پدر خوانده و سوء هاضمه فکری فرزندان!
غلامرضا بنی اسدی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داد، نوشت:
حرمت داری و سخن از ضرورت رعایت حریم مرجعیت زمانی خوب است که ما بگوئیم و بنویسیم. وقتی در برابر بی حرمتی ما، دیگران به میدان آیند و از ضرورت حرمت داری بنویسند، میشود کفر ابلیس! ما حق داریم به هر کس امر و نهی کنیم حتی اگر مرجعیت اعلا باشد که یک قرن به بندگی خدا بالیده و به درختی پر سمر برای اسلام و انقلاب، تبدیل شده است. این که ما نمیفهمیم و درک معنا نمیکنیم، مجوز میشود تا هر رطب و یابسی به هم ببافیم و مرجعیت و باورمندان حرمت حریمش را بدهکار بپنداریم….
این روح نوشته یک بابایی است که به ماجرای جسارت به ساحت حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، و واکنش احترام برانگیز اخلاقمداران دیندار و انقلابی، ورود کرده و تا “قلمدارانِ به فرمان” را از زیر بار هشدارها و هوشیار باشهای تنبه آفرین، بیرون کشد.
انگار باورش شده که خسرویی است که هرچه کند شیرین است و همه هم باید بپذیرند و کالای تلخ او را به حلاوت بخورند! نه، از این خبرها نیست. جوان و پیر هم ندارد، همه انقلابیون الگوی خود را از رهبر انقلاب می گیرند. راه و رسم را از علمای دین میآموزند. از بزرگانی چون حضرت آیت الله جوادی آملی تعلیم میگیرند که به دیدار حضرت آیت الله صافی میروند و میفرمایند: “رعایتِ ادب و حرمت نهادن به ساحتی مرجعیت و بزرگان باید حفظ شده و همه بدان متعهد باشند.”
متدینین جامعه، رسم اخلاقی از علمای میگیرند که در این ایام به دفاع از اخلاق و مرجعیت پرداختند. کسی به قلم و کلام افرادی که تخصصشان بافتن است به جای یافتن، وقعی نمینهد! آنان که کلام روشن مرجعیت برای شان قابل هضم نیست باید برای درمانِ “سوء هاضمه فکری” به فوریت اقدام کنند. خیلی زود قبل از این که این بیماری در آنان نهادینه شود….
انتهای پیام