پرونده های فساد
رضا صادقیان (تحلیلگر سیاسی) طی یادداشتی در روزنامه همدلی نوشتت:
بخش زیادی از خبرهای روزانه درباره رانتخواری، فساد اقتصادی، بازداشت متخلفان و کلاهبرداران است. بهراستی نشر این میزان از اخبار مربوط به کشف، رسیدگی و برگزاری دادگاه مفسدان حامل چه پیامی برای مخاطبان است؟
یک: بخش گستردهای از پروندههای فساد اقتصادی نامشخص و در هالهای از ابهام باقی میماند، در روزهای اول حجم اطلاعرسانی به هر دلیلی گسترده و پس از مدتزمانی کوتاه از لایههای پرونده خبری به بیرون درز نمیکند. دقیقاً شیوه ارتباطات افراد، گیرندگان وام و وامدهندگان یا دستوردهندگان به بانک مشخص نمیشود. فرد الف چگونه با فرد ب در بانک مرتبط میشود و میتواند رقم 60میلیون دلار وام بگیرد؟ نامشخص است. چرا به برخی و بدون دریافت ضمانتنامههای لازم وام پرداخت میشود؟ نامشخص است. بر اساس کدامین استعلامهای مربوط به سیستم بانکی فرد بدهکار امکان دریافت وام از شعبه دیگر در شهر و شهرستان را پیدا میکند؟ نامشخص است. برادر مدیر ارشد اجرایی در سالهای گذشته بر اساس کدامین ارتباطات رشوه دریافت کرده است؟ نامشخص است؛ بنابراین اخبار مربوط به فسادهای اقتصادی یکجایی در سطح باقی میمانند و مخاطب جستجوگر نام و نشانی از سایر چهرههای صاحب نفوذ را در این پروندهها نمیبیند.
دو: مطالعه اکثر پروندههای فساد اقتصادی به فهم درنمیآید؛ یعنی انسان معمولی و شهروندی که برای دریافت یک وام بانکی مختصر نیاز به تأمین صدبرگ سند هویتی و اعتباری از خود و ضامن نیاز دارد، درک این اعداد و ارقام نشدنی است. گمان کنیم کارمند اداره برق در حال خواندن خبرهای پرونده فساد اقتصادی درباره مدیران یکی از بانکهای کشور است، به عدد 200میلیون دلار اختلاس و رشوه میرسد. این رقم را به تومان تبدیل میکند و به عدد 60هزار میلیارد تومان میرسد، حساب بانکیاش را چک میکند و رقم 3 الی 4میلیون باقیمانده حقوق ماهیانه را میبیند! بهراستی چه ارتباطی میان این اعداد میتوان برقرار کرد؟ هیچ! مگر آنکه همین خبر را با صدای بلند برای همکاران خواند و آنان را نیز با شوک و توهم بیشتر درباره دارایی نجومی برخی رانتخواران روبرو کرد.
سه: محتوی خبرهای مربوط به فساد اقتصادی ویرانکننده و برهم زننده ذهن و روان مخاطب است، آدمی را پریشاناحوال میکند و مهمتر از این موارد اعتمادسوز است. در این زمینه آمار، ارقام و نظرسنجی در دسترس نیست که امکان بررسی ذهنیت مخاطبان قبل و پس از مطالعه خبرهای مربوط به فساد اقتصادی را سنجیده باشد، اما آنچه از واکنش کاربران شبکههای اجتماعی میتوان فهمید شوک، حیرتزدگی، تعجب و افسوس و تأسف است؛ خصوصاً آنان که با اخلاص و پاک دستی در واحد کاریشان مشغول فعالیت بودند. همین حالت را حتی در خبرهای تنظیمشده شبکههای خبری و گزارشهای صداوسیما میتوان دید.
چهار: مقام رهبری در دیدار با مسئولان قوهقضاییه به همین مسئله فساد اشاره داشتند: مسئله مبارزه با فساد جدی گرفته بشود. فساد وجود دارد. اینجور نیست که در داخل قوّه فساد نباشد. البتّه اکثریت قضات، پاک دست، نجیب، مؤمن، زحمتکش و حقیقتاً شریف هستند؛ در این تردیدی نیست، امّا در یک جمع هزارنفره اگر ده نفر هم آدم ناباب پیدا بشوند، میتوانند آن بقیّه را مورد آسیب قرار بدهند ازلحاظ آبرو و از لحاظ کار و مانند اینها؛ باید دنبال همان ده نفر گشت؛ و عمده هم این است که با ساختارهای فسادزا مقابله بشود؛ گاهی اوقات در بخشی از جاها ــ حالا چه در قوه قضاییه، چه در قوه مجریه یا جاهای دیگر ــ بعضی از ساختارها هست که بهطور طبیعی فساد ایجاد میکند؛ آن ساختارها باید درهمشکسته بشود؛ بگردید این ساختارها را پیدا کنید، آنها از بین برود.
پنجم: نیشتر فساد رگ اعتماد شهروندان را بهصورت عام و برخی از مردم که با سازمانها و نهادهای مختلف در ارتباط هستند به بدترین حالت ممکن زخمی میکند. باورهای جامعه را خدشهدار میکند و برای این خدشه به دلیل رسیدگی به پرونده دیگر، بازداشت شمار دیگری از مدیران اختلاسگر، انتشار خبرهای جدید درباره کشف فساد سازمانیافته و … به این سادگی ترمیم نمیشود. چنانچه بر اساس نظرسنجیهای میدانی میزان اعتماد شهروندان نسبت به برخورد با فسادهای اقتصادی ارتقا پیدا کند، این امید وجود دارد که ذهنیت جامعه نسبت به احساس و ادراک فساد در حال ترمیم شدن است، در غیر این صورت باید راهی دیگر و با برنامهای منسجم را در صدر فعالیتهای کلیت ساختار سیاسی قرار داد.
انتهای پیام