بهانههای اعتراض
محسن جلالپور، فعال بخش خصوصی و تحلیلگر مسائل اقتصادی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «بهانههای اعتراض» نوشت:
تقلیل اعتراضهای اخیر به وضعیت اقتصادی بد جامعه به واقعیت نزدیک نیست اما قطعاً وضعیت بد اقتصاد در اعتراض عمومی اخیر اثر دارد اما همه آن نیست چون آنچه مشاهده میکنیم اعتراض فرهنگی و سیاسی به نظر میرسد که در بستر فقر شکل گرفتهاست.
از سوی دیگر جامعه ایران در سالهای گذشته همه نوع فشارهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را تحمل کرده و پس از این همه کشمکش با نهادهای انحصاری، تبدیل به جامعهای خسته و ناامید از اصلاح و تغییر شده است.
اینگونه نیست که این وضعیت فقط یک قشر و طبقه را تحتتاثیر قرار دهد، تقریباً همه اقشار زیر این فشارها قرار دارند. شواهد نشان میدهد در سالهای گذشته خیلی از افرادی که از نظر درآمدی در میانه و دهکهای بالای جمعیت ایران قرار داشتند، اکنون برای تامین معاش خود در مضیقه هستند. تحریمها بهشدت به زندگی ما فشار میآورند، تورم سفره همه اقشار جامعه را کوچک کرده است، نااطمینانی باعث شده هیچ تصویری از آینده نداشته باشیم.
مردم قادر به تامین کالای موردنیاز خود نیستند و ضعف دولت در تامین کالای عمومی هم مشهود است. دولت در داخل با بحران اعتبار مواجه است و روابط بیرونی ما هم به حداقل رسیده و تهدیدهای بیرونی از سوی گروهها و دولتهای سخیف افزایش یافته است. در چنین شرایطی دولت به جای اینکه روی مسائل کشور تمرکز کند، بیشتر از همه دورانها در زندگی و کسبوکار مردم دخالت میکند. یک روز سیاست مالیاتی را تغییر میدهد، روز بعد قواعد کسبوکار را عوض میکند و روز بعد سنگی دیگر مقابل کسبوکارها میاندازد. افراد که از یافتن شغل و درآمدی که سیاستمداران وعده دادهاند ناامید شدهاند، برای خود کسبوکار کوچکی راه انداختهاند و از طریق فضای مجازی تولیدات خود را میفروشند. در این میان دولت با انواع روشها دنبال پیدا کردن آنهاست تا مالیات خود را بگیرد و از آن طرف در مجلس دنبال این هستند که اینترنتشان را محدود کنند. تورم رو به افزایش است و معلوم نیست تحریم چه خواهد شد. برای هیچ مسالهای تصویری از حل مساله پیشروی ما نیست. نمیدانیم مذاکرات به نتیجه میرسد یا نمیرسد، هفته آینده مسابقه فوتبال برگزار میشود یا نمیشود، اصلاً فردا که بیدار میشویم، اینترنت داریم یا نداریم. همه اینها و دهها مشکل دیگر باعث شده جامعه در شرایط حساس روحی و روانی قرار داشته باشد.
این شرایط برای جوانان خیلی بدتر است که اتفاقاً موتور پیشران وقایع اخیر به شمار میروند. دقت کنید؛ جوانترین کنشگران در برابر یک ساختار سالخورده به اعتراض برخاستهاند. این ساختار اصلاً حل مساله بلد نیست و به جای پرداختن به مشکلات و چالشهای اصلی، تمرکزش روی مسائل فرعی است. به گمانم آنچه در روزهای گذشته مشاهده کردیم، ترکیبی از اعتراضهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بوده و شخصاً این اعتراضها را منحصر به طبقه متوسط نمیدانم. در همه جای دنیا، رکود اقتصاد، فقر، نابرابری و نااطمینانی جزو مهمترین دلایل اعتراضهای خیابانی بوده است.
در خیلی از کشورها وضعیت بد اقتصاد موتور محرک اعتراضها بوده است و در ایران نیز ریشه برخی اعتراضها از جمله آبان 98 اقتصادی بوده است. اعتراضهای اخیر بیشتر ریشه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارد اما وضعیت بد اقتصادی هم آستانه تحمل مردم را به شدت پایین آورده است.
انتهای پیام