فرمایش بشار اسد: نمی گویم اردوغان برود یا بماند!
بشار اسد تأکید کرد که کودتای ترکیه منعکس کننده بی ثباتی و آشوبی است که در داخل این کشور وجود دارد.
به گزارش ایسنا، بشار اسد، رئیسجمهور سوریه در مصاحبه با خبرگزاری “پرنسا لاتینا” کوبا گفت: تروریستها در جنگ سوریه از سراسر جهان حمایت دریافت میکنند. آنها با بیش از صد تابعیت و با حمایت کشورهایی مثل عربستان، قطر و ترکیه و نظارت و تأیید کشورهای غربی و به شکل اساسی آمریکا، فرانسه، انگلیس و دیگر همپیمانانشان در تجاوز علیه سوریه شرکت میکنند. اما از زمانی که روسها تصمیم به مداخله و حمایت از ارتش سوریه گرفتند کفه ترازو علیه این تروریستها سنگین شد و ارتش سوریه پیروزیهای بزرگی به دست آورد. ارتش مصمم به شکست تروریستها به ویژه در حمص و حلب است. اوضاع در حمص از زمانی که تروریستها از آنجا بیرون رفتند بسیار باثبات تر از قبل است. اوضاع در حلب متفاوت است چرا که ترکیهایها و همپیمانانشان مثل عربستانیها و قطریها بیشتر برگ برندههایشان را در میدان جنگ سوریه از دست دادند و حلب آخرین برگ برنده آنها به ویژه برای رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه است. برای همین با عربستانیها برای اعزام تعداد بیشتری از تروریستهایی که تقریبا به بیش از 5000 تن میرسند، تلاش میکنند. تروریستها از طریق مرزهای ترکیه طی دو ماه اخیرا برای سیطره بر حلب تلاش کردند اما موفق نشدند، در واقع ارتش ما پیشروی خوبی در حلب و اطراف آن داشت.
اسد درباره کودتای ترکیه گفت: باید به این کودتا اینگونه نگاه کنیم که منعکس کننده بی ثباتی و آشوب و تنش در داخل ترکیه و به شکل اساسی در سطح اجتماعی این کشور است. احتمالا این مسئله تأثیرات سیاسی داشته باشد اما زمانی که ثبات یک کشور از بین میرود جامعه مسئله اصلی است. صرف نظر از اینکه چه کسی در ترکیه حکومت را در دست دارد و چه کسی رهبر ترکیه است این مسئله یک مسئله داخلی است و ما در آن مداخله نمیکنیم و با گفتن این حرف که اردوغان یا باید برود یا بماند دچار اشتباه نمیشویم. این یک مسئله مربوط به ترکیه است. مردم ترکیه باید تصمیمشان را در این باره بگیرند. اما مهمتر از خود کودتا اقداماتی است که اردوغان و دار و دستهاش طی روزهای گذشته اتخاذ کردهاند. زمانی که به قضات یورش برده و بیش از 2700 قاضی، بیش از 1500 استاد دانشگاه و بیش از 15000 کارمند بخش آموزش را برکنار کردند، اینها چه ارتباطی با کودتا داشتند؟ در نتیجه این اهداف نیت پلید اردوغان و برخورد نامناسب و اهداف واقعی او را در قبال آنچه رخ داده نشان میدهد. در حالی که تحقیقات هنوز به پایان نرسیده است، چگونه تصمیم به برکناری این افراد گرفت؟ او از کودتا برای اجرای دستور کار اخوانالمسلمین در داخل ترکیه استفاده کرد و این مسئله برای ترکیه و کشورهای همجوارش مثل سوریه خطرناک است.
رئیس جمهوری سوریه درباره اولویتهای ارتش کشورش گفت: اولویت ارتش سوریه قبل از هر چیز جنگ با داعش، جبهه النصره، احرار الشام و جیشالاسلام است. این گروهها از نظر ایدئولوژی ارتباط مستقیمی با القاعده دارند. اینها گروههای تندرویی هستند که میخواهند هر کسی را که علیه آنها باشد بکشند. اما درباره کمک نیروهای مردمی باید بگویم که تروریستها اوایل بحران سوریه، جنگی غیرکلاسیک را علیه ما به راه انداختند اما ارتش ما مثل دیگر ارتشها در جهان ارتشی کلاسیک است، در نتیجه حمایت نیروهای مردمی مسئله مهمی برای شکست تروریستها بود.
وی گفت: جنگ علیه سوریه جنگی فراگیر بود و محدود به حمایت از تروریستها نبود. آنها از تروریستها حمایت میکردند و در عین حال جنگی سیاسی را در سطح بینالمللی علیه سوریه به راه انداختند. جبهه سوم جبهه اقتصادی بود. آنها به تروریستها و مزدورانشان میگویند که زیرساخت سوریه را نابود کنند. در عین حال نیز مستقیما از طریق تروریستها مرزهای سوریه را محاصره میکنند و در خارج نیز از طریق نظامهای بانکی در سراسر جهان این کار را انجام میدهند اما با این حال مردم سوریه مصمم به ادامه زندگی خود هستند.
اسد درباره نقش سازمان ملل در بحران سوریه گفت: ممکن است صحبت درباره سازمان ملل یا شورای امنیت گمراه کننده باشد چراکه سازمان ملل در حال حاضر یک شاخه آمریکایی است که میتوانند به هر صورتی که بخواهند از آن استفاده کنند. میتوانند معیارهای دوگانه خود را بجای منشور آن تحمیل کنند. میتوانند از آن مثل هر مؤسسه دیگری در آمریکا استفاده کنند. اگر مواضع روسیه و چین در قبال مسائل مختلف نبود سازمان ملل کاملا به یک مؤسسه آمریکایی تبدیل میشد. نقش روسیه و چین توازن را در برخی از این نهادها برقرار کرد. اما اگر بخواهیم درباره نقش سازمان ملل از طریق میانجیگرانش صحبت کنیم مثل استفان دیمیستورا، کوفی عنان، اخضر ابراهیمی و دیگران میتوانیم بگوییم که اینها مستقل نیستند بلکه منعکس کننده فشارهای کشورهای غربی هستند. در نتیجه سازمان ملل هیچ نقشی در بحران سوریه ندارد. تنها مذاکرات روسی-آمریکایی وجود دارد و ما میدانیم که روسها با جدیت و خالصانه تلاش میکنند در حالی که آمریکاییها برای به کارگیری تروریستها و نه شکست آنها بازی میکنند.
اسد درباره حمایت آمریکا از گروههای مسلح در شمال سوریه به ویژه گروههای کرد گفت: زمانی که آمریکا با گروهی یا طایفهای در یک کشور ارتباط داشته باشد این به نفع آن کشور یا مردمش نیست بلکه در خدمت دستور کار آمریکاست. آمریکا همواره دنبال تجزیه کشورها بوده است. آنها دنبال متحد کردن مردم نیستند بلکه دنبال ایجاد دودستگی در میان آن ها هستند. کاملا واضح است که حمایت آمریکا درباره داعش یا جبهه النصره و مبارزه با تروریسم نیست بلکه از آغاز مداخله آمریکا پیشروی داعش کم نشده بلکه بیشتر شده است. اما حمایت روسیه از ارتش سوریه به کند شدن پیشروی داعش منجر شد.
رئیسجمهور سوریه درباره روابط دولت با مخالفان نیز گفت: ما با مخالفان داخلی که به اصول ملی پایبند هستند روابط خوبی داریم. آنها دستور کار خاص خود را دارند، ما هم دستور کار خود را داریم و میتوانیم با آنها به مذاکره بپردازیم. اما نمیتوانیم این مخالفان را با مخالفان خارج مقایسه کنیم چرا که واژه مخالف به معنای استفاده از ابزارهای مسالمت آمیز است نه حمایت از تروریستها.
اسد درباره پافشاری آمریکا و دیگر کشورها برای برکناری وی نیز گفت: آنها از پنج سال پیش این حرف را میزنند. ما به هیچ وجه به آنها توجه نکردیم. این یک مسئله سوری است و خود سوریها میتوانند بگویند چه کسی باید برود و چه کسی باید بماند. غرب موضع ما را به خوبی میداند. برای همین ما وقتمان را با گوش دادن به حرفهای آنها تلف نمیکنیم. من با حمایت مردم سوریه اینجا هستم. اما درباره تلاش آنها برای خدشهدار کردن چهره رؤسای مشخص باید بگویم که این روش آمریکاییهاست، حداقل از جنگ جهانی دوم این روش آنها بوده است. از زمانی که جای استعمار انگلیس را در منطقه و چه بسا در جهان گرفتند. از آن زمان آمریکاییها یک حرف راست نزدهاند. آنها همیشه دروغ میگویند. این بخشی از سیاست آنهاست. تلاششان برای خدشهدار کردن چهره من شبیه تلاششان برای خدشهدار کردن چهره ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه طی دو سال گذشته بوده است. مثل تلاششان برای خدشه دار کردن چهره فیدل کاسترو طی دهه پنجاه و شصت قرن گذشته. این روش آنهاست و نباید نگران آن باشیم.
وی درباره روابط سوریه با آمریکای لاتین و روابط تاریخی با کوبا گفت: به رغم بعد مسافت میان ما و آمریکای لاتین اما ما همواره از میزان شناخت و آگاهی آنها تعجب میکنیم. هماهنگی قوی میان سوریه و آمریکای لاتین به ویژه کوبا وجود دارد. آنها میفهمند که معنای کشور مستقل چیست. آنها این را درک میکنند که جنگ در سوریه درباره استقلال است اما مسئله با اهمیتتر نقش کوبا است. کوبا نوک پیکان جنبش استقلال طلبان در آمریکای لاتین بود. فیدل کاسترو یکی از شخصیتها در این باره است.
اسد درباره انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نیز گفت: ما درسی که در طول این سالها گرفتهایم این است که نباید بر روی رؤسای جمهور آمریکا حساب باز کرد. تمامی این رؤسا دستورهای کارهای نظامی دارند و تنها تفاوتشان در شیوه و روش است. یکی از آنها مثل جورج بوش ارتش خود را اعزام میکند، دیگری مثل باراک اوباما مزدورانش را اعزام میکند اما اینها باید این دستورکارها را اجرا کنند. هیچ رئیس جمهوری در آینده نزدیک نمیآید که تغییر اصلی در سیاستهای آمریکا ایجاد کند.
انتهای پیام