بازخوانی از انتقاد قدرت علیخانی از رحیم صفوی و رضایی
سایت اعتدال به نقل از در مرداد ۱۳۹۳ حجت الاسلام قدرت علیخانی نوشت:
برادران عزیزمان آقایان رحیم صفوی و رضایی هر دو از سرداران دوران دفاع مقدس هستند که اخیرا به شکل جداگانه ای اتهامات ناروایی را متوجه آیت الله هاشمی رفسنجانی کرده اند و حتی آقای صفوی در کمال بی انصافی رییس محترم مجمع تشخیص مصلحت را به قدرت طلبی پیش از رحلت امام (ره ) متهم کرده اند.
بنده دراینجا قصد ندارم با طرح این پرسش که اصولا چگونه برخی از سرداران جنگ که طبیعتا باید دیدی راهبردی داشته باشند- در شرایط کنونی که برخلاف دولت قبل ثبات و اخلاق نسبی در کشور حاکم شده است و آن سوی مرزها انواع و اقسام چالش های امنیتی وجود دارد- چنین شبهاتی را وارد می کنند و دوست هم ندارم که مدعی شوم این عزیزان با علم به حمایت صددرصد امام از تصمیم های جناب آقای هاشمی در خلال جنگ، در آن زمان اگر جسارت و جرات داشتند، در برابر حضرت امام نیز می ایستادند اما دست کم انتظار دارم که این برادران با وجدان خود خلوت کنند و بدون اعتنا به مقام و موقعیت و اظهاراتی که ممکن است در این دنیا دستشان را بگیرد ، نیم نگاهی به سوابق آیت الله هاشمی و اظهارات حضرت امام و رهبری درمورد ایشان بیاندازند و اگر اینها نیز کفایت نمی کند به خاطر بیاورند که ایشان چگونه پیش از انقلاب و آن زمانی که بسیاری از مدعیان امروز عافیت طلبانه کنار کشیده بودند، مال و جان خود را در طبق اخلاص گذاشت و بارها و بارها تا مرز شهادت پیش رفت.
همچنانکه انتظار دارم این عزیزان از خود بپرسند در زمان حضرت امام، از سوی ایشان ، حیات چه کسی به حیات نهضت و انقلاب گره می خورد و پس از امام چه کسی همه تلاش خویش را در جهت تثبیت رهبری ، بکار گرفت و در سالهای سخت آغازین بعد از جنگ خانمانسوز، چه کسی سازندگی و امید را بر ویرانه های جنگ کلید زد. آری شاید در این روزها که همچنان بازار توهین و تخریب خریدارانی دارد بتوان با دست گذاشتن بر مقاطعی که بی تردید در آینده زوایای روشن تر ی از ان آشکار می شود، بزرگان انقلاب را زیر سوال برد اما تاریخ در نهایت قضاوت خویش را خواهد کرد و از آن مهم تر آحاد ملتی که خود شاهد ناروایی ها و نامردمی ها بوده اند همچون انتخابات گذشته در هر شرایطی که بتوانند نشان می دهند که چه کسی شایسته تقدیر و چه کسانی شایسته ملامت اند.
در پایان به یک سوال از برادر عزیز سردار رحیم صفوی اکتفا می کنم و آن اینکه فاو پس از آزادی به چه کسی غیر از حضرتعالی سپرده شد و چقدر توانستی آن را حفظ کنی ؟
انتهای پیام