روایت اصولگراها از برخورد با زنان: ورودشان به ورزشگاه مشکل بیشتری ایجاد میکرد!
خبرگزاری اصولگرای فارس در متنی با عنوان «سوء مدیریت در مشهد، ذوق زدگی در لندن/ سیاسیون ماجرای استادیوم رفتن بانوان را چگونه تحلیل کردند؟» نوشت:
«حواشی پیش آمده در دیدار تیمهای ملی ایران و لبنان در خصوص عدم اجازه حضور بانوان در ورزشگاه واکنشهای زیادی به همراه داشت.
سوء مدیریتی که در مشهد رخ داد
۴ فروردین مهدی سلاطین رئیس اداره ورزش و جوانان مشهد از برگزاری بدون تماشاگر بازی ایران و لبنان در ورزشگاه امام رضا(ع) خبر داد. وی دلیل این امر را تصمیم ستاد کرونا اعلام کرده بود.
ششم فروردین محمد جماعت مدیر رسانه ای تیم ملی فوتبال ایران در توییتی اعلام کرد که بازی تیم های ایران و لبنان با تماشاگر خواهد بود. با این حال در این تاریخ هنوز حضور بانوان در این بازی مشخص نشده بود.
دو روز بعد یعنی در ۸ فروردین برخی رسانه ها اعلام می کنند که بانوان هم می توانند وارد ورزشگاه بشوند. فدراسیون فوتبال هم نحوه بلیت فروشی را در این روز اعلام می کند.
اما روز مسابقه اخباری که از مشهد و از پشت درهای ورزشگاه مخابره شد حاکی از عدم امکان ورود بانوان به ورزشگاه بود. برخی از بانوان حاضر در محوطه ورزشگاه در مصاحبه با رسانه ها اعلام میکنند که بلیت نیز تهیه کرده اند اما اجازه ورود صادر نشده است.
فدراسیون فوتبال در واکنش به این ماجرا طی اطلاعیه ای اعلام کرد تنها به ۹ نفر خانم بلیت فروخته و بقیه بلیت ها توسط افراد سودجو در اختیار مردم قرار گرفته است.
عدم فراهم بودن شرایط و بستر لازم، ضعف در اطلاع رسانی و شفاف سازی از نحوه حضور بانوان، عدم تدبیر در برخورد درست با افرادی که برای ورود به ورزشگاه آمده بودند، و مهم تر از همه چرایی انجام چنین بازی مهمی در مشهد آنهم در ایام تعطیلات عید مسائلی است در این ماجرا به چشم می خورد.
نکته مهم این است که شرایط برای حضور بانوان در پایتخت کشور با همه امکاناتی که وجود دارد به تازگی در حال فراهم شدن است و طبیعی است شهرستان های مختلف هنوز چنین استانداردی را فراهم نکرده باشند.
آنچه از مشهد در رسانه ها مخابره شد و تصاویری که از میزان حضور و نحوه بلیت فروشی دیده شد حاکی از آن است که مدیریت امور از دست متصدیان امر خارج شده بود و در چنین شرایطی حتما ورود بانوان به ورزشگاه می توانست مشکلات بیشتری ایجاد کند.
با این حال مسئله حضور بانوان در ورزشگاه ها، در سالهای گذشته همواره محل تامل بوده است. این ماجرا موافقان و مخالفانی داشته است.
مخالفان حضور بانوان در ورزشگاه ها چه می گویند؟
چند دلیل اصلی وجود دارد: اول عدم فراهم بودن شرایط و زیرساخت های لازم برای حضور بانوان در ورزشگاه ها. دوم حکم شرعی برخی از مراجع در مورد حرمت حضور بانوان در ورزشگاه ها که بخش عمده علت این احکام شرعی نیز ناظر به همین نبود شرایط مناسب برای حضور بانوان در ورزشگاه ها است.
چنان که حسن رحیم پور ازغدی نیز می گوید مسئله مدیریت محیط و فراهم کردن زیرساخت ورزشگاه های کشور است. اگر شرایط استادیوم های ورزشی به نحوی باشد که امکان حضور با آرامش و در شان بانوان فراهم گردد، این حضور عملا هیچ تفاوتی با حضور بانوان در سینما یا جامعه نخواهد داشت.
مطالبه اصلی در این ماجرا پیگیری برای اصلاح زیرساخت های لازم جهت حضور درست بانوان در ورزشگاه ها است. نشانه ها و قرائن نیز حاکی از آن است که این مسائل در حال برطرف شدن است و به زودی شرایط برای حضور بانوان در ورزشگاه ها فراهم خواهد شد.
واکنش ها به این ماجرا چند دسته شد:
دسته اول: دغدغه مندان و مردمی که نسبت به حضور بانوان در ورزشگاه ها حساس بودند: شاید طیف اندکی از بانوان دغدغه حضور در ورزشگاه را داشته باشند اما همان ها نیز نظرشان محترم است و باید نسبت به فراهم شدن بستر لازم تلاش کرد. این طیف وقتی سو مدیریت را در نحوه برگزاری مسابقه ایران و لبنان می بیند طبیعی است نسبت به ماجرا حساس می شود و در فضای مجازی وارد اعلام موضع می شود.
دسته دوم: ورشکستگان سیاسی: برخی افراد و رسانه های جمعی که به هر بهانه ای به دنبال نشانه رفتن علیه جناح سیاسی رقیب هستند و با هر عنوانی تلاش می کنند نظام اسلامی را به چالش بکشند. به عنوان مثال بخشی از جریان اصلاح طلب تلاش می کند نظام جمهوری اسلامی ایران را با طالبان مقایسه کند و در یک اینفوگرافیک نشان می دهد که تنها ایران و افغانستان است که اجازه ورود بانوان به ورزشگاه ها را نمی دهد. این همانند سازی، پروژه ای است که طی ماههای گذشته بی بی سی و اینترنشنال سعودی کلید زده اند و اکنون برخی رسانه های اصلاح طلب تلاش دارند آن را ادامه دهند.
این جریان با چشم بستن به روی واقعیت ها نمی خواهد متوجه شود که اگر مخالفتی با ورود بانوان در ایران به ورزشگاه ها بوده دلیل آن حفظ حرمت زن و احترامی است که به جایگاه زن در کشورمان قائل بودیم. این جریان نه آنچه در غرب اتفاق میافتد را می تواند درست تحلیل کند و نه آنچه در ایران رقم میخورد و نه حتی آنچه در افغانستان اتفاق افتاده است را دقیق می فهمد. زنی که در غرب یک کالای مصرفی است برای این جریان الگو است و زنی که در ایران بهشت را زیرپایش شناخته ایم را محجور می داند.
دسته سوم: جریان ضدانقلاب: که تلاش می کند نقاط قوت مردم ایران را نشانه بگیرد و از آنها یک شکست بسازد.
در شرایط کنونی که فوتبال ایران با اقتدار به جام جهانی صعود کرده است، بی بی سی، اینترنشنال، رادیو فردا و اکانت های آلبانی نشین و … پالس تحریم فوتبال را از برخی ورشکستگان سیاسی داخلی دریافت کرده اند و آن را ادامه می دهند. تلاش این جریان برای وادار کردن فیفا جهت ورود به ماجرا است تا بر اساس آن ضربه ای به ورزش کشور وارد کند».
انتهای پیام