«چه توجیهی برای عدم دعوت از بنده در طول ۱۰ سال دارند»
نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری در جمع دانشجویان کرمانی با گلایه از مسوولان اجرایی استان کرمان گفت: چرا باید یک چهره حوزوی و دانشگاهی که خطیب نماز جمعه است بدون استقبال روحانیت و طلاب باشد و همیشه عموم مردم تقدیر کنند؟
به گزارش انصاف نیوز به نقل از سایت محلی «آرمان کرمان»، حجت الاسلام سید احمد خاتمی در جمع دانشجویان بسیجی در قم با گلایه از مسوولان اجرایی استان کرمان گفت:
– مسوولان دانشگاههای استان کرمان چه توجیهی دارند که در طول این ۱۰ سال بنده را جهت سخنرانی دعوت نکردند؟ نماینده ولی فقیه چه توجیهی دارد؟ بنده چندبار به دعوت بسیج دانشجویی به کرمان آمدم اما سوالم این است که مسئولین اجرایی در این عرصه کجای کار هستند؟ لطفا توجیه نکنند که ما دعوت کردیم شما قبول نکردید! چرا باید یک چهره حوزوی و دانشگاهی که خطیب نماز جمعه است بدون استقبال روحانیت و طلاب باشد و همیشه عموم مردم تقدیر کنند؟
– بنده تصمیم گرفتم این موضوع را در جمع شما دانشجویان بسیجی مطرح کنم و منتظر واکنش مسوولان هستم البته این واکنش نباید توجیه گرانه باشد من به دنبال پرونده درست کردن نیستم ولی شما جامعه دانشگاهی لحاظ کنید که این ۱۷ سال چقدر چهره های دگر اندیش در دانشگاه از طریق مسئولان اجرایی استان دعوت شده اند اما بنده دعوت نشده ام البته من برای رای جمع کردن نیازی به دعوت ندارم و به نظرم نیازی نیست برای دانشگاهیان سخنرانی داشته باشم زیرا دانشگاهیان را افرادی با بصیرت می دانم.
امام جمعه موقت تهران با اشاره به موضوع نشست اظهار داشت: موضوعی که برای این نشست درنظر گرفته شده است موضوع امر به معروف و نهی از منکر است در این باره سخن زیاد است ابتدا باید معروف و منکر را شناخت و آن چیزی که بدیهی است این است که تقویت نظام برجسته ترین معروف و تضعیف نظام اسلامی از مصادیق برجسته منکر می باشد.
وی در رابطه با نقش دانشگاه در روند حرکت نظام گفت: آن چه در جمع دانشگاهیان می توان گفت این است که دانشگاه چگونه می تواند نظام اسلامی را تقویت کند و چه دانشگاهی در مسیر تضعیف نظام حرکت می کند و این یک بحث کاملا فنی و تخصصی است.
– من عرضم را اینگونه مطرح می کنم که در عرصه دانشگاه خطری را که باید مطرح کرد خطر خودباختگی است یعنی تضعیف نظام در دانشگاه بدین صورت است که جوانان در مسیر خودباختگی چه در بعد فردی و چه در بعد ملی قرار بگیرند.
– از منکر شروع می کنم طبق آیات قرآن کریم اگر جامعه ای به سمت ضد ارزش های گذشته برود این خودباختگی است در آیه ۱۴۹ سوره آل عمران گفته می شود اگر تحت تاثیر بیگانگان باشید شما را به عقب برمی گردانند و این یعنی ارتجاع همچنین در آیه ۱۰۰ این سوره آورده شده است اگر از بیگانگان حرف بشنوید شما را به ضد ارزشهای گذشته بر می گردانند؛ اگر شما به ارتجاع برگشتید شما زیان می کنید خدا زیان نخواهد کرد بنابراین ضد ارزش و منکر در عرصه دانشگاهی این است که بخواهند ضد ارزش های زمان طاغوت را زنده کنند این همان نفوذ است نفوذی که مقام معظم رهبری به عنوان یک خطر از آن یاد کردند.
– متاسفانه امروز افرادی می خواهند دانشگاه را به سمت و سوی طاغوتی بودن سوق دهند که این افراد روشن فکرانی هستند که دانشجویی را مترادف با بی دینی و غیرمذهبی بودن می دانند که در زمان طاغوت اینگونه بود و در آن زمان دانشجوی خانومی که چادری بود را مرتجع می دانستند و همچنین اردوهای مختلط از رایج ترین مسائل دانشگاههای طاغوت بود.
– از حدود یکسال قبل مقام معظم رهبری چندین بار به بحث اردوهای مختلط اشاره کردند و صراحتا با آن مخالفت کردند با این حال در یکی از دانشگاهها یکی از روسای دانشگاه گفته است ما باید شیوه تعامل را به دانشجویان یاد بدیهم این واقعا حرف خنده داری است این یعنی دختر و پسر نامحرم حریم نامحرمی را بشکنند.
– اینکه رهبری مدام از خطر نفوذ می گویند، نفوذ که شاخ و دم ندارد، تابلو ندارد همین که به گونه ای عمل کنند که کسی که مذهبی است استثنا شود یک مدل ساده نفوذ است.
– من این را قبول ندارم که دانشگاه ما به سمت بی دینی می رود، دانشگاههای ما دانشجویان متدین بسیاری دارند و باید مراقب باشیم این دانشجویان متدین را افراطی و تندرو نخوانند؛ زمان طاغوت هم به همین صورت بود کسانی که پای دین و ارزش های دین ایستاده بودند را تندرو می گفتند و این نماد بارز نفوذ است.
– یکی دیگر از جلوه های ارتجاع زمان طاغوت انزوای اسلام شناسان واقعی بود مطهری ها، مکارم ها، سبحانی ها و بزرگانی که کتابهایشان مطرح بود در دانشگاه جایگاهی نداشتند؛ متاسفانه امروز در جامعه میانه روی را یک ارزش تلقی می کنند با این تفسیر که حساس نباشید، برخی اینقدر مشتاق رابطه با آمریکا هستند که می خواهند مردم را توجیه کنند مرگ بر آمریکا نگویند؛ البته اینجا سخن از شعار نیست سخن از فرهنگ است؛ عده ای به اصطلاح روشنفکر می گویند امروز کشورآباد نخواهد شد مگر با مذاکره با آمریکا و بعد از برجام خواهان شکستن تابوی ارتباط با آمریکا هستند.
– کسانی که می خواهند فرهنگ استکبارستیزی را کم رنگ کنند بدانند استکبارستیزی از قرآن است، اجتنبو الطاغوت یعنی مرگ بر آمریکا در قرآن کریم ابتدا کفر به طاغوت مطرح می شود سپس ایمان به الله؛ برخی می خواهند کفر به طاغوت را کم رنگ کنند این ارتجاع و شیفتگی به فرهنگ غرب است.
– از جلوه های دیگر نفوذ و ارتجاع می توان به تز اسلام منهای روحانیت اشاره کرد که تز بسیار خطرناکی است و این به معنای طب منهای طبیب است؛ دیده می شود که روحانیت بی تفاوت و ضد انقلاب مورد هجمه نیستند بلکه روحانیت خط امام و ولایت مورد هجمه قرار می گیرند و گویا برخی جریان ها اگر قدرت پیدا کنند در هر شهری چوبه ای دار برپا می کنند و شهیدفضل الله نوری ها را بر دار می کشند.
– هم در عرصه فردی و هم در عرصه ملی باید خودباوری داشته باشیم و این تنها با باورهای دینی امکان پذیر است یعنی با توکل بر خدا می توان به خودباوری فردی و ملی رسید پس به هر میزان جامعه را به سمت دین و معنویت ببریم به همان میزان به سمت خودباوری ملی و فردی کشیده می شویم.
انتهای پیام
جناب حجة الاسلام خاتمى، بحمدالله حضرتعالى داراى تريبونهاى متعددى هستيد و صدا و سيما هم از طريق شبكه هاى متعدد خود على الدوام ديدگاه هاى شما را تبليغ ميكند. البته عدم دعوت شما از جانب مسؤلين كرمان دليل ديگرى هم دارد و آن اينكه شما بومى منطقه نيستيد و احتمالاً وظايف نمايندگى را فراموش كرده باشيد ! زيرا ديدار از حوزه انتخابيه / چه مسؤلين دعوت كنند و چه دعوت نكنند / بديهى ترين وظيفه نماينده است. صادقانه بگويم در خلال ده سال گذشته من خبرى از انجام اين وظيفه از جانب شما در رسانه ها نخواندم و نشنيدم ! در مورد ديدگاه ديگرتان مبنى بر اينكه نظام طاغوت اجازه نميداد روحانيون در دانشگاه ها حضور پيدا كنند ! احتمالاً خلاف به عرضتان رسانده اند چون همانطور كه خودتان در خاطراتتان و اينكه چرا در جبهه حضور پيدا نكرديد ؟ اظهار داشته ايد هنگام پيروزى انقلاب از سن و سال كمى برخوردار بوده ايد ! بنا براين اين اطلاعات / البته غلط / محصول آگاهى و حضور مستقيم شما در جامعه نبوده است ! از سوى ديگر آيه الله شهيد بهشتى، آيه الله شهيد مطهرى، آيه الله شهيد مفتح و حضرات آقايان الهى قمشه اى، راشد، مجتهد شبسترى و صدها روحانى ديگر در دانشكده هاى حقوق و الهيات رسماً تدريس ميكردند، پس ملاحظه ميفرماييد در نظام شاهنشاهى اوضاع به آن بديها هم نبوده است !