هشت نکته مهدی نصیری درباره اعدام حبیبالله آشوری
مهدی نصیری در یادداشتی تلگرامی با عنوان «بازخوانی اعدام حبیب الله آشوری، نویسنده کتاب توحید در سال ۱۳۶۰» نوشت:
حبیب الله آشوری (زاده ۱۳۱۵ گناباد – مقتول شهریور ۱۳۶۰ زندان اوین) روحانی انقلابی که در دهه ۵۰ در زمره شاگردان و دوستان آیت الله خامنه ای در مشهد بود، در سال ۱۳۵۶ کتابی را با عنوان توحید منتشر می کند.
این کتاب مباحثات و مجادلات زیادی را در محافل انقلابی حوزوی بر می انگیزد. عده ای از جمله آقای خامنه ای مدافع کتاب و محتوای آن بوده و حتی بر اساس برخی نقلها ایشان محتوای کتاب را برگرفته و نوعی انتحال و اقتباس از مباحث خود می دانسته بدون آن که در کتاب به آن اشاره شود، و از این جهت از آشوری گله مند بوده است.
اما عده ای دیگر از جمله مرحوم آیات مصباح و خزعلی، سخت منتقد محتوای کتاب بوده و آن را تا آنجا التقاط با مبانی ماتریالیستی می دانسته اند که بر اساس آن حکم به ارتداد آشوری می دادند.
در سال ۱۳۵۶ که سال دوم طلبگی من بود، روزی را به خاطر می آورم که در حوزه علمیه دامغان که مرحوم آیت الله خزعلی در شهر ما تبعید بود، جلسه داغ و پرچالشی را با حضور طلاب دامغانی مقیم قم در مدرسه حاج فتحعلی بیک دامغان در نقد کتاب توحید آشوری برگزار کرده بود.
تا اینجای ماجرا هیچ اشکال و امر غیر طبیعی وجود ندارد. کتابی نوشته شده و مخالفان و موافقانی دارد. عالمانی آن را توحید ناب و عالمانی دیگر آن را توحید التقاطی می دانند و پیرامون آن بحث می کنند.
اما فاجعه از اینجا آغاز می شود که پس از پیروزی انقلاب که بحث پیرامون کتاب توحید ادامه داشت روزی حجت الاسلام حبیب آشوری که برای شنیدن مذاکرات نمایندگان پیرامون گروگانهای آمریکایی به مجلس شورای اسلامی می رود، با گزارش مرحوم دیالمه نماینده مردم مشهد از سوی دادستاني بازداشت شده و به اوین برده می شود و در کمال تاسف و شگفتی، پس از مدتی بازداشت به استناد فتوای ارتداد آقایان مصباح و خزعلی بابت نگارش کتاب توحید از سوی آقای لاجوردی اعدام می شود.
در اینجا چند نکته وجود دارد:
۱. چرا آیات مصباح و خزعلی، نسبت به محتوای کتابی که محل اختلاف بین عالمان و فقیهان بوده، با قاطعیت حکم به التقاطی بودن آن کرده و احتمال خطا در برداشت خود را از کتاب نداده اند؟
۲. با فرض این که دیدگاه آقایان مصباح و خزعلی در باره التقاطی بودن محتوای کتاب توحید قطعا درست بوده، چرا بر خلاف نظر مشهور فقهای شیعه حکم به ارتداد متفکر و نویسنده ای مسلمان داده اند که از سر شبهه و تشخیص اشتباه مطلبی التقاطی و حتی فرضا کفر آمیز نوشته است؟
۳. چرا دستگاه قضائی جمهوری اسلامی به استناد نظر و فتوای یک یا چند فقیه که بر خلاف نظر فقهای دیگر بوده اقدام به اعدام یک روحانی مبارز (و احتمالا بدون محاکمه رسمی و قانونی) می کند و جان انسانی بی گناه را می گیرد؟
۴. چرا موافقان کتاب توحید، به دفاع از مرحوم آشوری نپرداختند و مانع اعدام وی نشدند؟
۵. اساسا صدور حکم ارتداد و مجازات اعدام به خاطر طرح یک اندیشه و عقیده ولو باطل و کفر آمیز در حالی که صاحب اندیشه و عقیده در مقام ستیز با حقیقت نیست و دریافت خود را درست و حق می داند، بر خلاف یک قرائت متین و قابل دفاع فقهی از آزادی اندیشه است، که باید ترویج شود تا در آینده مانع از برخورد تکفیری و ریختن خون بی گناهان در جامعه اسلامی شود.
۶. بر اساس فتوای برخی فقهای شیعه اساسا اجرای حدود الهی از مناصب امام و حاکم معصوم است و در عصر غیبت کسی حق اجرای حدود از جمله حد ارتداد را ندارد.
۷.وظیفه دستگاههای مربوطه، جبران مادی و معنوی این خون به ناحق ریخته شده و دیگر خونهای به ناحق ریخته از این قبيل و دلجویی از بازماندگان است.
۸. توجه به نقطه محوری دیدگاه حیرت یعنی عدم اتمام حجت بر اغلب قاطع انسانها در عصر غیبت و فقدان حاکمیت امام معصوم، باب هر گونه خشونت ورزی با پیروان ادیان و مذاهب و دگراندیشان را بسته و تنها به گفتگو و بلاغ مبین و منطقیِ آنچه مؤمنان و صاحبان عقاید، حق و حقیقت قلمداد می کنند، توصیه می کند.
انتهای پیام
آقای نصیری به نظر خودت برای طرح این مسائل دیر نشده؟ خود شما همون موقع صدات در نیامد؟
ايشون طي يك جزوه ٥٨ صفحه اي از كردار گذشته ي خودش ابراز پشيموني كرده و به نقد عملكرد سالهاي گذشته ي خودش پرداخته. به نظرم انسان قابل احتراميه چرا كه با شهامت به اشتباهاتش اعتراف كرده و حلاليت طلبيده.
سلام.اونموقع ایشون چه پست و مقامی داشته که بخوادحرفی بزنه وخریدارداشته باشه؟؟؟
عجیبه ، مگه آشوری ، سرکرده گروهک فرقان نبوده ؟
و مگه این گروهک در ابتدای انقلاب اقدام به ترور طیف وسیعی از افراد ، از سپهبد قرنی گرفته تا اقای مطهری نکرده ؟
و غیر اینه که اعدام اعضای منافقین و فرقان و … ، در درجه اول به دلیل همین ترورها بوده ؟
قطعا یک طلبه ساده در جایگاه علمی یا فقهی برای اینکه موضوع ارتداد قرار بگیره ، نبوده ؛
ولی متاسفانه جوونهای زیادی در اون دوره با حرفای به ظاهر مذهبی ، به خودشون اجازه ترور و بمب گذاری و … رو میدادن ،
طبیعیه که حکم اینجور جنایتها ، اعدامه
متشکرم، خیلی خندیدم! یعنی اگر تیم ملی این پاسکاری سریع شما را بلد بود، حالا قهرمان آسیا که چه عرض کنم….ههههههههه
طبق بند ۷ خود آقای مهدی نصیری که موجب حذف بسیاری از روشنفکران مذهبی وغیرمذهبی و حتی بعضی نیروهای انقلاب شده،برای جبران فهرست طولانی تخریب ها وتکفیرهای خود چه باید بکند؟ اینکه کسی بگوید کار من اشتباه بوده کافی است؟حقوق آن انسان های حذف شده و طرد شده و فراری و…چه می شود؟ اگر مهدی نصیری یک جمله اشتباه کردم چیزی برای جبران گذشته ندارد،با آن پیشینه سرشار از اشتباه چه اصراری دارد دوباره لیدر و راهبر باشد؟