شهادت شمس الواعظین دربارهی نقش سردار سلیمانی در سوریه
ماشاالله شمس الواعظین روزنامهنگار کارکشته که حوزهی کارشناسی و مطالعاتیاش «خاورمیانه» است در اتاق گفتگوی کلاب هاوس کافه خبر ویژه برنامه «فرودگاه بغداد ؛ 01:20»، ۱۲دیماه- به نقش سردار سلیمانی در سوریه و همچنین ادعاها دربارهی دخالت نیروهای ایرانی در سرکوب اعتراضات مردمی سوریه پرداخته است.
او در این کلاب خطاب به صادق زیباکلام میگوید «اگر سوریه را یکپارچه نگاه کنیم، از اول تحولات ۲۰۱۳ تا آزادسازی بسیاری از شهرها، بله باید کودکان سوری و آوارگان سوری و… را بگوییم.
اما این نکته که فرماندهی یک کشور رفته به کمک کشور دیگر برای جلوگیری از سقوطش در دامان تکفیریها، یک بحث دیگر است؛ جناب آقای زیبا کلام و بقیه دوستان! تردید نکنید! بنده امانتدارانه خدمتتان میگویم که چنین اتفاقی نیفتاده که ایشان مثلاً در سرکوب مردم سوریه دخالت کرده باشند یا چیز دیگری، برای امانت اینها را باید ثبت کرد در تاریخ.»
شمس الواعظین در مصاحبه با برنامه الجزیره:
بشار اسد مردم خودش را به قتل میرساند
شمس الواعظین: چند نکته را اشاره کنم که در فرمایشات دوست عزیزم آقای زیبا کلام وجود داشت؛ من بعد انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها به سوریه رفتم و آنجا ادامه تحصیل دادم، بعد منتقل شدم به لبنان و آنجا تا مقطع فوق لیسانس درس خواندم و بعد از حوادث 76 و پیروزی، به ایران برگشتم. بنابراین با مردم سوریه و با روزنامه نگاران عرب ارتباطاتی داشتم که همچنان هم حفظ است.
در رویدادهای سوریه من در کیپتان آفریقای جنوبی بودم، در یک اجلاس بین المللی به نام APA که سازمان بین المللی روزنامههاست. زمانیکه رویدادهای سوریه اتفاق افتاد، در یک مصاحبه با شبکه الجزیره به عربی، رسماً گفتم که «قائد یقتل شعبه»؛ رهبری (بشار اسد) که مردم خودش را به قتل میرساند؛ این از موضع من درمورد این موضوع که در اوایل رویدادهایی که بدنبال رواج بهار عرب –که دامن سوریه را هم فرا گرفت- اتفاق افتاد مطرح کردم؛ اما اینجا یک اتفاقات دیگری رخ داد، حمد بن جاسم نخست وزیر قطر در یک مصاحبه بسیار مفصل و افشاگرانه پرده از رازهای جنگ سوریه برداشت.
بنابراین مرحله اول، اعتراضات کاملا مثل قاهره و سودان و لیبی و… بود، ولی در ماجرای سوریه بعدها اتفاقات عجیب و غریبی رخ داد. من این موضوعات را خیلی سریع و به صورت گزارش روزنامهنگارانه میگویم. در مرحله دوم ورود آقای قاسم سلیمانی اتفاق افتاد؛ برای امانت داری در تاریخ باید بگوییم، در مرحله اول اصلا آقای سلیمانی در سوریه نبود و حضورش گزارش نشده است، تحت هیچ شرایطی. اعتراضات شکل میگیرد، در حمص و سپس آرام آرام تمام شهرهای شمالی را فرا میگیرد، ارتش اعتراضات داخلی را وقیحانه سرکوب میکند.
و برای شهادت و گواهی تاریخ این را میگویم، براساس منابع تماماً مستقل روزنامه نگاران اهل سوریه و لبنان، هنگامی که به خطر میافتد، یعنی سقوط بشار اسد و کاخ (در خیابان مهاجرین) آنجا که کاخ را داشتند دیگر تخلیه میکردند -چون احتمال میدادند تا یک هفته دیگر سقوط میکنند- طلب کمک کردند؛ حال یا از طریق حزب الله و یا مستقیم از ایران.
دقت کنیم که حاج قاسم سلیمانی در این مرحله وارد سوریه میشود؛ و کسانیکه در دمشق -در جنوب دمشق که به قنیطره، اسرائیل، فلسطین اشغالی و بلندیهای جولان عمق پیدا میکند- تمام نیروهای جبهه النصره، اتفاقاً وارد دمشق که میخواستند شوند و آماده تصرف پایتخت بودند، اینجا بود که آقای سلیمانی وارد سوریه میشود؛ همراه بخشی از نیروهای زمینی داوطلب و تحت عنوان مدافع حرم و…
ابراز خوشحالی ایلی کوهن از ترور شهید سلیمانی
توصیههای شهید سلیمانی به بشار اسد
از اینجا به بعد را دوستان خیلی دقیق دنبال کنند، چون کاملا دقیق است و منبع دارد؛ آقای سلیمانی احتمالا به نمایندگی از فرماندهی کل قوای ایران دیداری با بشار اسد میکند. ایشان دو انتقاد میکند، این موضوع منبعش کانال 12 اسرائیل و گفتههای ایلی کوهن –تحلیلگر مصری تبار بسیار برجستهی اسرائیلی- که برای شهادت هم این را بگوییم که ایشان کاملا مستقل تحلیل کرده است، با اینکه در ابتدای برنامه هم بسیار از ترور شهید قاسم سلیمانی اظهار خوشحالی میکند و در ادامه برای ماندگاری در تاریخ چنین حرفی هم میزند که: آقای قاسم سلیمانی به بشار اسد میگویند شما دو تا خطا بزرگ کردید؛ اول اینکه ارتش 12 لشکر را به مناطق پیرامونی فرستادید و مرکز را رها کردهاید و مرکز در حال سقوط است. همه دوستان میدانند، زوارهای ایرانی و کسانیکه بودند میدیدند که نیروهای جبهه النصره رسیده بودند به زینبیه و به بارگاه حضرت زینب و اتفاقاً تخلیه هم شد؛ یعنی به گنبدش آسیب رساندند و از اینجا واژهی مدافعان حرم شروع شد، چون زینبیه را تصرف کرده بودند.
من آنجا درس خوانده بودم؛ درسوریه که بودم دفتر نمایندگی کیهان را راه انداختیم و بسیار هم جدی بود. زینبیه حدود 20 کیلومتری دمشق بود؛ یعنی ببینید که خطر تا کجا رسیده بود! آقای قاسم سلیمانی به بشار اسد میگوید شما دوتا کار باید بکنید، ارتشتان را به اصطلاح از شهرهای داخلی که به مأموریت سرکوب قیام مردم اعزام شدند را فرا بخوان، اصلا پیرامون را رها کن. همین استراتژی مرکز و پیرامون که در جنگها معروف است. بنابراین مرکز را حفظ کن و پیرامون را آرام آرام میروی و آزاد میکنی.
این یک اشکال است. اشکال دوم این است که اعتراضات در نتیجهی بهار عرب شکل گرفته است، شما باید به حرف مردم گوش بدهید شمار زیادی از اعتراضات مردم به حق است و باید اجابت شود مشارکت سیاسی باید افزایش پیدا کند و این سیستم خاندانی باید مرتفع شود و مسئله بعدی این است که شما باید در مقابل کسانی که میخواهند سیستم را تهدید به سرنگونی کنند، بایستید. والسلام.
از اینجا به بعد حضور ایران شروع میشود؛ حالا اینجا و از اینجا به بعد چه اتفاقاتی افتاده است که آقای زیبا کلام میگویند ممکن است یک شخصیت سوری بیاید و قضاوتش را باید دید که مانند قضاوت عراقیهاست یا ایزدیهاست، یا مثل اقلیم کردستان است که داعش میخواست سلیمانیه و اربیل را تصرف کند و مسعود بارزانی، خودش در خاطراتش و مصاحبهاش –که به گوش خودم شنیدم- گفت «من زنگ زدم به تمام فرماندهان و کمک خواستم از کشورهای عربی و هیچکدام اجابت نکردند؛ زنگ زدم به آقای قاسم سلیمانی گفتم لیوان آب دستت است زمین بگذار، من میخواهم سریع ببینمت و داعش به ۸ کیلومتری اربیل رسیده است».
شهید سلیمانی از فرماندهان اصلی ضد داعش
ایشان یک لشکر تکاور سپاه را میبرند آنجا؛ ابتدا دفع میکنند و سپس داعش را به عقب میرانند و از فرماندهان اصلی جنگ ضد داعش بود، هم در عراق و هم در سوریه. بنابراین اگر سوریه را یکپارچه نگاه کنیم، از اول تحولات ۲۰۱۳ تا آزادسازی بسیاری از شهرها، بله باید کودکان سوری و آوارگان سوری و… را بگوییم.
بنده در سال ۱۳۹۲ که میخواستم نشاط دوم را منتشر کنیم، گزارشهایی از آوارگان سوریه هم تهیه کردیم؛ بسیار مستقل، بسیار غمگینانه. اما این نکته که فرماندهی یک کشور رفته به کمک کشور دیگر برای جلوگیری از سقوطش در دامان تکفیریها، یک بحث دیگر است که تردید نکنید جناب آقای زیبا کلام و بقیه دوستان! بنده امانتدارانه خدمتتان میگویم که چنین اتفاقی نیفتاده که ایشان مثلاً در سرکوب مردم سوریه دخالت کرده باشند یا چیز دیگری، برای امانت اینها را باید ثبت کرد در تاریخ. بلکه توصیههایی که به بشار اسد میکنند و مورد توجه هم قرار میگیرد.
اگر یادتان باشد -الان هم میشنوید که در فضاهای مجازی هم بحث میکنند- که آیا ایران نیروی زمینی فدراسیون روسیه در سوریه بوده؟! من اتفاق برعکس میگویم: روسیه نیروی هوایی ایران در سوریه بوده این واقعیت است. میدانید چرا؟! چون اصالت نیرو در حفظ زمین است، یعنی نیرو زمینی مهم است. در شکل داوطلب است یا شکل سپاه است، من نمیدانم، من مطلع نیستم؛ اما میدانم ارتش روسیه و نیرو هوایی روسیه به فرماندهی یا بنا به توصیههای نیروهای زمینی عملیاتهای هواییاش را انجام میدهد طبیعی هم است و برعکس هم نبوده است؛ کسانی که برعکس میگویند اشتباه میگویند.
تحلیلگر برجسته اسرائیلی: خطای عمده ترامپ ترور قاسم سلیمانی بود
ما باید یک سخن نهایی در ارتباط با شهید سلیمانی بگوییم. ایلی کوهن که اشاره کردم، در همان گفتوگویی که خودم شنیدم، بعد از ترور شهید قاسم سلیمانی، در کانال ۱۲ اسرائیل به یک نکته بسیار مهمی اشاره میکند؛ میگوید روسای جمهور ایالات متحده آمریکا خطاهای مهمی مرتکب شدند که به نوبت اشاره میکند: آیزنهاور در جنگ ویتنام، ورودش بر اساس فرضیه دومینو.
بعد میرسد به نیکسون در واترگیت و بعد جیمی کارتر بر اساس استراژی دو ستونی ایالات متحده در خاورمیانه که منجر به سقوط شاه میشود که میگوید ایشان خطای عمده مرتکب شد. بعد از آن میرسد به جورج بوش پدر و پسر که معروف است و بعد میرسد به ترامپ. این را فروتنانه بگویم که حوزه کارشناسی و مطالعاتی من خاورمیانه است، در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه هم ۲۵ سال است مشاورم و پژوهشهایم آنجا منتشر میشود؛ من فکر میکردم اسرائیل یا تحلیلگر برجسته اسرائیلی خواهد گفت که خطای ترامپ مثلاً انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی از تل آویو به قدس است که منجر به بسیاری از تحولات و سقوط اعتبار خاورمیانهای ایالات متحده در بین افکارعمومی شد، فکر میکردم این را مطرح میکند، ولی این را مطرح نکرد؛ میدانید چه گفت؟! گفت «خطای عمدهی ترامپ ترور قاسم سلیمانی بود».
هرچه تبلیغ از شهید سلیمانی کمتر، مردم در جستجوی بیشتر
بنابراین نگاه آنها به اوضاع اینگونه است؛ و اما نکتهای که من هم صدا هستم با آقای زیبا کلام اینجاست که ما شهید قاسم سلیمانی را نباید تبدیل کنیم در میادین، در عکسها و.. اینها ضد تبلیغ است و من از موضع کارشناسی این حرف را میزنم و سپاه دارد در این زمینهها خطا میکند. با این هم صدا هستم هر چه کمتر، مردم در جستجوی بیشتر آقای قاسم سلیمانی هستند.
بلا تشبیه یکی از صفات خدا (غائب من شدتی ظهوره) این است که خدا که از شدت ظهورش غایب است.
هرچه آقای قاسم سلیمانی کمتر دیده بشود بیشتر نشانههایش، حرکتهایش، راهبردهایش و آموزشهایش مورد توجه قرار خواهد گرفت. اگر ما بخواهیم تجلیل بیشتری از شهید قاسم سلیمانی بکنیم، کمتردرتبلیغات تبدیلش کنیم به یک چیزی که مردم خسته شوند، زمانی که خسته شوند هم قوه دافعه مردم بالا میرود و خدای نکرده اتفاقهایی بیافتد که موجب پشیمانی شود.
انتها پیام
همین که هیچ کامنتی را نشر ندادید نشان می دهد که حق با شمس الوعظین هست یا زیباکلام .
حقگوی هرچند تو را سرزنش کنند . دروغ نگو هرچند تو را تشویق کنند.