تحلیل دبیرکل اتحاد از مناسبات اصلاحطلبان و دولت
مرجان طباطبایی در مقدمه ی گفتگوی روزنامه ی ایران با علی شکوری راد نوشت: برخلاف هم طیفان خود حمایت اصلاحطلبان از کاندیداتوری روحانی در انتخابات 96 را مشروط به اما و اگر نمیکند و میگوید نگران رأیآوری روحانی نیست، اما اگر دولت خطاهای بزرگی داشته باشد ممکن است شرایط تغییر کند. این بخشی از سخنان علی شکوری راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت ایران است، حزبی که مجوز فعالیت رسمی خود را در دولت یازدهم گرفته است. او نگاه واقع بینانهای دارد و تأکید میکند که «ما اصلاحطلبان انتظار نداشتیم روحانی تبدیل به یک رئیس جمهوری اصلاحطلب شود، ما از روحانی حمایت کردیم و او هم تلاش کرده فضای بازتری را برای فعالیت اصلاحطلبان ایجاد کند.» به گفته شکوریراد، حسن روحانی در شرایط بسیار نامناسبی قوه مجریه را تحویل گرفته و به همین خاطر آواربرداریها هنوز پایان نیافته است. متن این گفتوگو که در دفتر حزب اتحاد ملت انجام شده را میخوانید.
پیش از بررسی عملکرد دولت یازدهم، توجه به شرایطی که دولت در آن زمام امور را به دست گرفت ضروری به نظر میرسد. دولت روحانی در چه شرایطی روی کار آمد؟
در دوره آقای احمدینژاد همه شاهد این بودند که چگونه زیرساختهای مادی و معنوی کشور فرو ریخت. همه نگران این بودند که این خرابیها را پس از او چه کسی و چگونه میخواهد سامان دهد. به خاطر دارم همان زمان بحث میشد و همه تأسف میخوردند به حال کسی که بخواهد بعد از احمدینژاد زمام امور را به دست بگیرد. زیرا به جای آنکه بخواهد کشور را بسازد، باید اول آواربرداری میکرد تا به مرحله شروع برسد. برآورد میشد که این آواربرداری شاید دو دوره طول بکشد تا کشور به شرایط سال ۸۴ برسد که آقای احمدینژاد دولت را تحویل گرفت. شرایط، بسیار سخت و دشواری بود و بسیاری از زیرساختهای مادی و معنوی کشور آسیب دیده بود. به همین دلیل آقای روحانی پس از به دست گرفتن دولت، صد روز مهلت خواست تا برآوردی از خرابیها به دست آورد و گزارش بدهد که چه وضعیتی را تحویل گرفته است. حال نشریات اصولگرا به دروغ میگویند آقای روحانی گفته است که من بعد از ۱۰۰ روز اوضاع را درست میکنم. با حمایت مردم و همت دولت کار آغاز شد و بتدریج مشکلات را مشخص و اولویتبندی کردند. در این مسیر اقدامات ارزشمندی صورت گرفته است. اما همانطور که از قبل پیشبینی شده بود شدت خرابیها به اندازهای بوده است که به نظر میرسد سامان دادن آنها زمان بیشتری میخواهد. ما هنوز نتوانستهایم از رکود اقتصادی آنگونه که باید و شاید خارج شویم. آقای روحانی به خاطر رعایت حال مردم همت خود را معطوف به کنترل تورم کرد و در این زمینه هم کاملاً موفق بود، اما نتیجه این شد که رکود اقتصادی تداوم پیدا کرد. معتقدم از آقای روحانی نه در پایان دوره اول ریاست جمهوری بلکه در پایان دوره دوم باید کارنامه عمل بخواهیم. به خاطر آنکه تازه کم کم میتواند بعد از آواربرداریها و خرابیهای اولیه قدمهایی در جهت اجرای برنامه بردارد.
یکی از مسائلی که شما به دلیل فعالیت حزبی قبل از سال ۹۲ با آن درگیر بودید وضعیت فضای امنیتی حاکم بر کشور بود، وعده حرکت به سمت فضای سیاسی داده شد. تحرکات دولت در این باره را چطور میبینید؟ آیا توفیقی در این زمینه حاصل شده است؟ انتقاد جدی اصلاحطلبان این است که این وعده آنطور که میشد محقق نشده است.
به نظر میرسد هنوز در یک فضای امنیتی فعالیت سیاسی میکنیم. اما از جهاتی ازشدت آن کاسته شده است. طرفهای مقابل از تکاپو نیفتادند و تلاش کردند مانع از هر اقدامی شوند که میتواند برای دولت آقای روحانی و کارنامه دولت او یک امتیاز مثبت باشد. از نظر آنها مصلحت در این است که دولت آقای روحانی یک دولت شکست خورده باشد. به همین دلیل تمام تلاش خود را به این سمت معطوف کردند که آقای روحانی نتواند برنامههای وعده داده خود را به انجام برساند. من فکر میکنم آنها در حال استغفار هستند از اینکه نتوانستند جلوی به نتیجه رسیدن برجام را بگیرند. آنها فکر میکنند ناگزیر شدهاند به دولت این امکان را بدهند که برجام را پیش ببرد. البته دولت هم به پشتوانه حمایت رهبری توانست این کار را انجام دهد. اما آنها از اینکه نتوانستند مانع حمایت رهبری از دولت در این زمینه شوند ناراحت و ناراضی هستند و فکر میکنند نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی نتیجه توفیقی بوده که دولت از برجام به دست آورده است و فضایی که پس از آن به وجود آمد به روند انتخابات مجلس دهم کمک کرد. روندی که آنها خود را در آن شکست خورده میبینند.
زمانی که اصلاحطلبان میان گزینه عارف و روحانی در حال ارزیابی بودند. یک استدلال در اینکه آقای روحانی مناسبتر است این بود که نهادهای حاکمیتی راحتتر میتوانند آقای روحانی را بپذیرند. آیا آن زمان فکر میکردید این حجم اصطکاک برای آقای روحانی به وجود بیاید؟
ما میتوانستیم بفهمیم که آقای روحانی در زمینی که اصولگرایان برای او طراحی میکنند، بازی نخواهد کرد و بازی مستقل خود را انجام خواهد داد. ما هم به همین مستقل بودن ایشان رو کردیم. ما آقای روحانی را برای این حمایت نکردیم که اصلاحطلب شود. من نمیگویم که آقای روحانی به نفع ما بازی کرده است. آقای روحانی در این مدت بازی مستقل خود را داشته است. اما ما میدانستیم که در فضایی که آقای روحانی ایجاد میکند، میتوانیم بهتر فعالیت کنیم و شرایط برای ما هم مهیاتر خواهد بود. نه ما (اصلاحطلبان) تعهدی به آقای روحانی دادیم و نه آقای روحانی به ما امتیازی داده. همدیگر را درک کردیم و توانستیم براساس این درک متقابل برای هم فرصت ایجاد کنیم و از یکدیگر بهره ببریم. ما فرصت ریاست جمهوری را برای آقای روحانی ایجاد کردیم و آقای روحانی هم تلاش کرده فضای بازتری را برای فعالیت اصلاحطلبان ایجاد کند. اگرچه این فضا در حد مطلوب باز نشده است، اما ما منکر این نیستیم که دولت تلاشهای مهمی در این زمینه انجام داده است. وقتی انتظارات حداقلی باشد توفیقات به منصه ظهور میرسد. وقتی انتظارات حداکثری باشد ناکامیها به منصه ظهور میرسد. ما یاد گرفتیم که انتظارات حداقلی داشته باشیم و از آن زمان مرتب توفیقاتی را به دست آوردهایم.
یعنی فکر کردید آقای روحانی حداقلها را فراهم میکنند و انتظار بیش از آن نداشتید؟
بله. ما از آقای روحانی انتظار نداشتیم که به سمت ما حرکت کند. ما از آقای روحانی انتظار داشتیم کار خود یعنی برنامههایش را درست انجام دهد. به شعارهای انتخاباتیاش پایبند باشد. مستقل عمل کند. در سناریوی اصولگرایان بازی نکند. آقای روحانی تا حد زیادی این کارها را کرده است. البته بعد از آخرین مصاحبه تلویزیونی آقای روحانی انتقادات سخت و سنگینی به ایشان شد که رویکردهای مثبت او در حال تعدیل است یا از حرکت مستقلی که داشت کم کم دارد به سمت راست متمایل میشود. البته برداشت من این نیست. من فکر میکنم آقای روحانی یک حرکت رو به عقب تاکتیکی کرد؛ برای اینکه تدارکی را که برای ضربه زدن به او طراحی شده بود ناکام بگذارد و موفق هم بود. مخالفان برای اینکه روحانی یک قدم به جلو بیاید تدارک عملیات دیده بودند و او هوشمندانه یک قدم به عقب برداشت تا سناریوی آنها برهم بخورد. اما فکر نمیکنم حرکت رو به جلوی او متوقف شود.
شنیدهها و گزارههایی در این زمینه دارید؟
خیر. ارزیابی خودم را میگویم. ارزیابی صحنه میکنم. ممکن است بعداً مشخص شود من اشتباه کردهام؛اما امیدوارم این تحلیل درست باشد که آقای روحانی با توجه به ارزیابی شرایط یک حرکت رو به عقبی داشته است. برای اینکه جلوی ضربههایی را که اصولگرایان علیه او مهیا کرده بودند بگیرد.
با این حال الان هم آیا روحانی گزینه مناسبی برای اصلاحطلبان در انتخابات سال ۹۲ هست؟
وقتی ما صحبت از شرایط میکنیم، به معنای همه شرایط است. مجموعه عوامل و پتانسیلهایی که ما ذخیره کردهایم. مجموعه موانعی که طرف مقابل پیش پای ما میگذارد و مجموعه ظرفیتهای دولت و اصلاحطلبان است. من فکر میکنم اصلاحطلبان وضعیتشان روز به روز بهتر شده است به دلیل اینکه نهایتاً سنجش اجتماعی دو طرف در انتخابات صورت میگیرد و در انتخابات گذشته اصلاحطلبان جهش رو به جلو داشتهاند. ما در سال ۹۲ کاندیدای اصلاحطلبی در صحنه نداشتیم. یک کاندیدای اصولگرای معتدل به نام آقای روحانی داشتیم. بنابراین هیچ کاندیدای اصلاحطلبی نبود که آرای آن را بسنجیم و بگوییم این میزان رأی داریم. اما در انتخابات مجلس ما کاندیدای اصلاحطلب هم داشتیم. یعنی به مراتب نسبت به مجلس نهم وضعیت بهتری را به دست آوردیم. اکنون حداقل یک فراکسیون اصلاحطلب حداقل ۱۰۰ نفره – ۱۲۴ نفره هم ذکر میشود-در مجلس داریم. این در مقایسه با فراکسیون ۳۰ تا ۴۰ نفره مجلس نهم – که هیچ وقت به انسجام هم نرسید- یک قدم بسیار بزرگ به جلو است. بنابراین شرایط ما بهتر شده است. علاوه بر آن، این را کاملاً متوجه هستیم که در طرف مقابل یک ریزش نیروی بسیار شدیدی اتفاق افتاده است. یعنی تقریباً نیروهای اعتقادی طرف مقابل نسبت به رویکردهایی که در گذشته داشتند، دچار تردید شدند و تنها نیروهای تشکیلاتی هستند که پای نیروهای افراطی اصولگرایان ایستاده اند؛ وگرنه نیروهای اعتقادی از افراطیون فاصله گرفتهاند. این فاصله گرفتن از افراطیون به معنای حرکت به سمت مرزهای اعتدال است که اتفاقاً جهت آن همجهت با حرکت به سوی اصلاحطلبی است. اگر چه آنها مرزهای اعتدال را هدف گرفتهاند؛ اما بردار حرکتشان به سمت اصلاحطلبی است.
زمان زیادی از مجلس نگذشته است. اما با توجه به اینکه سال پایانی دولت است، رویکرد فراکسیون امید و فعالیت آن در مجلس را مناسب با آن انتظاری میدانید که باعث حضور بیسابقه مردم شد؟
من تعبیر پیروزی فزاینده را برای مجلس استفاده کرده و میکنم. به دلیل فرآیندی که برای شکلگیری مجلس بعد از انتخابات اتفاق افتاد، ادعاهای ما (اصلاحطلبان) به کف واقعیت رسید. ما ادعای پیروزی بزرگ در مجلس دهم را داشتیم که عمدتاً حاصل پیروزی یک پارچه فهرست اصلاحطلبان در تهران بود. در کل هم یک پیروزی واقعی داشتیم، اما اندازه آن بیش از آن مقداری بود که برآورد کرده بودیم. بالاخره میتوانستیم با ائتلاف، این ادعا را حفظ کنیم ولی همیشه نگران باشیم که مبادا واقعیت از پرده برون افتد و معلوم شود ما به اندازهای که ادعا میکنیم نیستیم. این اتفاق همان اول ِ مجلس افتاد. یعنی ما هر چه میخواستیم ببازیم، باختیم. به کف واقعیت رسیدیم و مشخص شد کف وضعیت ما کجاست. به نظر من این برای ما منشأ خیر است. همانطور که حداقلی کردن انتظارات به ما کمک کرد کامیابیها و پیروزیهایی برای ما تعریف شود، رسیدن به کف واقعیت و معلوم شدن وضعیت اصلاحطلبان در مجلس دهم به ما این کمک را میکند که از این پس گامهای مطمئن و رو به جلو برداریم. دیگر از این نگرانی نداریم که معلوم شود که پشت پرده چه خبر است. همه چیز معلوم شد. اگر چه ما این را طراحی نکرده بودیم و ناخواسته اتفاق افتاد. پنهان نمیکنم، از اینکه مشخص شد بخشی از تلقیهایی که داشتیم واقعی نیست،ناراحت شدیم.حالا به کف واقعیت رسیده و در مجلس شروع به کار کردهایم. وقتی از کف واقعیت شروع به کار بکنیم، ممکن است دستاوردهایی داشته باشیم. من فکر میکنم اصلاحطلبان میتوانند با یک فعالیت خوب و منسجم در مجلس وضعیت بهتری داشته باشند. از همین الان میتوانم ادعا کنم اگر در سال اول در هیأت رئیسه کمیسیونها خیلی از مناصب را واگذار کردیم، در سالهای بعد حتماً وضعیت بهتری برای اصلاحطلبان رقم خواهد خورد. آن وقت میتوانیم احساس پیروزی کنیم و این به نیروهای ما روحیه بیشتری خواهد داد. ما شاهد وضعیت مطلوبتر اصلاحطلبان در مجلس خواهیم بود. به نظر من از حالا به بعد که کف واقعیت معلوم شده، کار و عملکرد اصلاحطلبان جلوه بیشتری در مجلس پیدا میکند. کما اینکه به عنوان مثال نماینده مجلس در هیأت نظارت بر مطبوعات یک اصلاحطلب شد. این نشان از یک حرکت رو به جلو دارد که احساس نشاط، امید و پیروزی میدهد و از این به بعد تکرار خواهد شد. ما هر چه به سمت انتخابات برویم، به گمان من مجلس جهتگیری بیشتری به سمت حمایت از دولت خواهد داشت.
طیف اصولگرا معتقدند آقای روحانی به خاطر وضعیت رکود، معیشت و اعتماد عمومی در جذب آرا مشکل خواهد داشت؟
چند مسأله ما را امیدوار نگه میدارد. تقریباً رفتار انتخاباتی مردم همیشه این بوده که به دولتها مجال دادهاند که برنامههایشان را به اجرا درآورند. کمتر اتفاق افتاده مردم در پایان یک دوره به دلیل عملکرد اقتصادی از رئیس جمهوری رویگردان شوند. مردم میگویند ما آقای روحانی را انتخاب کردهایم و او نیز یک مقداری کار کرده است و بر اوضاع مسلط شده است. از کجا معلوم که نفر بعد فعالیت بهتری داشته باشد. پس بهتر است همین رئیس جمهوری کارش را ادامه دهد. این روند البته در کل دنیا وجود دارد. یک رئیس جمهوری باید خرابی زیادی به بار آورد تا مردم از وی رویگردان شوند.
یک ویژگی رفتاری انتخاباتی مردم هم غافلگیری است، فکر نمیکنید غافلگیر شوید؟
البته غافلگیر کردن مردم معمولاً در خلاف جهتی است که قدرت حاکمه میخواهد، مردم که خودشان را غافلگیر نمیکنند قدرت حاکمه را غافلگیر میکنند. از اینرو غافلگیر کردن مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ رأی بالا دادن به آقای روحانی است. رویگردانی از آقای روحانی نیست. به همین دلیل من نگران رأیآوری آقای روحانی نیستم، اما اگر دولت خطاهای بزرگی داشته باشد ممکن است شرایط تغییر کند. همچنین اگر طرف مقابل عملیات انتحاری داشته باشند و بمب تبلیغاتی زیر پای دولت منفجر کنند تا دولت را به هوا بفرستند، نتیجه فرق میکند. اما براساس وضعیت موجود و همچنین آرایش سیاسی کنونی اگر دو طرف با هم کشتی بگیرند و زور آزمایی کنند، رأی آوردن آقای روحانی سخت نیست.
انتهای پیام