میدان و دیپلماسی در دولت رئیسی
بابک مجیدی، انصاف نیوز: فریدون مجلسی -دیپلمات پیشین- درباره آیندهی میدان و دیپلماسی در دولت رئیسی میگوید دیپلماسی باید در اولویت باشد و از میدان فقط برای امنیت ملی استفاده کرد؛ اگر رئیسی مجری خواستههای میدان باشد باید قرارداد برجام را کنار گذاشته و آن وقت ایران زیر بند 7 منشور سازمان ملل خواهد رفت و قطعنامهها مجددا احیا خواهد شد.
اوایل اردیبهشت ماه 1400 و قبل از انتخابات ریاست جمهوری بود که فایل صوتی از محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه منتشر شد که او از نسبت میدان و دیپلماسی پس از امضای برجام صحبت کرده بود. و اشاره کرده بود به اینکه در موارد متعدد این دیپلماسی بود که خرج میدان میشد و نه بالعکس.
انصاف نیوز به سراغ فریدون مجلسی رفته است تا بپرسد دیپلماسی و میدان در دولت رئیسی در چه نسبتی با یکدیگر قرار خواهند داشت. متن کامل گفتگو را در زیر میخوانید:
رئیسی میداند رونق اقتصادی در میدان تحقق نخواهد یافت
فریدون مجلسی دیپلمات سابق ایران دربارهی آینده میدان و دیپلماسی در دولت ابراهیم رئیسی به انصاف نیوز میگوید: «معمولاً قضاوتهای مبتنی بر منطق و واقعگرایی میتواند نتایج مطلوبی را ایجاد کند و بر حسب چنین استدلالی میتوان دریافت که دیپلماسی به واقع رویکردی است که میتواند صلح و ثبات را برای کشور فراهم کند. این در حالی است که میدان، تنها ستیز، درگیری و تنش را به ارمغان میآورد؛ از نظر دیپلماسی، میدان زمانی ماهیت اصلی خود را پیدا میکند که تنها جنبه دفاعی داشته باشد و این حالت در شرایطی محقق میشود که تجاوزی به کشور انجام شود.
من شخصاً آقای رئیسی را متعلق به جریان رادیکال و بنیادگرا میدانم. وی در زمان تبلیغات، تولیدی و کارخانهها را به میان آورد که نشان دهندهی دغدغهمندی او نسبت به مسائل اقتصادی و معیشت مردم است. کسی که از چنین روحیهای برخوردار باشد هزینهی تخریب حاصل از میدان و جنگ را به خوبی محاسبه میکند. با حساب چنین نکتهای او به دنبال سازندگی و آبادانی کشور خواهد بود.»
وی همچنین افزود: «چنین رئیس جمهوری میداند که پیشرفت و رونق اقتصادی کشور، در میدان و شرایط تنش آلود تحقق نخواهد یافت. جنگ و ستیز تنها هزینههای اقتصادی کشور را دو چندان میکند. متاسفانه مسئله اساسی ما این است که امروزه ایران به عنوان مظهر بیثباتی و ناامنی در منطقه شناخته شده است؛ اکنون برخی از دشمنان و رقبای ایران، کشورمان را متهم به پیگیری و اصرار به دستیابی به سلاح هستهای کرده و مدعی هستند ایران از این گونه سلاحها علیه اسرائیل استفاده خواهد کرد. علاوه بر این اتهامات، موضع و سخنان تند و تحریک آمیزی که برخی از مقامات ایران نسبت به ایالات متحده و اسرائیل از خود بروز میدهند باعث به چالش کشیدن ایران در بحث دیپلماسی می شود.»
مجلسی درباره چالشهای اقتصادی رئیس دولت سیزدهم میگوید: «اکنون ۴۲ سال است کشور در التهاب انقلابی به سر میبرد و این موضوع مانع پیشرفت ایران در حوزه مالی، بانکی و اقتصاد بین الملل کشور در جهان شده است.
کسی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب میشود یقینا در آینده با چالشهای اقتصادی سنگینی روبرو خواهد شد؛ نکته مهم این است که جنگ و درگیریهای فیزیکی به نفع هیچ کس نخواهد بود چرا که با تحقق چنین مصیبتی، زیرساختهای اقتصادی کشور تماما نابود خواهد شد و کسی که خارج از میدان است باید نسبت به این نکات اشراف کاملی داشته باشد.»
دیپلماسی مسئول برآورده کردن نیازهای میدان است
او همچین ادامه داد: «من بین رئیس جمهور منتخب و مسئلهی میدان یک وضعیت کنترل کننده را میبینم؛ رئیس جمهور آینده موظف است رفاه، آسایش و اشتغال مردم خود را فراهم کند؛ حضور ایران در عرصه نظام بین الملل و اجرای پروتکلهایی نظیر «اف ای تی اف» نشان دهندهی حسن نیت ایران برای یک زیست مسالمت آمیز در نظام بین الملل است. اکنون سوال مطرح شده این است که آیا مشکلات اقتصادی ایران با سیاستهای تهاجمی حل خواهد شد؟ به طور قطع عرض میکنم مادامی که دولتی ادعا کند به دنبال نابودی یک دولت است نمیتواند سرمایهگذاری کلانی را در بخش خارجی و چه در بخش داخلی به صورت پایدار جذب کند.
متاسفانه بسیاری از متحدان ما هزینهساز هستند؛ علاوه بر این، دور زدن تحریمهای آمریکا در ماهیت خود هزینه کشور را دو چندان میکند؛ یقینا کسانی که در میدان هستند با امور مخصوص خود درگیرند و در این میان دیپلماسی مسئولیت برآوردهسازی نیازهای میدان است.
اکنون شاهد آن هستیم، در برخی از کشورهای منطقه مانند پاکستان، ترکیه و دیگر کشورهای عربی منطقه هزینه هنگفتی صرف جنگ نمیشود و این کشورها مسیر توسعه اقتصادی خود را به طور یکنواخت ادامه میدهند چرا که نخبگان حاکم بر این کشورها میدانند که جنگ همواره بدترین فاکتور برای اقتصاد کشورشان محسوب میشود.»
دیپلماسی باید در اولویت دولت سیزدهم باشد
فریدون مجلسی درباره اینکه در دولت بعدی میدان یا دیپلماسی کدام یک باید در اولویت باشند میگوید: «بنده معتقدم دیپلماسی باید در اولویت باشد و صلح میتواند کارکرد زیادی را برای کشورها داشته باشد. به واسطه چنین رویکردی جنگ و میدان باید تنها جنبه دفاعی داشته باشد و نه تهاجمی.»
وی در ادامه افزود: «اکنون دشمنان ایران به دنبال آن هستند تا تقویت مباحث بنیادین ایران را به تهدید تبدیل کنند و برحسب چنین تعریف منفی از مولفه های قدرت ایران، به دنبال ایجاد امنیتی سازی برخی مباحث علیه ایران هستند؛ سیاستگذاران باید مراقب باشند تا چنین بهانهای را به دشمنان ندهند و تنها مباحث میدانی را بر اساس مولفه حفاظت و حراست از مرزها تعریف کنند. متاسفانه اکنون ما در منطقه تنها هستیم و متحدان چندانی نداریم؛ امارات به عنوان یکی از کشورهای منطقه علیرغم سیاستهای توسعه طلبانه، تجارت خود را با دیگر کشورها ارتقا داده است و سعی میکند به صورت مسالمت آمیز با دیگر کشورها ارتباط داشته باشد.
علاوه بر این، روسیه به عنوان یکی از متحدان اسرائیل گفته است که این کشور آتش نشان ایران نخواهد بود؛ چین نیز به عنوان یکی دیگر از متحدان ایران از سطح همکاری بالایی با آمریکا و برخی از کشورهای عربی برخوردار است و این کشور هرگز سطح روابط اقتصادی خود با این کشورها را به خاطر ایران زیر سوال نمیبرد.»
اختلاف میدان با دیپلماسی در مخالفت با برجام است
مجلسی دربارهی اینکه اگر میدان در دولت بعدی در اولویت باشد میگوید: «اگر در دولت آینده اولویت میدان باشد دیپلماسی ظرفیتهای متعددی را پیش روی خود میبیند؛ اساس فلسفه میدان در مخالفت با برجام به وجود آمده و معتقد است که برجام نمیتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. اگر آقای رئیسی مجری خواستههای میدان باشد، باید بلافاصله خروج خود از برجام را اعلام کند و ارتباط خود با دیگر کشورهای جهان را کاهش دهد؛ در ادامه با وقوع چنین شرایطی، ایران باید بسیاری از نیازهای اولیه خود را از کشورهایی نظیر چین، روسیه، هند و گاهاً از کشورهای اروپایی به صورت دشوار تهیه کند.»
تندرویها در دولت رئیسی ادامهدار باشد قطعنامهها احیا میشوند
این دیپلمات برجسته درباره اینکه اگر وزیر امور خارجه انتخابی ابراهیم رئیسی یک فرد تندرو باشد میگوید: «اگر تندرویها در دولت آقای رئیسی ادامه داشته باشد ایران بار دیگر به زیر بند ۷ منشور سازمان ملل خواهد رفت و قطعنامههای گذشته مجدداً احیا میشود. با قاطعیت عرض میکنم اگر جنگی هم پیش بیاید و ایران پیروز شود، در ادامه شرایط مطلوب برای توسعه اقتصادی کشور محقق نخواهد شد.»
در دولت سیزدهم میدان درکار دیپلماسی دخالت نخواهد کرد
مجلسی درباره دخالت میدان در دیپلماسی و بالعکس در دولت بعدی میگوید: « فکر میکنم که در دولت سیزدهم، دخالت میدان در دیپلماسی دیگر رخ نخواهد داد. چرا که در ابتدا روحانی وعدههایی را در عرصهی دیپلماتیک به مردم داده بود، به وعدهی خود عمل کرد. اما به نظر میرسد دولت آینده دیپلماسی و میدان را یکدست خواهد کرد و دیگر در این حوزه شاهد تعارض و تناقضی نخواهیم بود.»
وی همچنین دربارهی استعفای ظریف به علت دخالت میدان در کار دیپلماسی و احتمال وقوع چنین رفتاری در دولت آینده میگوید: «در خصوص استعفای محمد جواد ظریف، من معتقدم وی زمانی که اعتبار وزارت امور خارجه را زیر سوال رفته میدانست به درستی از استعفا استفاده کرد، اما از قدرت لازم برای اجرایی کردن استعفای خود برخوردار نبود. اگر رئیسی در شرایط روحانی قرار بگیرد او هم از قدرت خود استفاده خواهد کرد. چرا که «جو بایدن» رئیس جمهور فعلی ایالات متحده ادعا کرده دیگر با ایران کاری نخواهد داشت و با کسانی صحبت خواهد کرد که اعتبار خود را از مردم گرفته باشند. این در حالی است که امروز دولت جدید تماما وامدار حاکمیت است. علاوه بر این مردم انتظار داشتند زمانی که روحانی نتوانست به وعدهای خود عمل کند از سمت خود استعفا کند، اما او خود را مجری دستورات حکومت اعلام کرد و به نوعی طرف میدان را گرفت و مشخص شد شخص روحانی جزئی از بدنه حاکمیت است.»
در صورت برقراری ارتباط با عربستان سیاست میدان تغییر نخواهد کرد
دیپلمات پیشین ایران درباره مذاکره ایران با عربستان و احتمال برقراری ارتباط میان دو کشور و تعارض میدان در این شرایط هم میگوید: «در خصوص مذاکرات ایران و عربستان و نقش میدان باید گفت، مانند گذشته سیاستهای میدانی با عربستان در تعارض نخواهد بود؛ چرا که موارد و مباحثی در مذاکرات بین ایران و عربستان وجود دارد که در اصل برخی از آن موارد به نفع عربستان است. علاوه بر این، عربستان مواضع خاصی نسبت به اسرائیل دارد و این کشور ادعا کرده که با طرح دو کشوری و پرداخت حقوق فلسطینیان از سوی اسرائیل، این کشور را به رسمیت خواهد شناخت. این در حالی است که این مواضع نقطه مقابل مواضع سیاست خارجی ایران قرار دارد. همچنین عربستان اصرار و عجلهای برای احیای روابط خود با ایران ندارد. علاوه بر این تعارض منافع، به دلیل حضور نداشتن ایران در بازارهای نفت، کار عربستان در این مورد از موقعیت بهتری برخوردار خواهد بود. علاوه بر کشور عربستان، کشورهای حاشیه خلیج فارس مواضع خاصی نسبت به اسرائیل دارند و اکنون برخی از این کشورها روابط سیاسی خود را با اسرائیل به رسمیت شناختهاند.»
وی همچنین ادامه داد: «اکنون برخی از کشورهای عربی حاشیهی خلیج فارس درآمد بیشتری نسبت به ایران دارند و سعی میکنند تصمیمات کلانی را اتخاذ کنند که بر اساس منافع اقتصادی خودشان و نه علیه منافع کشورشان باشد. علاوه بر این، مسئله فلسطین به واسطه عرب بودن شهروندان این سرزمین، اهمیت ویژهای برای کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد. به نظر میرسد کشورهای حاشیه خلیج فارس به مانند عربستان با طرح ایجاد دو کشور در سرزمین فلسطین موافق باشند.»
انتهای پیام