی است).
این مبانی بین رمزارزهای مختلف خیلی مشترک است ولی یک تفاوتهایی جزئی هم وجود دارد، مثلا یکی از آنها همین تابع هشی است که استفاده میکنند. مثلا تابع هش بیتکوین sha 256 است ولی تابع هش اتریوم چیز دیگری است. بنابراین شاید طول این رشتهها در رمزارزهای مختلف متفاوت باشد ولی کلیت داستان آن همین است. بنابراین دیتابیس بیتکوین آزاد و موجود است و کاملا قابل ردیابی و حسابرسی است.
خلق پول طبق پروتکل بیتکوین توسط ماینرها شکل میگیرد
ارز بیتکوین چیست؟
اصلا سوال این است که ارز بیتکوین در کجای این صحبتهایی که ما تا اینجا کردیم وجود دارد؟ دیتابیس بیتکوین از یکسری تراکنش تشکیل شده است پس سوال این است که ارز بیتکوین از کجا میآید؟ خود آن بیتکوینها در کجا وجود دارند و از کجا ایجاد و خلق میشوند؟ این خیلی نکتهی مهمی است. خیلی از مفاهیمی که ما در دنیای پولی و مالی کلاسیک داریم، معادلهایی در فضای رمزارزها دارد. راجع به این صحبت کردیم که خلق پول در اقتصاد چگونه شکل میگیرد، میتوان این سوال را درمورد رمزارزها هم پرسید که خلق پول در آنجا چگونه رخ میدهد؟ خلق پول توسط ماینرها شکل میگیرد؛ ولی باز طبق پروتکل بیتکوین. یعنی پروتکل بیتکوین است که همهی این امکانها را پیشبینی کرده است. سوال ساتوشی ناکاموتو این بوده است که من چه انگیزهای برای کاربران این شبکه ایجاد کنم که این هزینه و انرژی را بگذارند و تراکنشهای دیگران را ثبت کنند و به اجماع برسند بهطوری که سامانه کار بکند.
ناکاموتو برای ثبت تراکنشها یک انگیزهی مالی قرار داده است
ایدهای که داشته این بوده که یک انگیزهی مالی قرار داده است؛ منتها نه انگیزهی مالی با یک پول رایج بلکه انگیزهی مالی با یک ارز جدید. این هم باز یک عضو تفکیکناپذیر و ضروری از همهی رمزارزهای موجود است. یعنی همهی رمزارزها یک بلاکچینی هستند که یک ارز داخلی دارند که برای کاربران انگیزه ایجاد میکند که تراکنشها را در آن شبکه ثبت کنند. درمورد بیتکوین این ارز، خود بیتکوین است. حالا کجا خلق میشود؟ وقتی که یک ماینر هزار یا دوهزار تا تراکنش را مینویسد و در شبکه میفرستند تا بقیه آن را تایید کنند، اگر مورد اجماع قرار بگیرد و این بلوکی که این کاربر ساخته است تایید شود، یک تعدادی مشخصی بیتکوین جایزه میگیرد. الان جایزهی ایجاد هر بلوک جدید ۶.۲۵ است.
جایزه هر چهار سال یک بار نصف میشود
این جایزه هر چهار سال یک بار نصف میشود. زمانی که مبدع بیتکوین اولین بلوکها را ایجاد کرد، ۵۰ تا جایزهی هر بیتکوین بود. پروتکل بیتکوین به این صورت طراحی شده است. این مقدار دائما نصف میشود و کم میشود. نتیجهی آن هم این است که تعداد کل بیتکوینهایی که نهایتا منتشر خواهد شد، ۲۱ میلیون بیتکوین است.
عرضهی بیتکوین محدود است
تا الان چقدرِ آن استخراج شده است؟
تا الان حدود ۱۹ میلیون آن استخراج شده است؛ یعنی فقط دو میلیون دیگر بیتکوینِ استخراج نشده باقی مانده است. ظاهرا تا سال ۲۰۴۰ همهی بیتکوینها استخراج میشوند. این هم یک نکتهی جالبی است در مقایسهی بین بیتکوین و ارزهای فیزیکی واقعی که عرضهی بیتکوین محدود است. یعنی در مقابل ارزهای رایج که بانکهای مرکزی میتوانند آنها را بهطور نامحدودی چاپ کنند، اصلا پروتکل بیتکوین اجازهی چنین چیزی را نمیدهد.
البته یک جایزهی دیگری هم در کنار آن بیتکوینی که در هر بلوک جایزه داده میشود برای کسانی که تراکنشها را ثبت میکنند وجود دارد. چون اگر جایزهی دیگری نباشد این سوال پیش میآید که بعد از ۲۰۴۰ آدمها چه انگیزهای برای ثبت تراکنشها خواهند داشت؟ آن جایزهی دیگر کارمزدهایی است که برای انجام هر تراکنش داده میشود. یعنی یک مقداری از هر تراکنشی که در یک بلوک ثبت میکنند را بهعنوان کارمزد برمیدارند. البته اجباری برای دادن کارمزد در شبکهی بیتکوین نیست.
کارمزدها به پیشنهاد فرستنده تعیین میشود
کارمزد توسط فرستندهی تراکنش تعیین میشود؟
بله، کارمزد را باید فرستنده پیشنهاد بدهد. یعنی فقط با پیشنهاد فرستنده تعیین میشود.
ولی آن جایزهی ۶.۲۵ از ۲ میلیون بیتکوینی که از مجموع کل ۲۱ میلیون بیتکوین باقی مانده است، برداشت میشود؟
بله، آن در دستورالعمل بیتکوین نوشته شده است و قطعی است. ولی این کارمزدها به پیشنهاد خود فرستنده تعیین میشود. مقدار این کارمزدها در طول زمان متغیر است. موقعی که تقاضا برای تراکنش زیاد است، کارمزدها بالا میرود. ترجیح ماینرها این است که آن تراکنشهایی را ثبت کنند که کارمزدشان بیشتر است. اگر شما کارمزد بالایی پیشنهاد دهید، تراکنشتان سریعا ثبت میشود. اما اگر کارمزد خیلی پایین یا صفر پیشنهاد بدهید، ممکن است مجبور شوید مدت طولانی منتظر باشید؛ یعنی با وجود اینکه تراکنشتان را برای همه هم فرستادید، هیچکدام از ماینرها آن را ثبت نکنند.
فرستنده در یک تعداد بیت مشخص میتواند هر چه دل تنگش میخواهد بگوید!
پیامها حتما باید به شکل تراکنش باشد؟ آیا کسی که میخواهد اطلاعاتی را برای همیشه در شبکهی بیتکوین ثبت کند، میتواند این کار را انجام دهد؟
نه، لزومی ندارد حتما تمام پیامها به شکل تراکنش باشد، یک قابلیت جانبی هم دارد که در هر تراکنش یک تعداد بیت مشخصی در اختیار فرستندهی تراکنش هست که میتواند در آنجا هر چه دل تنگش میخواهد بگوید!
با این قابلیت کارهای تبلیغاتی انجام میدهند؟
خیلی نمیدانم چه استفادههایی از آن میتوان کرد. ولی مثلا خود مبدع بیتکوین (ساتوشی ناکاموتو) در اولین تراکنش که انجام داده است به تیتر یکی از روزنامههای معروف آمریکا اشاره کرده است، چون آن موقع زمان بحران مالی آمریکا بوده است. پیام او حاکی از این بوده است که الان سیستم بانکی اوضاع خوبی ندارد. یک جوری میخواسته است این پیام را منتقل کند که ایدهی من از ایجاد تکنولوژی بیتکوین این است که جایگزینی شود برای سیستم بانکی موجود که نقاط ضعفی دارد.
چیزی به اسم «بیتکوین فیزیکی» وجود ندارد
آیا چیزی به اسم «بیتکوین فیزیکی» که شبیه سکهای است که روی آن حرف B و علامت دلار نوشته شده است وجود دارد؟
نه، چیزی به اسم بیتکوین فیزیکی وجود ندارد.
گویا یکسری قطعات فلزی هستند که روی آنها کلید اختصاصی و آدرس عمومی کدگذاری شده است؟
بله، چنین چیزهایی هستند. چون آن آدرس اختصاصی خیلی مهم است و مثل کیف پول شما است، اگر آن را گم کنید، همهی بیتکوینهای خود را از دست میدهید. هیچ راهی هم برای بازیابی آدرس اختصاصی وجود ندارد، چون اگر بود امنیت شبکه زیر سوال میرفت. بنابراین آدرس اختصاصی خیلی مهم است. به همین خاطر راههای مطمئنی برای ذخیرهسازی آن پیشنهاد شده است. حالا برخی آن را روی کارت چاپ میکنند یا ممکن است به قول شما روی یک سکهی فلزی چاپش کنند.
«امضای دیجیتال» تضمین میکند که کسی نتواند از حساب شما پول برداشت کند
گفتید که پروتکل بیتکوین مبتنی بر یکسری مکانیسمهای رمزنگاری است. درمورد مقدمات رمزنگاری پروتکل بیتکوین توضیح میدهید؟
چند تا نکتهی مهم در تکنولوژی بلاکچین و بیتکوین وجود دارد که تا الان تقریبا از همهی آنها اسم بردیم. یکی از آنها امضای دیجیتال است که خیلی مهم است. امضای دیجیتال در واقع تضمینکنندهی این است که کسی نتواند از حساب شما پول برداشت بکند؛ تراکنشها را فقط دارندهی حساب میتواند ارسال بکند.
توابع هَش، اشارهگر به بلوک قبلی هستند
یکی دیگر از آنها توابع هش است. تابع هش (تابع چکیدهساز) در جاهای مختلف بیتکوین استفاده میشود. یکی از این مکانها همان header بلوکها است که به بلوک قبلی اشاره میکند. بنابراین یکی از کاربردهایی که دارند این است که بهنوعی اشارهگر به بلوکهای قبلی هستند که ساختار خطی بلوکها را ایجاد میکند. هشینگ در خیلی قسمتهای پروتکل بیتکوین اتفاق میافتد. خود امضای دیجیتال مبتنی بر هش است.
هش یک چکیدهساز است
هش یک تابع است؟ ورودی و خروجی آن چه چیزهایی هستند؟
هش به اصطلاح یک چکیدهساز است. هر دیتایی را میگیرد و به شما مثلا یک رشتهی ۲۵۶ بیتی میدهد. اینطور نیست که بگوییم آن رشته مختص همان دیتا است؛ یعنی ممکن است دو تا دیتای مختلف به شما یک هش یکسان بدهند. ولی عملا غیر ممکن است که شما بتوانید دو تا دیتای مختلف بسازید که به شما یک هش بدهند.
تابع هش یک اثر انگشت دیجیتال است
به تابع هش یک اثر انگشت دیجیتال میگویند؟
به همین دلیل به آنها اثر انگشت میگویند؛ یکجورایی منحصر به فرد است (نه به معنای تئوری ولی به معنای عملی منحصر به فرد است). یعنی عملا نمیتوان دو تا دیتا پیدا کرد که اثر انگشتشان یکی باشد.
هش در الگوریتم «اثبات کار» نیز کاربرد دارد
جای دیگری که هش به کار میرود در مفهوم «اثبات کار» است. شاید بتوان گفت نوآوری مبدع بیتکوین این بوده است که این مفهوم اثبات کار را -که قبلا در حوزههای دیگر وجود داشته است- در ایدهی ارز دیجیتال به کار برده است. با این نوآوری ما برای اولینبار شاهد یک ارز دیجیتال موفق هستیم که همان بیتکوین است. بعد از آن دیگر از این ایده بسیار استفاده شده است.
اثبات کار در ابتدا برای حل مسئلهی «اسپم ایمیل» استفاده شده است
حالا این اثبات کار چیست؟ اثبات کار بهطور تاریخی اولین جایی که استفاده شده است در مسئلهی اسپم ایمیل بوده است. اسپم ایمیلها یک چالش جدی برای همهی جاهایی است که سرویس ایمیل ارائه میکنند. چون اسپمها به صورت انبوه تولید میشود و به کل آدرسها ارسال میشود. چون هیچ هزینهای برای ارسالکننده ندارد، شناسایی آن از ایمیلهای واقعی برای بقیه هزینهساز است. یک ایدهای که یک شخصی داده، این بوده است که بیاییم یک هزینهای برای ایمیل زدن ایجاد کنیم؛ یک هزینهای که لزوما مالی نیست بلکه یک هزینهی محاسباتی است. مثلا کامپیوتر هر کسی که میخواهد ایمیل بزند مجبور باشد دو-سه ثانیه یک محاسبهی سخت انجام دهد که این برای اسپم فرستادن هزینه ایجاد بکند و این باعث شود اسپمها کم شود، چون الان بدون هزینه است.
ناکاموتو برای ساختن بلوک یک هزینهی محاسباتی ایجاد کرد
این مشکل در شبکهی بلاکچین هم وجود دارد. تا اینجای کار دیدیم که ایجاد بلوک جایزهی خوبی دارد؛ وقتی یک بلوک ایجاد میکنید چندین بیتکوین جایزه میگیرید. در نتیجه همه هجوم میآورند برای اینکه بلوک بسازند و ما با انبوهی از بلوکها مواجه میشویم که این شبکه روی هیچکدام آنها به اجماع نخواهد رسید. چون خیلی مهم است که شبکه روی یک بلوک به اجماع برسد تا به سراغ بلوک بعدی برود و تراکنشهای بعدی ثبت شود. چون بلوک ساختن هزینه ندارد، همه بلوک میسازند و هیچکس هم بلوکهای بقیه را تایید نمیکند، منتظر میماند تا بلوک خودش تایید شود. بنابراین ایدهی ناکاموتو این بود که برای بلوک ساختن یک هزینهی محاسباتی ایجاد کنیم. یعنی لازم باشد کاربر یک مسالهی محاسباتی را حل کند، یک کدی را به دست بیاورد که این برای او هزینه ایجاد بکند. این همان مفهوم «اثبات کار» است؛ یعنی شما اثبات میکنید که یک کاری انجام دادید.
برای اثبات کار در بیتکوین باید یک رمز یکبار مصرف را پیدا کنید
درمورد بلاکچین و بیتکوین، اثبات کار به این صورت است که شما باید یک رمزی را پیدا بکنید. این رمز یکبار مصرف هم هست؛ یعنی فقط برای آن بلوک خاص قابل استفاده است و بعدا قابل استفاده نیست. شما باید این رمز را پیدا کنید و پایین بلوک بنویسید که یک ویژگی خاصی داشته باشد. ویژگی آن هم این است که اگر این رمز را بهعلاوهی بلوک هش بکنیم مثلا در ابتدای آن ۲۰ تا صفر وجود داشته باشد. این عدد ۲۰ هم قابل تغییر است؛ این عدد، سختی این مسالهی محاسباتی را نشان میدهد.
خیلی جالب است که مبدع بیتکوین حتی این را هم پیشبینی کرده است که به مرور زمان کاربران بیشتر و بیشتری وارد این شبکه میشوند و توان محاسباتی شبکه بالا میرود. بنابراین مسالهای که الان از لحاظ محاسباتی سخت است، آن موقع خیلی راحت میشود. پس باید به صورت پویایی سختی حل این مسالهی محاسباتی تغییر کند و با ورود کاربران جدید سختتر شود. این هم در پروتکل بیتکوین پیشبینی شده است.
تقریبا هر ۱۰ دقیقه یک بار، یک بلوک جدید اضافه میشود
الان با توجه به هجوم زیادی که ماینرهای مختلف در سراسر جهان برای استخراج بیتکوین دارند، خیلی توان محاسباتی بالایی در حال صرف شدن برای حل آن مسالهی محاسباتی است. یعنی همزمان تعداد بسیار زیادی -شاید هزاران- ماینر در سراسر جهان در حال حل آن مسئلهی محاسباتی هستند. به همین خاطر درجهی سختی طبق پروتکل بیتکوین خیلی بالا رفته است. این درجهی سختی به نحوی تنظیم میشود که هر چقدر کاربران بیشتری بیایند باز همچنان حدودا هر ۱۰ دقیقه یک بار، یک بلوک جدید کشف شود. یعنی آن مسئلهی محاسباتی تقریبا هر ۱۰ دقیقه یک بار حل میشود.
وقتی بلوک جدیدی میسازید، باید چکلیستی را بررسی کنید
آیا تراکنشهایی که در بلوکهای مختلف هستند میتوانند با هم اشتراک داشته باشند؟
نه اشتراکی ندارند. وقتی شما یک بلوک جدید میسازید یک چکلیستی هست که باید چک کنید. یکی این است که آیا بهازای آن تراکنشی که من امضا کردم و فرستادم واقعا پول در حسابم دارم که بتوانم تراکنش را انجام دهم. برای چک کردن این موضوع به بلوکهای قبلی میروید و میبینید آیا واقعا موجودی من با این آدرس، این تعداد بیتکوینی که در تراکنش آوردم هست یا نه. یک چیز دیگری که باید چک کنید این است که من یک بیتکوین را در همین بلوک دو بار خرج نکنم. امضای دیجیتال همهی تراکنشهای داخل بلوک نیز باید چک شود؛ یعنی چک شود که این تراکنشی که به دست شما رسیده است -طبق امضایی که دارد- فرستندهاش واقعا همان کسی است که ادعا میکند یا نه. شما باید همهی اینها را چک کنید. طبق پروتکل بیتکوین همهی ماینرهای دیگر هم همهی اینها را چک میکنند.
بیتکوین مسئلهی «پرداخت دوبارهی یک ارز دیجیتالی» را حل کرده است
دلیلش این است که اگر شما اینها را چک نکنید و یک بلوک اشتباه بفرستید، کسی آن را تایید نمیکند. چون بقیه هم آن را چک میکنند. ولی شما دوست دارید بلوکتان تایید شود که جایزهی آن را بگیرید. بنابراین سعی میکنید پروتکل را رعایت بکنید و همهی قواعد را در نظر میگیرید. به این شکل است که بیتکوین مسئلهی double spending که میتوان به آن «پرداخت دوبارهی یک ارز دیجیتالی» گفت را حل کرده است.
سهم اصلی ساتوشی ناکاموتو چه بوده است؟
آیا این ایده و سهم اصلی ساتوشی ناکاموتو بوده که مسئلهی پرداخت دوباره را حل کرده است؟
خیلی سوال خوبی است که دقیقا سهم ایشان چه بوده است. همهی این ایدهها تقریبا قبلا کموبیش وجود داشته است. یعنی ایدهی بلاکچین، اثبات کار و غیره وجود داشته است. به نظر میآید نوآوری ایشان کنار هم قرار دادن این چند تا با هم بوده است. چون اینها در حوزههای مختلفی بودند. مثلا همانطور که گفتم ایدهی اثبات کار در حوزهی اسپم ایمیلها بوده است. یا ایدهی بلاکچین در حوزهی دیتابیس مطرح بوده است نه در حوزهی ارز دیجیتال. ایشان آمده و این ایدهها را کنار هم گذاشته است.
برای تعداد تراکنشهای داخل هر بلوک یک «سقف بالایی» وجود دارد
در لحظه تعداد زیادی تراکنش به دست هر کاربری میرسد، تعداد این تراکنشها باید چند تا باشد تا کاربر بلوک خود را تشکیل دهد؟
یک کران حجمی روی آن بلوک وجود دارد، ولی حدود آن هزار تا دو هزار تراکنش است.
یعنی ممکن است تعداد تراکنشهای بلوکهای مختلف با هم متفاوت باشد؟
ترجیح شما این است که بیشترین تعداد تراکنش را در بلوک خود بگذارید؛ چون بهازای این تراکنشها کارمزد میگیرید. بنابراین یک سقف بالا فقط وجود دارد که در یک بلوک از یک حدی بیشتر نباید تراکنش وجود داشته باشد.
اگر دو کاونده همزمان بلوکی را پیدا کنند چه میشود؟
آیا ممکن است دو کاونده همزمان با هم بلوکی را پیدا کنند؟
با توجه به سختی مسئله (که الان خیلی سخت شده است)، احتمال آن خیلی کم است که دو تا کاربر همزمان با هم بتوانند در شبکه یک بلوک بسازند؛ ولی تا به حال رخ داده است. اگر چنین شود اتفاقی که میافتد این است که بعد از آن شبکه باید تصمیم بگیرد بلوکهای بعدی را به کدام انشعاب اضافه کند. مثلا ماینری که میخواهد بلوک بعدی را بسازد باید تصمیم بگیرد بلوک خود را پشت سر کدام یک بگذارد. یکی از آنها را به هر طریقی انتخاب میکند. بعد از آن ترجیح ماینرهای بعدی این است که آن شاخهی بلندتر را دنبال کنند، چون احتمال اجماع روی آن شاخه بیشتر است.
انشعابهای کوتاهتر معمولا تا چند تا بلوک رشد میکنند؟
خیلی کم. معمولا شاخههای انحرافی بیش از دو-سه تا رشد نمیکنند. یعنی اگر شما دو-سه تا بلوک صبر کنید، تضمین شده است که دیگر این شاخه ادامه پیدا میکند.
تراکنشهای بلوکهای حذفشده برگشت میخورند
تراکنشهای بلوکهایی که حذف میشوند، ثبتنشده محسوب میشوند؟
اگر بخواهیم این را با سیستمهای پرداخت کلاسیک مقایسه کنیم، مثل تراکنشهایی میمانند که برگشت خورده است. یعنی عملا انجام نشده است. اگر چه در دیتابیس بیتکوین ثبت است، ولی آنها تراکنشهای انجامنشده محسوب میشوند.
زنجیرهی بلوک یک «دفتر ثبتِ تراکنشیِ تغییرناپذیر» است
جزئیات زنجیرهی بلوک که تراکنشها در آن ثبت میشود به چه شکل است؟
میتوان گفت که زنجیرهی بلوک یک دیتابیسی است که چند تا ویژگی دارد. یکی از آنها این است که دیتاها در ساختار خطی و در قالب یکسری بلوک در این دیتابیس قرار میگیرند. آن ساختار خطی هم از طریق همان اشارهگرِ هر بلوک به بلوک قبلی ایجاد میشود. یک ویژگی دیگر آن این است که دیتابیس تغییرناپذیری است. در زندگی امروزه سیستمهای دیتابیس زیادی وجود دارند؛ مثلا همهی موسسات مالی مثل بانکها یک دیتابیسی دارند که حسابهای من و شما در آنجا ثبت شده است. ولی اینها قابل تغییر است؛ موجودی حساب در دیتابیس تغییر میکند. ولی بلاکچین یک دیتابیس یا یکجور دفتر ثبت است که تغییرناپذیر است؛ یک «دفتر ثبتِ تراکنشیِ تغییرناپذیر» است.
یعنی اولا چیزهایی که در آن ثبت میشود تراکنش است و دوما شما نمیتوانید برگردید و تراکنشهای قبلی را تغییر دهید. اصلا پروتکل چنین اجازهای به شما نمیدهد. فرض کنید شما یک سروری در شبکهی بیتکوین باشید و در کپیای که از دیتابیس دارید تراکنشهای قبلی را یک تغییر کوچکی بدهید (مثلا یکی از تراکنشها را به حساب خودتان انجام دهید). این کار باعث میشود بلوک بعدی که میسازید (چون با این ورژن غلط خودتان سازگار است) قطعا با ورژن بقیه ناسازگار باشد و هشها با هم نخواند. بنابراین بقیه بلوک شما را تایید نمیکنند. پس به این طریق غیرقابل تغییر است. بنابراین یکجور دیتابیس تغییرناپذیر -immutable- است.
بلاکچین کاملا قابل ردگیری و حسابرسی است
ویژگی دیگر بلاکچین این است که کاملا قابل ردگیری و حسابرسی است؛ یعنی مثلا برای یک موسسهی مالی یک چیز ایدهآل است برای اینکه بخواهد همهی حسابهای خود را در آن ردیابی و بررسی کند. به همین دلیل اتفاقا بلاکچین خیلی کاربردهایی در حوزههای بیربط به ارزهای دیجیتال پیدا کرده است. مثلا یک نمونهی آن که این روزها زیاد از آن صحبت میشود کاربرد آن در «زنجیرهی تامین» است. مثلا شما مواد غذایی را در نظر بگیرید؛ فراوردههای غذایی که شما از یک فروشگاهی میخرید از یک مواد اولیهای آمده است. سبزیجاتی بوده که یک جایی کاشته شده است یا دامهایی بوده است که در جایی پرورش داده شدهاند. ایده این است که شما وقتی آن فراوردهی غذایی را میگیرید بتوانید بفهمید که از کجا آمده است؛ یعنی مواد اولیه و مواد خام آن از کجا پرورش و رشد داده شده، بعد به کجا فراوری شده است تا رسیده به این محصولی که دست ما هست.
همچنین میخواهیم به آن دیتابیس اطمینان داشته باشیم؛ یعنی اینطور نباشد که کسی بتواند آن را دستکاری کند. بلاکچین یک بستر خیلی مناسبی برای این کار است. خصوصا اینکه decentralized است؛ یعنی نیازی به یک نهاد مرکزیِ ناظری نیست که سلامت و صحت آن را تضمین کند. خودبهخود با آن پروتکلی که دارد این مسئله تضمینشده است. برای همین این هم یکی از کاربردهای بلاکچین محسوب میشود. خیلی کاربردهای مختلفی روی بلاکچین پیشنهاد شده است. منتها شاید هنوز اول راهیم و پیشبینی آن خیلی سخت است که کدام یک از اینها کاربرد واقعی است و کدام یک خیلی جدی نیست.
کلمهی «استخراج» کمی گمراهکننده است
چرا از کلمهی «استخراج» برای ثبت تراکنشها استفاده میکنیم؟
این عنوان شاید جنبهی تبلیغاتی خوبی داشته باشد ولی برای فهم اتفاقی که در بیتکوین میافتد، کمی گمراهکننده است. چون ما واقعا چیزی استخراج نمیکنیم. وقتی میگوییم استخراج یعنی یک چیزی در جایی وجود دارد و ما میگردیم آن را پیدا میکنیم. در حالی در بیتکوین این اتفاق نمیافتد؛ یعنی زحمتی که ماینرها میکشند برای پیدا کردن یک چیز موجود نیست بلکه حل کردن همان مسئلهی محاسباتی است. برخی قائلاند که بیتکوین با طلا شباهت دارد؛ چون ابزاری برای مبادله و خرید و فروش است. به همین دلیل این فرآیند استخراج بیتکوین را به فرآیند استخراج طلا تشبیه کردهاند. به نظر من این عنوانی گمراهکننده است و آنچنان استخراجی در کار نیست. چون چیزی وجود ندارد که ما کشف بکنیم. ما داریم طبق پروتکلی یک کار محاسباتی انجام میدهیم تا یک جایزهای از آن شبکه به دست بیاوریم.
برخی از استخراجکنندگان به صورت «گروهی» کار میکنند
زمان لازم برای انجام محاسبهای که منجر به تکمیل بلوک میشود حدودا چقدر است؟
خیلی از استخراجکنندگانی که الان فعالاند به صورت انبوه این فعالیت را انجام میدهند. اصطلاحی هم که به کار میرود «مزرعه» است! گفته میشود که استخراجکنندگان، مزارع بزرگی از دستگاههایی را که فقط به منظور استخراج بیتکوین طراحی شدهاند در اختیار دارند که دائم در حال حل آن مسئلهی محاسباتی است. آن مسئلهی محاسباتی هم بهگونهای طراحی شده است که حل آن هیچ راه ابتکاری ندارد. تنها راه آن جستوجوی کور همهی حالتها است. بنابراین استخراجکنندگان چارهای ندارند جز اینکه بیایند همهی حالتها را چک کنند. این یک ماهیت تصادفی و رندمی به ماجرا میدهد. یعنی اینکه چه کسی بالاخره در این مسابقهی کشف بلوک بعدی برنده میشود، کاملا تصادفی است.
به همین دلیل یک سری از استخراجکنندگان برای اینکه ریسک و عدم قطعیت موجود در این فرآیند را کاهش بدهند، به صورت گروهی کار میکنند. یعنی گروههایی از استخراجکنندگان دور هم جمع میشوند و با هم بهنوعی قرارداد میکنند که توان محاسباتی خود را روی هم بگذارند و هر کسی که بلوک بعدی را ساخت و برندهی آن جایزه شد، آن جایزه را به نسبت توان محاسباتی بین آنها تقسیم کند. به اینها استخرهایی -pools- از استخراجکنندگان میگویند. به این معنی که تعداد زیادی استخراجکننده روی هم جمع میشوند و قدرت بالایی در شبکهی بیتکوین پیدا میکنند. شاید بیش از ۵۰ درصد کل توان محاسباتی که ماینرهای دنیا دارند در دست تعداد انگشتشماری از همین استخرها است. بنابراین به این صورت ماینینگ در حال اتفاق افتادن در کل جهان است.
ارزش بیتکوین این روزها خیلی متغیر است
یک آماری بدهید از اینکه در حال حاضر تعداد بلوکها ثبتشده چقدر است، ارزش بیتکوین و ارزش بازاری آن چقدر است؟
عددهایی که میگویم خیلی تقریبی است: تعداد بلوکها از مرتبهی چند صد هزار است. ارزش بیتکوین این روزها خیلی متغیر است؛ بین ۳۰ هزار تا ۵۰ هزار دلار است. ارزش بازار کل ارزهای دیجیتال الان از مرتبهی «تریلیون دلار» است. چیزی که از نظر مالی و اقتصادی خیلی قابل توجه است این است که با وجود همهی تبلیغاتی که حول این ارزها وجود دارد، ارزش بازاری آنها هنوز در مقایسه با بازارهای سرمایهی جهانی مثل سهام، اوراق قرضه و غیره خیلی کم است؛ ارزش بازار آنها شاید از مرتبهی «صد تریلیون دلار» است.
قیمت بیتکوین تلاطم زیادی دارد
قیمت بیتکوین این روزها خیلی افت کرده است، به نظرتان چه زمانی قیمت آن صعود میکند؟
یکی از ایرادات اساسی که به بیتکوین وارد است تلاطمپذیری بالای آن است. یعنی وقتی سرمایهگذاری یک دارایی میخرد، یکی از انتظاراتی که دارد این است که ارزش آن دارایی را حفظ کند. ولی با این تلاطم قیمتی که بیتکوین دارد اصلا ابزار خوبی برای این منظور نیست. یعنی نمیتوان در درازمدت روی آن بهعنوان ابزاری برای سرمایهگذاری حساب کرد. برای همین خیلیها در فضای بیتکوین دنبال استفاده از همین نوسانات هستند؛ آنها به اصطلاح بهدنبال نوسانگیری در فضای بیتکوین هستند. این کار را خیلیها میکنند.
بیتکوین ابزار مناسبی برای سرمایهگذاری بلندمدت نیست
بیتکوین واقعا ابزاری برای سرمایهگذاری بلندمدت نیست. دلیل آن هم میتواند جوان بودن این حوزه باشد. چون به هر حال هنوز ۱۵ سال هم از ابداع این رمزارز نگذشته است و هنوز ابهامات زیادی درمورد آیندهی آن وجود دارد. یکی از این ابهامات هم به قوانین کشورهای مختلف در این حوزه برمیگردد. مقرراتی که در کشورهای مختلف مرتب در حال تغییر و تحول هم است. هر از گاهی یک کشوری مبادلهی بیتکوین را قانونی میکند و یک کشوری ممنوع میکند. همین اخبار یکی از دلایل تلاطمی است که در بازار بیتکوین وجود دارد.
بیتکوین چه آوردهای برای جامعه دارد؟
آیا میتوان بهنوعی همین نوسانات قیمت و قابلیت سوداگری در بیتکوین را دلیل فراگیر شدن آن دانست؟
بله، ممکن است برخی از همین نوسانات کسب سود کنند، ولی در عوض خیلیها هم ضرر میکنند. از منظر اجتماعی اگر نگاه کنیم، میتوان این سوال را پرسید که بیتکوین چه آوردهای برای جامعه دارد؟ هر صنعت و هر حرفهای یک آوردهای برای جامعه دارد و باید بتوان از آن منظر هم از بیتکوین دفاع کرد. این سوال را میتوان پرسید که بیتکوین چه آوردهای دارد؟ صرف سود کسب کردن یک سری که همراه با ضرر کردن یک گروه دیگر باشد؛ به تنهایی از دید اجتماعی برای دفاع از آن حوزه کافی نیست. البته نمیخواهیم بگوییم بیتکوین دستاورد و فایدهای ندارد. مدافعان بیتکوین حرفشان این است که خیلی از کارهایی که سیستمهای مالی، بانکهای مرکزی و بانکهای موجود با هزینههای بالا انجام میدهند را ما داریم با هزینهی کمتری انجام میدهیم.
جمعبندی نظرات موافقان و مخالفان بیتکوین به چه صورت است؟
در جمعبندی این نظرات البته به نتیجهی قطعی نخواهیم رسید چون تقریبا در هر دو طرف -موافقان و مخالفان- افراد متخصص و سرشناسی زیادی وجود دارند. حتی درمورد بازارهای مالی یا فناوریهایی مثل آیتی، افراد موافق و مخالف جدیای وجود دارند؛ موافق و مخالف نه از این جهت که بگویند بیتکوین بد است یا خوب، بلکه از جهت اینکه چشماندازشان برای آینده چیست. چشماندازهای مختلفی متصور است.
بیتکوین جایگزین نظامهای مالی کنونی خواهد شد؟
یکی این است که یک گروه خیلی پیشرویی اعتقاد دارند که بیتکوین یا بهطور کلی رمزارزها بهنوعی جایگزین نظامهای مالی کنونی خواهد شد. یعنی میگویند بیتکوین نظام مالی موجود را متحول خواهد کرد. یعنی یک زمانی رمزارزها همهی کارکردهایی که امروز نهادهای واسطی مثل بانکها و موسسات مالی انجام میدهند را ایفا خواهند کرد. این یک نظریه است.
بیتکوین هزینهی محاسباتی بالا و مصرف برق وحشتناکی ایجاد میکند
یک گروه دیگر در مقابل میگویند بیتکوین یک نقاط ضعفی دارد که پتانسیل آن را محدود کرده است و قطعا نمیتواند جایگزین نظام مالی موجود شود. یکی از ایراداتی که میگیرند همین مسالهی هزینهی محاسبات بالا و مصرف برق وحشتناکی است که ایجاد میکند. آماری که میدهند این است که تقریبا مصرف لحظهای برقِ کل شبکهی بیتکوین به اندازهی یک کشور است. یعنی برای اینکه شبکهی بیتکوین را فقط حفظ کنیم داریم به اندازهی ابعاد کشوری مثل دانمارک برق مصرف میکنیم.
بهطور متوسط در هر ثانیه فقط ۷ تراکنش در شبکهی بیت کوین انجام میشود
یکی دیگر از ایراداتی که مطرح میکنند از نظر «مقیاسپذیری» است. یک آمار قابل توجه این است که الان کلا تعداد تراکنشهایی که در شبکهی بیتکوین در حال انجام است بهطور متوسط ۷ تا در ثانیه است. در حالی که برای یک سیستم تراکنش جهانی این عدد خیلی کمی است. پروتکل بیتکوین چیزی بیش از این را اجازه نمیدهد. چون همانطور که گفتیم در هر بلوک هزار تا دو هزار تراکنش جا میشود و برای استخراج هر بلوک هم ۱۰ دقیقه طول میکشد، بنابراین عددی در همان حدودها درمیآید. البته رمزارزهای دیگری آمدند که نرخ تعداد تراکنشی که در ثانیه انجام میدهند بالاتر است ولی باز هم کم است. این را اگر با سیستمهای پرداختی مثل ویزاکارت -که در سراسر جهان استفاده میشود- مقایسه کنیم، آنها از مرتبهی «چند هزار» تراکنش در ثانیه انجام میدهند. این هم یکی از ایراداتی است که اختلاف نظر ایجاد کرده است که آیا اساسا بیتکوین و سایر رمزارها میتواند این مشکل را حل بکند یا نه.
انتهای پیام
عالی بود