خرید تور تابستان

بررسی مستند دیاسپورا | نعمت احمدی و نقوی حسینی از راهکارها برای دوتابعیتی‌ها گفتند

گزارشی از جلسه‌ی بحث «دوتابعیتی‌ها، از توطئه تا توهم توطئه» و تماشای مستند دیاسپورا

آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: «دیاسپورا» از رنج و ترسی که ایرانیان خارج از کشور زمان ورودشان به زادگاه مادریشان حس می‌کنند و سنگینی یک پاسپورت دیگر می‌گوید. محسن صالحی‌خواه، سازنده‌ی مستند، از ایرانیان متخصصی گفته است که علاوه بر تابعیت ایرانی، تابعیت دیگری اخذ کرده‌اند و به دلیل نگاه‌های امنیتی داخل کشور و برخوردهایی که در سال‌های اخیر رخ داده از بازگشت به کشور هراسانند.

مهرزاد بروجردی، نادر انتصار، علی واعظ و مهران کامروا از جمله افرادی هستند که در این مستند با آن‌ها مصاحبه شده است و از مهاجرت گسترده‌ی ایرانی‌ها بعد از انقلاب، اهمیت ایرانی‌های خارج از کشور و ترس آن‌ها از برخوردهای امنیتی گفته‌اند. 

سیدحسین نقوی حسینی، عضو سابق کمیسیون امنیتی مجلس و مهمان انصاف نیوز در جلسه‌ی بررسی موضوع دوتابعیتی‌ها در بریده‌ای از مصاحبه‌اش در مستند از حجم زیاد پرونده‌های دوتابعیتی‌ها می‌گوید. او همچنین به این نکته اشاره می‌کند که مسئله مدیران دوتابعیتی هستند و نه متخصصین دوتابعیتی.

نعمت احمدی دیگر مهمان جلسه‌ی بحث انصاف نیوز پیرامون دوتابعیتی‌ها هم در جریان بحث به لزوم تغییر قانون و مجریان بد قانون فعلی اشاره کرد.

در پایان مستند با معنی واژه‌ی دیاسپورا از دانشنامه‌ی بریتانیکا مواجه می‌شویم: جمعیتی مثل اعضای یک گروه قومی یا مذهبی که در ریشه در یک مکان دارند اما در مکان‌‌های مختلف پراکنده شده‌اند. چه حسن انتخابی!

خلاصه گزارشی از گفتگوی سیدحسین نقوی حسینی، نعمت احمدی و محسن صالحی‌خواه

محسن صالحی خواه در ابتدای گفتگو حرف‌های دردمندانه‌‌ی سوژه‌هایش در مورد مصائب دوتابعیتی‌ها و بکر بودن این موضوع در میان موضوعات مختلف راجع به مهاجرین را دلیل اصلی ساخت این مستند عنوان کرد.

مشکل مجریان قانونند نه خود قانون

نخستین سوال آغازکننده‌ی بحث دلیل وجود حساسیت سیاسی روی دوتابعیتی‌ها بود. آقای احمدی گره این سوال را در دست مسئولان و پاسخ را غیرقابل حدس زدن می‌دانست. نعمت احمدی در ادامه به ذهنیت بد ایرانیان خارج از کشور و احساس عدم امنیت آن‌ها اشاره کرد. او قانون و پذیرفته نبودن تابعیت دیگر در آن را مشکل نمی‌دانست بلکه مجریان این قوانین را مشکل اصلی می‌دانست :«بله قانون ما تابعیت دیگر را قبول ندارند ولی نگفته که اصل تابعیت جرم است. قانون گفته ما تابعیت مضاعف را قبول نداریم خب مشکلی ندارد بسیاری از کشورها قبول ندارند. مجریان را باید درست کرد که برمی‌گردد  به مجلس و نهادهای امنیتی و این موارد. اگر این درست شود یک قلک انباشته شده از ثروت و تخصص به کشور بازمی‌گردد.»

نگاه امنیتی یک امر طبیعی است مشکل تعمیم آن است

آقای نقوی حسینی در پاسخ به همان سوال مجری که اساسا چرا حساسیت سیاسی روی دوتابعیتی‌ها وجود دارد از الف تا یا این حساسیت را توضیح داد. 

او ابتدا توضیح داد که مهاجرت مختص ایران و ایرانی نیست و حتی کشوری مثل کویت که شهروندانش در ناز و نعمت هم می‌توانند زندگی کنند باز هم مهاجرینی در سراسر دنیا دارد اما تفاوت ایران شاید این می‌تواند باشد که وقوع انقلاب به عنوان یک تحول سیاسی عظیم سبب وقوع مهاجرت سیاسی هم شده است. 

نکته‌ی بعدی که آقای نقوی حسینی به آن اشاره کرد این بود که مهاجرین غالبا انسان‌های توانمندی هستند که از شرایط ناراضی‌اند و برای رسیدن به رضایتمندی و شرایط بهتر مهاجرت می‌کنند. بنابر همین دو نکته می‌توان چنین نتیجه گرفت که توجه روی مهاجرین بی‌دلیل نمی‌تواند باشد اما اصولا این دوتابعیتی‌ها هستند که حساسیت ایجاد می‌کنند و نه همه‌ی مهاجرین ایرانی :” عده‌ی قلیلی از مهاجرین ایرانی دوتابعیتی هستند. ما تا می‌گوییم دوتابعیتی انگار هر ایرانی مهاجری دوتابعیتی است!” 

پس از این نکات آقای نقوی حسینی در مورد بدیهی بودن فعالیت‌های امنیتی کشورها علیه یکدیگر حتی اگر بسیار دوست و نزدیک باشند توضیح داد:”این حقیقت است که همه‌ی کشورها علیه یکدیگر کار امنیتی می‌کنند؛ حتی اگر خیلی با یکدیگر دوست باشند و این مختص ایران نیست. همه دستگاه امنیتی دارند و منافع و امنیت ملی کشورشان در گرو فعالیت همین دستگاه است.” و در ادامه از دوتابعیتی‌ها گفت:” مثلا فرض کنید آلمان می‌خواهد در انگلیس کار امنیتی کند به نظر شما آدم‌هایش را از بین چه جمعیتی انتخاب می‌کند؟ خب معلوم است که از بین شهروندان انگلیسی که در آلمان زندگی می‌کنند آن‌ها را انتخاب می‌کند. این طبیعی است؛ قاعده نیست ولی معمولا اتفاق می‌افتد.نقوی حسینی بعد از اشکال ما در همین امر منطقی گفت:” بنابراین همه‌ی کشورها روی مهاجرینشان حساسیت دارند اما اشتباه بزرگ آن‌جا اتفاق می‌افتد که ما این نگاه امنیتی را عمومیت و تعمیم بدهیم و هرکسی که رفته خارج از کشور را جاسوس MI6 بدانیم. بله، نظارت امنیتی باید وجود داشته باشد ولی اینکه به هر ایرانی خارج از کشور به چشم جاسوس نگاه کنیم درست نیست چون شما را از یک ثروت گسترده محروم می‌کند.”

این نماینده‌ی سابق مجلس شورای اسلامی بعد با اشاره به قسمت‌هایی از مستند که افراد راجع به برخوردها و بازجویی‌ها که در فرودگاه دیده بودند حرف می‌زدند از هراسی که که این رفتارها بین ایرانیان خارج از کشور ایجاد کرده گفت و این حس را مایه‌ی محرومیت کشور از سرمایه‌ی عظیم مهاجرین دانست. 

او در پایان این بخش از حرف‌هایش باز هم بر این امر تاکید کرد که حدود منطقی حساسیت روی مهاجرین فقط روی دوتابعیتی‌ها و مخصوصا مسئولان دو تابعیتی می‌تواند باشد. آقای نقوی حسینی در تایید این این مورد به قانون مدنی کشورمان اشاره کرد که در آن تابعیتی‌ها نمی‌توانند وزیر یا رئیس جمهور شوند یا مسئولیت به خصوصی بگیرند. 

فقط کلام خدا غیرقابل تغییر است قانون را که می‌توان تغییر داد/ احمدی در مورد قوانین تابعیت ایران: از این سخت‌تر می‌شود قانون گذاشت؟!

در ادامه‌ آقای احمدی توضیحات آقای نقوی حسینی و لزوم وجود نگاه امنیتی در مواردی را تایید کرد و درمورد راه‌حل قانونی بهبود این شرایط، لزوم و امکان تغییر قوانین سختگیرانه‌ی ایران در مورد تابعیت گفت: «ما در اسلام چیزی به عنوان تابعیت نداریم و اتفاقا سیرو فی‌الارض در دین ما توصیه‌ی معروفی است. علما و شاعران ما هم بسیار توصیه به سیر در جهان کرده‌اند: به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار*که بر و بحر فراخست و آدمی بسیار. همین سبک هندی هم در ادبیات ما حاصل مهاجرت ایرانیان به هند بوده است. در دوره‌ی صفویه هم بسیاری از ایرانیان هجرت کردند. بنابر همه‌ی این توضیحات «تابعیت» تاسیس جدیدی است. قانون هم می‌تواند برای مسائل جدید تغییر کند و بخش‌های جدید به آن اضافه شود.»

آقای احمدی از پیشینه‌ی این قانون گفت: «مسئله‌ی تابعیت در آغاز قاجاریه پدید آمد. آن زمان ما یک نگاه سفت و سخت داشتیم. سال 1313 این بخش از قانون مدنی تصویب شد؛ ماده‌ی 989 قانون مدنی می‌گوید هر تبعه‌ی ایرانی که بدون رعایت قوانین تابعیت خارجی تحصیل کرده باشد تابعیت خارجی او کان لم یکن است. تبعه‌ی ایران شناخته می‌شود ولی در عین حال کلیه‌ی اموال غیرمنقوله‌ی او با نظارت مدعی‌ به فروش رسیده و پس از وضع مخارج فروش قیمت آن به او داده خواهد شد. به علاوه اینکه از اشتغال در منصب وزارت یا معاونت وزارت یا مجالس مختلف و انجمن‌های ایالتی و ولایتی محروم است. دیگه از این سخت تر میشه قانون گذاشت؟! در سال 1337 تبصره‌ای اضافه شد: هیئت وزیران می‌تواند بنابر مصالحی به پیشنهاد وزارت امور خارجه تابعیت خارجی مشمولین این ماده را به رسمیت بشناسد و به اینگونه اشخاص با موافقت وزارت امور خارجه می‌توان اجازه‌ی ورود به ایران یا اقامت در ایران را داد.»

این حقوقدان بر این باور بود که الآن هم مجلس ما باید چنین کند: «چرا الان نباید چنین کاری کنیم؟! جز کلام خدا بقیه‌ی قوانین در دست آقایان است. حتی در دین ما هم مجتهدین به مسائل جدید پاسخ می‌دهند و اجتهاد می‌کنند. مجلسی‌های ما هم اجتهاد کنند.»

او در ادامه به مشکلی که در مسیر تغییر این قوانین وجود دارد اشاره کرد: «محدودیت‌ها در قانون نویسی ما مشخص است مثلا اینکه مخالف اسلام نباشد. اسلام که اصلا ملت نیست امت است پس محدودیت اسلامی نداریم. علما و شعرای ما هم بسیار این سیر در دنیا را توصیه کرده‌اند. اشکال می‌دانید کجاست؟! اشکال عمده‌ی ما این است که نمایندگان ما نگاه درونی دارند و واقع بینانه نمی‌خواهند به قضایا نگاه کنند

سیستم نظارتی ما نرم‌افزارانه نیست؛ سخت افزارانه است

نقوی حسینی از دلیل ترویج نگاه امنیتی به ایرانیان خارج از کشور حتی علیرغم خواست دستگاه امنیت گفت: «دلیل این امر این است که سیستم نظارتی ما نرم‌افزارانه نیست؛ سخت افزارانه است. اگر یک سیستم امنیتی درست عمل کند از تمام جزئیات افراد آگاه است نیازی به خود شخص رجوع کند و او را بازخواست کند. در نگاه نرم افزارانه اصلا اشخاص حس نمی‌کنند که تحت نظارت هستند. من بسیار سفر خارج از کشور داشته‌ام؛ متوجه می‌شوم که دستگاه امنیتی این کشور بر من نظارت دارد ولی من هیچوقت حس نمی‌کنم. آن کشور حق دارد نظارت داشته باشد.«

او این ایراد را به سیستم امنیت در داخل کشور هم وارد می‌دید: «این ایراد سیستم امنیت در داخل هم وجود دارد. بلاخره نظام باید سیستماتیک باشد؛ سلیقه‌ای و برخورد شخصی و فیزیکی که نباید باشد. نباید طوری باشد که سلیقه‌ای سراغ شخصی برویم؛ پیوستگی و سیتماتیک بودن موجب می‌شود اگر کسی هم خطایی کرد همین سیستم هشدار بدهد و همه بفهمند. بنابراین یک راهکار برای برداشتن این نگاه امنیتی این است که مکانیزم نظارتیمان را در جهت امنیت ملی که حق بدیهی ما نیز هست نرم‌افزارانه کنیم. اینکه در فرودگاه جلوی آدم‌ها را بگیریم که تو کی هستی و اینجا چه می‌خواهی درست نیست و سخت افزارانه است.»

نقوی حسینی همچنین به برخورد فیزیکی، انعکاس بد آن و ایجاد ترس فراگیر میان همه‌ی ایرانی‌ها که حتی هدف نظارت‌های خاص نیستند هم اشاره کرد. 

او همچنین ضعف دولت‌ها در استفاده از ایرانیان خارج از کشور را نقد کرد: متاسفانه من تا به حال دولتی ندیده‌ام که یک برنامه‌ی اجرایی و عملی برای استفاده از ایرانیان خارج از کشور داشته باشد.

این نماینده‌ی سابق مجلس همچنین در تایید حرف‌های آقای احمدی از نیاز به تغییر قوانین صد سال پیش و نوشتن قوانین جدی با توجه به مقتضیات روز گفت.

نقوی حسینی در پایان این بخش از حرف‌هایش را اینطور پایان داد: با نظارت نرم‌افزارانه و دوری از برخورد فیزیکی باید سعی کنیم ایران هراسی را لااقل بین ایرانیان خارج از کشور از بین ببریم.

آرزو به دل ماندم که یک نفر بگوید نه اینطور نیست!/ عدم شفافیت برخوردها

آقای صالحی‌خواه در قسمت جمع‌‌بندی، حرف‌هایش را اینطور شروع کرد: بعد از انتشار این ویدئو من آرزو به دل ماندم که یک نفر بیاید؛ به من بگوید که نه، اینطور نیست! افراد مختلفی به من پیام می‌دادند که بله، ما می‌ترسیم! حتی شاید در فرودگاه به آن‌ها مراجعه‌ای نکنند ولی این ترس را دارند.

آقای صالحی‌خواه می‌گفت با وجود سفارت جمهوری اسلامی در بیشتر کشورهای جهان و دسترسی به جزئیات زندگی افراد به وسیله‌ی آن‌ها دیگر دلیلی برای نظارت سخت افزارانه وجود ندارد.

سازنده‌ی دیاسپورا به عدم شفافیت برخوردهایی که صورت می‌گیرند هم اشاره کرد: طی مصاحبه‌ها و گفتگوهایی که داشته‌ام به عدم شفافیت این برخوردها بسیار اشاره می‌کنند. برای مثال پرونده‌ی محیط زیستی‌ها، مسئله‌ی افراد این بود که چطور شد یکی از این افراد در زندان خودکشی کرد و سایرین هم حکم‌های سنگینی گرفتند بعد به یکباره خبر آمد که که رهبری گفته‌اند نظر کارشناسی وزارت اطلاعات را اعمال کنید و یکهو اصلا احکام هیچ شدند! این عدم شفافیت کیس‌های درست و به حق را هم زیر سوال می‌برد.

او همچنین به فضاسازی‌های بد رسانه‌ای و مثال سریال گاندو که در مستند هم بخشی از آن آمده بود اشاره کرد.

صالحی‌خواه از مشکلات نسل‌های دوم و سوم ایرانی‌ها و هراس آن‌ها از بازگشت به ایران از جمله مسئله‌ی حجاب و سربازی نیز گفت.

لزوم تغییر نگاه

نکته‌ای که آقای احمدی در پایان حرف‌هایش اضافه کرد این بود که نباید نگاهمان نگاه جاسوسی به همه باشد و اصل را باید بر برائت افراد بگذاریم تا زمانی که جرمشان مشخص و اثبات شود: در همین حوادث اخیر پشت سر قاضی نوشته بودند رسیدگی به پرونده‌های اغتشاشگران و از این قسم القاب؛ خب در این دادگاه که قاضی دیگر نمی‌تواند درست قضاوت کند!

او همچنین به اشتباهات و عدم هماهنگی‌هایی که درپرونده‌هایی مثل مازیار ابراهیمی و محیط زیستی‌ها انجام شد و نیز حرف‌های غیرمعقولی که در این پرونده‌ها گفته شد اشاره کرد.

این حقوقدان به عنوان جمله‌ی پایانی‌اش چنین گفت: تا زمانی که نگاه ما به مردم نگاه قانون اساسی و شرع و نگاه پدرانه نباشد با چندین جلسه‌ی این چنینی چیزی درست نمی‌شود.

درآمدزایی با گروگان‌گرفتن دوتابعیتی‌ها

سوال پایانی مجری درمورد تحلیل سیدحسین نقوی حسینی راجع به این قول معروف آقای رضایی بود که با گروگان گرفتن هر یک نفر می‌توان یک میلیارد دلار درآمدزایی برای کشور کرد و دوتابعیتی‌هایی که ایران آزاد کرد و پول دریافت کرد. نقوی حسینی در پاسخ به این سوال گفت: همه‌ی کشورها تاکتیک‌های امنیتی دارند. گروگان گرفتن و معامله کردن از سوی دیگر کشورها هم اتفاق می‌افتد ولی شاید گروگان‌های آن‌ها به تعبیر آقای احمدی واقعا جاسوس بوده‌اند. در این مورد هم که گروگان‌های ایران واقعا جاسوس بوده‌اند یا خیر من نمی‌توانم نظر بدهم ولی معاملات این چنینی از طرف همه‌ی کشورهای دنیا اتفاق می‌افتد.


مستند دیاسپورا را ببینید:

می‌توانید مستند دیاسپورا را با این [لینک] در یوتیوب انصاف نیوز ببینید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا