«مهمونی» ساده، روان و دلچسب
علیرضا نراقی طی یادداشتی در مجله نماوا نوشت: سریال«مهمونی» جدیدترین ساخته ایرج طهماسب امکانی است برای قرار گرفتن دوباره در فضای لذت بخش و سرگرمکننده ارزشهایی که او به واسطه سبک و قالب کار خود به مخاطب منتقل میکند. ارزشهایی که بر بنیان سادگی و برآمده از نوعی زبان ارتباطی روان و آشنا، نقطه پیوند نسلهای مختلف شده است. مروری کوتاه به چند نکته اساسی در کار طهماسب اهمیت آثار او و کارکرد ارزشمند آنها را برای مخاطب روشنتر میکند.
دیدن، شنیدن، گفتن
«مهمونی» به مانند دیگر آثار طهماسب – اما در فضایی رهاتر و باورپذیرتر- بر ارتباط بنا شده است. به شکلی ساده ارتباط میان کاراکترها و همنشینی همراه با درک متقابل آنها فضای سریال را میسازد. در حالی که همه ما به واسطه شکل زندگی امروزی در فقدان ارتباط روان و تضاد میان جهان درون خود و جهان بیرون (واقعیتها) زندگی میکنیم و دیالوگ هر روز نقش کمتری در زندگی ما بازی میکند، «مهمونی» درباره ارتباط برقرار کردن و دیالوگ است.
شکاف جهان درون و بیرون برای نسلهای جدید به واسطه تولد و رشد آنها در شبکههای اجتماعی و سرگرمیهای پر جاذبه مجازی، چشماندازی نگران کننده را ایجاد کرده است. تصور انرژی شادیبخش ارتباط پویا با طبیعت، موجودات و انسانهای دیگر در نسلهای آینده، با توجه به سبک زندگی امروزی آنها دشوار است. بیشتر کودکان و نوجوانان با عدم مهارتهای ارتباطی و توانایی در دیالوگ به بلوغ میرسند و این انزوای فراگیر و ناتوانی در شنیدن دیگری و بیان خود، قطعاً منتهی به نقصانهای دردناک روانی و رفتاری در جوانی و بزرگسالی خواهد شد.
البته گسترش این ضعف در نسلهای جدید نشان از این دارد که در نسلهای پیشین و در قالب موقعیتهای روزمره جمعی ما نیز زمینههایی از این ضعف وجود داشته که به نسل آینده منتقل شده است. موقعیت عصبی کننده شنیده نشدن و ناتوانی در بیان خود، سبب شده است حتی سادهترین موقعیتهای اجتماعی با تنش و خشم همراه باشد. اما «مهمونی» در قالبی فضای خود را میسازد که اساس آن دیدن، شنیدن و شنیده شدن است. درست دیدن دیگری، شنیدن او و بیان صحیح خود اساس هر موقعیت در سریال «مهمونی» است. حتی حضور مهمان برنامه و سؤالاتی که از او میشود مرتبط با همین درک و دیدن و شناخت بهتر احساسات و بیان دقیقتر آنهاست.
مهمونی
ادب، آهستگی، آرامش
تحقق دیدن، شنیدن و شنیده شدن به چند اصل اولیه نیازمند است. اولین نکته آهستگی است. یکی از نکاتی که در سریال «مهمونی» به مانند دیگر آثار طهماسب به چشم میخورد آهستگی جاری در همه لحظهها و موقعیتهاست. حتی اگر این آهستگی و استقرار در موقعیت توسط یک کودک یا بزرگسال خدشهدار شود، کار طهماسب به عنوان میزبان بازگرداندن آهستگی به فضا و از بین بردن تنش جاری در کلام دیگری است. این آهستگی البته به معنای ریتم کند نمایشی نیست، بلکه به معنای ساختن یک فضای ارتباطی است که اساساً در آن دیدن، شنیدن و شنیده شدن امکان تحقق پیدا میکند و کودکی با هیجانی کاذب مساوی و هم معنا نیست. هیچ رابطه، شوخی و موقعیتی با تشویش و تعجیل ساخته نمیشود. به همین دلیل احساسی از نرمی و درک متقابل در سراسر سریال جریان دارد و تفریح با نوعی آرامش همراه است. اینجا یکی از نقاطی است که نسلهای مختلف را در تماشای همراه با لذت این سریال به هم میرساند.
اما ابزار ایجاد آرامش فقط آن آهستگی جاری در سلوک طهماسب به عنوان میزبان نیست که به تمامی فضای سریال رسوب میکند، نکته کارای دیگر ادب است. در ادبیات گذشته ایران، ادب صرفاً نوعی رسم برساختی بیرونی نبوده است. ادب واژهای هم معنا با واژه امروزی فرهنگ بوده که در همه چیز جریان دارد و آدابی برای تحقق آن نیاز است. ادب در برخورد با هر چیزی معنا پیدا میکند و حس و رویکردی درونی است در مواجهه با همه چیز. هر چیزی ادب خود را میطلبد و تحقق آن در فرهنگ شرقی به معنای تحقق آیین زندگی و آرامش بوده است. آنچه در جریان آثار طهماسب برجسته است ادب به مثابه سلوکی همیشگی و مواجههای با همهکس و همهچیز است. ادب نوعی دیدن و آدابی برای شنیدن و گفتن است. همنشینی این اصل با آن آهستگی، نوعی فضای آرامش بخش و همدل ایجاد میکند. این اصول در گفتار به یادماندنی طهماسب از سالیان دور تا امروز جریان دارد، اما نه در قالب گفتار مستقیم و مضامین سریال، بلکه در ساختار، فرم و فضاسازی کلی اثر شکل پیدا میکند و انتقال پذیر میشود. در نهایت «مهمونی» هم از همین ارزشها بهره میبرد بدون اینکه ذرهای از شوخ طبعی کار به بیانی صرفاً آموزشی تقلیل پیدا کند.
انتهای پیام