ناگفتههای سعید مرتضوی از ملاقات با فاضل لاریجانی
خبرگزاری موج: یکشنبه سیاه یا همان ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۱ که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت درجلسه علنی مجلس و رسیدگی به طرح استیضاح عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی فیلمی را پخش کرد که پیامدهای بسیاری داشت. روزی که بهانه استیضاح تنها به کارگیری غیرقانونی سعید مرتضوی رئیس وقت سازمان تامین اجتماعی بود اما وقتی نوبت به دفاع رئیس جمهور وقت از وزیر رسید سخن از بگم بگم ها آغاز شد و علی لاریجانی رئیس مجلس گفت: اگر لازم می دانید بگوئید چیزی نماند.
تلویزیون های بزرگ صحن علنی مجلس در آن روز تصاویری از گفتگوی فاضل لاریجانی (برادر علی لاریجانی رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه) با سعید مرتضوی را پخش کرد. پس از پایان فیلم که به صورت مخفی گرفته شده بود نمایندگان به شدت به احمدینژاد اعتراض کردند و رئیس جمهور وقت به سخنانش پایان داد. رئیس مجلس هم در جواب گفت: « آقای رئیس جمهور متشکریم. تشریف داشته باشید بیاناتی که هست گوش بدهید برایتان مفید است، بفرمایید. احمدینژاد هم در جواب صحبت های لاریجانی گفت: «شما باید بگذارید من هم جواب بدهم.»
لاریجانی ادامه داد: «نه، صحبتی ندارید دارم جوابتان را میدهم. شما در این جلسه اتهاماتی به من وارد کردید من هم مطابق آییننامه دارم جوابتان را میدهم و شما هم دیگر حقی ندارید چون بیش از حد، باز حرف زدید. تمام حرفتان اتهام به رئیس مجلس و رئیس قوه قضاییه بود. حالا ایشان خودشان حق دارند جواب بدهند. ولی من رئیس مجلس هستم و اینجا میخواهم جواب شما را بدهم. شما سر تا پای این استیضاح را اتهامات و تهمتهایی را به من گفتید و مطابق آییننامه من دو برابر وقت شما فرصت دارم جواب بدهم. بنابراین اینها روشن است ما با استقلال قوه مجریه مشکلی نداریم.اما همین نفس این کار را ملاحظه کنید این تهمتهای زیادی که در این جلسه نثار بنده کردهاند هیچ ربطی به موضوع استیضاح نداشت و اگر من میخواستم آییننامه را رعایت کنم نباید اجازه میدادم در این زمینه حرف بزنند.
به نظر شما این اخلاق است این کار در سطح یک رئیسجمهور است؟ رئیسجمهوری که مرتب دیگران را تهدید میکند در مورد استیضاح رئیس مجلس را تهدید میکند، آقای رئیسجمهور! مشکلات کشور این رفتار است. اینها مشکلات کشور است.بنده با برادرم ارتباطی ندارم. ایشان مدام میگوید با آقای فاضل لاریجانی، در کشور خیلیها هستند نسبت دارند و رفتارهای متفاوت دارند ما با هم ارتباطی نداریم. آقای فرهنگی با ایشان تماس گرفته بوده بگویید به شما چه گفتند؟.. اتفاقاً خوب شد که شما مرتب میگویید «بگم، بگم»، در کشور بگویم، بگویم راه انداختید، امروز این فیلم را پخش کردید که مردم شخصیت شما را بهتر بشناسند…اگر اجازه بدهید استیضاح را به رأی بگذاریم. گلدانها را برای اخذ آراء ببرید.»
احمدینژاد گفت: «شما باید بگذارید من جواب بدهم.»
لاریجانی پاسخ داد: «آقای احمدینژاد! شما تهمت زدید جوابتان را دادیم دیگر حق صحبت ندارید. شما در یک جلسه علنی شؤونات جمهوری اسلامی را رعایت نکردید، بفرمایید، به سلامت.»
اما سوال این است که چرا سعید مرتضوی فیلم فاضل لاریجانی را مخفیانه گرفت و به محمود احمدی نژاد داد؟ مرتضوی به دنبال چه بود؟ آیا احمدی نژاد به او دستور داده بود؟
سعید مرتضوی پس از ۴ سال در گفتگو با موج به این سوالات پاسخ داد:
این داستان کمی طولانی است و اگر توضیحات من را بشنوید مشاهده می کنید که هیچ خطایی متوجه من نبود. قبل از اینکه با بابک زنجانی تفاهم نامه امضا کنیم فردی به نام عبداللهی با اسم مستعار یزدی معاون اقتصادی وزیر اعلام کرد این معامله فرصتی برای کشور است چون از این راه می توانیم پولهایی که در معرض تحریم است را وارد کشور کنیم و اجازه ندهیم آمریکا به این پولها دست اندازی کند. از نظر مقررات بین المللی تشکلهای کارگری مثل سازمان تامین اجتماعی از تحریمها مصون است.
ما با این توضیح از وزارتخانه اقتصاد و استعلامی که از بهمنی، رییس وقت بانک مرکزی گرفتیم، مطمئن شدیم باید هرچه زودتر این کار را انجام دهیم و قرارداد را با بابک زنجانی امضا کنیم. به سختی مصوبه هیات مدیره و هیات امنا را گرفتیم، همه بسیج شدیم و ۱۳۷ شرکت سود ده و زیان ده را لیست کردیم تا این کار اتفاق بیافتاد و با وجود تایید وزارت اطلاعات این تفاهم نامه منعقد شد.
البته قبل از امضاء تفاهم نامه، فردی به نام باقری درمنی که تاجر است و با بابک زنجانی آشنا بود، در دفترش قراری می گذارد و برای اینکه پولهای بابک زنجانی از گردونه تحریم رها شود، پیشنهاد تامین اجتماعی را می دهد. در آن جلسه از فاضل لاریجانی و سید احمد مرتضوی (پسرعموی سعید مرتضوی) از روستای «زارچ یزد» دعوت می کند و می گوید اگر می خواهید شرکت های تامین اجتماعی را بگیرید، پاشنه آشیل مرتضوی در دو چیز است یکی در مجلس و قوه قضائیه که حلال مشکلات فاضل لاریجانی است و یکی در خانواده مرتضوی که سید احمد پسرعمویش هستند. در این میان پیش پرداخت ۳۵ میلیارد تومانی پیشنهاد می دهند و در هیات مدیره این پول را تصویب می کنند تا به ایشان بدهند. هیات مدیره این شرکت فردی به نام فلاح هروی از مدیران سابق وزارت اطلاعات بود که با بابک زنجانی کار می کرد (فلاح هروی بعدا در پرونده بابک زنجانی بعنوان متهم حاضر شد) و از این طریق این مسئله به وزارت اطلاعات درز پیدا کرد.
بعد از یک ماه از این قرار و انجام سریع کارها بابک زنجانی هم مشتاق شد که این کار به سرعت انجام شود. زمانی که زنجانی برای عقد قرارداد سازمان تامین اجتماعی آمد اعلام کردم: من به پولدار بودن شما کار ندارم و حتی در یکی از بندهای پیش نویس آوردیم که تا زمانی که این پول داخل کشور نیاید و به ریال تبدیل نشود، وارد حساب تامین اجتماعی نرود و به هر دلیلی نتوانستیم پول را وارد ایران کنیم، آن پول متعلق به زنجانی است و ما هیچ تعهدی در این زمینه نداریم.
زنجانی در آن جلسه پشیمان شد و گفت: این تفاهم نامه مانند ترکمنچای است. ما هم اعلام کردیم با این شرایط ما هم قبول نداریم وانگار نه انگار اتفاقی افتاده است و زمانی که برای این کار گذاشتیم را در آینده جبران می کنیم. با وجودی که مصوبه هیات مدیره و هیات امنا را گرفته بودیم اما به صراحت به زنجانی گفتم اگر این شرط را قبول نداری تفاهم نامهای در کار نیست. زنجانی ابتدا مردد بود اما به دلیل شرایط خاصش قبول کرد.
در این جلسه یک نکته دیگر هم به زنجانی اعلام کردم و گفتم: من دادستان تهران بودم و الان در این سازمان هستم و به هیچ کدام از این مسائل کار ندارم. اما من یکسری مسائل اخروی و اعتقادی در کار دارم. شما یک معامله کلان با سازمان تامین اجتماعی انجام دادی حتی اگر یک ریال یا یه عدد گز به مدیر، رییس دفتر یا کارمند من در هر کدام از این زیرمجموعه بدهید، در هر مرحله ای باشد، قرارداد را فسخ می کنم. زنجانی بعد از جلسه و امضاء تفاهم نامه نسبت به دادن ۳۵ میلیارد تومان به باقری درمنی ابراز خوشحالی کرد. البته زنجانی در همه بازجویی ها این مسئله را عنوان کرده و در مورد تفاهم نامه با تامین اجتماعی همین حرفها را بیان کرده است.
بعد از یک ماه و نیم و بعد از امضاء این تفاهم نامه زارعی رییس بازرسی ریاست جمهوری با من تماس گرفت و گفت: کار ضروری و مهم پیش آمده است، بیا تا با هم صحبت کنیم. من به دلیل اینکه شنبه ها وقت ثابت با رییس جمهور داشتم اعلام کردم که شنبه از صبح زود برای این کار میآیم.
روز شنبه رفتم و زارع یک پرونده روی میز گذاشت مبنی بر اینکه گزارشی از وزارت اطلاعات به دست رئیس جمهور رسیده است که شما برای انعقاد این تفاهم نامه ۳۵ میلیارد تومان از طریق بابک زنجانی به فاضل لاریجانی پرداخت کردید. درواقع شما این کار را هدایت و این تفاهم نامه را امضاء کردید. آقای احمدی نژاد بسیار از من ناراحت بود و زارع هم این مسئله را بیان کرد. من در جلسه با احمدی نژاد اعلام کردم که به هیچ وجه چنین پولی از طریق ما رد و بدل نشده است و یک ماه و نیم قبل چنین اتفاقی نیفتاده است. حتی گفتم که من برای اولین بار یک روز قبل از امضاء تفاهم نامه فاضل لاریجانی را دیدم و برعکس برادران دیگرش که با آنها رفاقت دیرینه دارم تا به آن روز با ایشان دیداری نداشتم.
فاضل لاریجانی در آن جلسه معروف با من یک کلمه از اینکه من این را می خواهم و یا حرفی از باج خواهی نزد، فقط از من خواست به عنوان مشاور حقوقی برای بابک زنجانی کار کند. به دلیل ارتباط ما با زنجانی دنبال مشاور شدن بود و در مقابل خدماتی که ارائه می کرد درخواست ویلا در خزرشهر و حقوق مشخص و … را داشت. البته بعد از آن ماجرا (انتشار فیلم در مجلس) فاضل لاریجانی از من شکایت کرد و همه درگیری های من به خاطر ایشان است.
من به آقای زارع توضیح دادم ماجرا اینطور است و من رفاقتی با ایشان ندارم و زارع اعلام کرد که هر چه سریعتر خود را به رییس جمهور برسان و در این مورد توضیح بده. در جلسه با آقای احمدی نژاد گفتم که اول توضیحات من را گوش دهید و به ایشان اطمینان خاطر دادم که من هر قراردادی را امضاء نمی کنم و اگر شما قانع نشدید من استعفا می دهم. جریان را به طور کامل توضیح دادم و اعلام کردم که همه شاهد هستند که من فقط ایشان را در همین جلسات دیدیم و در جلسه چند روز قبل از من درخواست داشتند که وی را به بابک زنجانی به عنوان مشاور حقوقی معرفی کنم. به ایشان اطمینان خاطر دادم که هیچ گونه سابقه آشنایی و همکاری با فاضل لاریجانی نداشتم و رئیس جمهور (محمود احمدی نژاد) گفتند همه این اتفاقات را به صورت مکتوب برای من بیاورید.
بعد از جلسه تصمیم گرفتم که گزارش مکتوب را ننویسم چون باعث دردسر میشود. چند روز بعد از آن جلسه فاضل لاریجانی با من تماس گرفت و گفت: با اتفاق محمدی به دیدن شما می آییم.
من هم کمی فکر کردم که باید شاهد داشته باشم که اگر اتفاقی افتاد گرفتار نشوم. به آقای محمدی گفتم فردا یا ۵ شنبه بیایید که در جواب من گفتند که ما نزدیکیم و درهمین خیابان پایین هستیم. من هم در این مدت کوتاه با عجله با یک موبایل کشویی کوچکی که داشتم روی میز جاسازی کردم و که مبلهای روبرو را فیلمبرداری کند و ضبط جلسات را پشت تلویزیون پنهان کردم تا صداها ضبط شود. (ناگفته نماند که بر اساس قانون در صورت بروز فساد یا تخلف من باید مدارکی به مدیر بالاتر از خودم ارائه دهم برای همین اقدام به ضبط صدا و تصویر کردم.)
وقتی فاضل لاریجانی وارد اتاق شد و بعد از احوالپرسی من دکمه ضبط را زدم و اگر دیده باشید فیلم از همان جا که ما کنار هم هستیم شروع می شود. ایشان مطالبی را می خواست بگوید را گفت و من جهت اطمینان به او گفتم همه را به صورت درخواست کتبی می نویسم و هرچیزی که می خواهید را یاداشت می کنم که به بابک زنجانی اعلام کنم. همه درخواست ها را نوشتم اما به جای بابک به رئیس جمهور دادم.
رییس جمهور فیلم را نگاه کردند و با مشاهده قسمت هایی که مربوط به بابک زنجانی است متوجه شدند که خبری از ۳۵ میلیارد نیست و من مبرا شدم و متوجه شدند که پاک پاک بودم و گفتند که اتهامی به شما نیست. در قضیه مجلس من تقصیری نداشتم و فقط در این شرایط من مظلوم واقع شدم و کسی هم این ماجرا و این اتفاقات در جریان نیست.
انتهای پیام